در این مقاله می‌خواهیم در رابطه با تعیین حد سود در ابتدای ورود به معامله حرف بزنیم. حد سود نقش کلیدی در تعیین نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت انتظارات معامله‌گر دارد. رعایت چند نکته ساده در رابطه با نحوه تعیین حد سود می‌تواند تأثیر فوق‌العاده‌ای بر نتیجه معاملات داشته باشد.
سایر معامله گران از کدام سطوح تثبیت سود می کنند؟
معمولاً سطوح ورود به معامله خرید یا فروش بر اساس سطوح کلیدی تکنیکال مثل حمایت و مقاومت تعیین می‌شوند. حد سود معامله یا همان نقطه خروج از بازار هم بر اساس حمایت و مقاومت تعیین می‌شود. فرض کنید بازار مدتی است که سقوط کرده است. در طول دوره سقوط بازار، اوج‌های قیمتی جدید پایین‌تر از اوج‌های قبلی تشکیل شده‌اند. اما بعد از مدتی این روند متوقف شده و قیمت توانسته برای اولین بار به بالای مقاومت جزئی بازار عبور کند. این شکست صعودی مقاومت می‌تواند اولین نشانه از تشکیل کف قیمتی در بازار باشد.
حد سود های معمول بازار همان سطوح کلیدی مثل مقاومت یا اوج های قبلی بازار هستند
تشکیل کف بعد از یک دوره سقوط طولانی بازار سیگنال قوی برای خرید است. اما سؤال اصلی اینجاست که اگر از این محدوده وارد معامله خرید شوید، کدام سطح برای خروج یا همان حد سود مناسب خواهد بود. برای یافتن پاسخ این سؤال بهتر است که به نقطه خروج سایر معامله گران فکر کنید. یعنی اگر بازار به بازگشت صعودی ادامه دهد، اکثر خریداران از کدام سطوح به دنبال خروج از معامله خواهند بود؟ معمولاً معامله گران از سطوح مشابهی اقدام به بستن معامله کنند.
یافتن چنین سطوحی کار سختی نیست. تنها کافی است نزدیک‌ترین حمایت و مقاومت را پیدا کنید. اوج و کف‌های قبلی بازار، نرخ‌های رُند و یا میانی، اهداف فیبوناچی و سطوح تاریخی مهم‌ترین سطوح بازار هستند و به احتمال زیاد بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاران می‌خواهند از این سطوح معامله خود را ببندند.
در تعیین حد سود طمع نکنید!
اجازه دهید با مثال این موضوع را توضیح دهیم. فرض کنید معامله‌گری وارد معامله شده و حد سود خود را برابر با بازدهی مورد علاقه خود تعیین کرده است. چنین معامله‌گری شرط خروج از معامله را تنها دست‌یابی به یک سود مشخص مثلاً ۱۰۰۰ دلار می‌داند. چنین حد سودی متعصبانه است و به احتمال زیاد با واقعیات بازار فاصله دارد. کاملاً مشخص است که نتیجه چنین معامله‌ای چه خواهد شد، بازار پیش از رسیدن به حد سود مورد علاقه معامله‌گر باز خواهد گشت. حتی این احتمال وجود دارد که معامله سود ده با زیان بسته شود.
به همین دلیل حتماً باید در تعیین حد سود بدون تعصب عمل کنید. به تحلیل نمودار تمرکز کنید. به طور مثال در نمودار زیر سه مقاومت نزدیک تعیین شده‌اند. معمولاً در تعیین حد سود بهتر است که تنها به سه حد سود تمرکز کنید. مقاومت‌های یک، دو و سه حد سودهای اول بازار هستند. شما باید با رسیدن بازار به این مقاومت‌ها تصمیم بگیرید که بخشی از معامله را ببندید یا از بازار کاملاً خارج شوید. شما به عنوان معامله‌گر باید در تعیین حد سود خوش‌بینانه عمل کنید. اما نه متعصبانه! در چنین شرایطی شاید بهتر باشد که به مقاومت‌ها در نمودارهای بلندمدت هم نگاه کنید. مقاومت بلندمدت می‌تواند حد سود نهایی شما باشد.
سطوح کلیدی نمودار های بلند مدت اهمیت زیادی در تعیین حد سود دارند. به طور مثال اگر از نمودار چهارساعته استفاده می کند، حتما به سطوح کلیدی نمودار روزانه هم نگاهی بیندازید. سطوح کلیدی نمودار های بلند مدت، اهداف پر بازدهی برای معامله خواهند بود.
نکته!
وقتی‌که وارد معامله‌ای می‌شوید و چند هدف را به عنوان حد سود در نظر می‌گیرید، همیشه این حس را خواهید داشت که بازار باید سریعاً حرکت کند و به حد سود شما برسد! فراموش نکنید که حرکت بازار خطی نیست و نوسانات زیادی را تا رسیدن به حد سود تجربه خواهد کرد. این احساس کاملاً طبیعی است. شما باید به این موضوع عادت کنید که برای رسیدن بازار به اهداف تعیین شده، به زمان نیاز است. حتی شاید بازار پیش از رسیدن به اهداف قیمتی، بازگشت‌هایی را هم تجربه کند که چندان برای شما خوشایند نباشد.
به طور مثال اگر وارد معامله خرید شده‌اید، از بازگشت احتمالی بازار از مقاومت‌های پیش رو نترسید! اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید نوسانات بازار را تحمل‌کنید، با رسیدن بازار به اهداف تعیین شده، بخشی از حجم معامله را ببندید.
علاوه بر این همیشه اندازه حد سود را با حد ضرر مقایسه کنید. حد سود معمول شما باید دو برابر حد ضرر باشد. چرا؟ فرض کنید هر معامله‌ای که انجام می‌دهید، نتیجه آن ۵۰-۵۰ باشد. مثل انداختن سکه. شما اگر تعداد زیادی معامله کنید در نهایت نه سود خواهید کرد و نه ضرر (فقط هزینه معامله از سرمایه شما کم خواهد شد). حال فرض کنید که درصد موفقیت شما در هر معامله ۵۰-۵۰ است، اما با این تفاوت که اگر در معامله ببرید، سود شما دو برابر زیان خواهد بود. در این صورت طبق آمار شما در نهایت برنده بازی خواهید بود! این یک مثال آماری است، ولی به خوبی نشان می‌دهد که اگر حد سود دو برابر حد ضرر باشد، همیشه توانایی جبران زیان‌ها و کسب سود بیشتر را خواهید داشت.
