معامله گران وقتی وارد بازار فارکس میشوند با سیل عظیمی از اطلاعات مواجه میشوند. تبدیل این اطلاعات به دانش به قدری مهم است که میتواند برنده یا بازنده بودن یک معاملهگر را مشخص کند. اما قبل از همه چیز، معاملهگر بایستی با حقایق فارکس و دروغهایی که در حرفه معاملهگری وجود دارند آشنا شود. این حقایق میتوانند بسیاری از موضوعات مناقشه برانگیز را شفاف کنند و ذهنیت درست و بهتری در معاملهگر ایجاد کنند.
حقیقت یا دروغ: هر معاملهگری بایستی دانش فاینانس و مدیریت مالی داشته باشد
داشتن دانش مدیریت مالی میتواند در درک ساز و کار بازار فارکس و سایر بازارهای مالی مفید باشد. با این حال، مهمترین مهارتهایی که معامله گران بایستی حتماً داشته باشند، مهارتهای ریاضی، مهندسی و علم واقعی است. این مهارتها معاملهگر را برای تحلیل و معامله آماده میکنند. مهم نیست چقدر از اخبار مالی اطلاع دارید، اگر نتوانید دادههای جدید را فوری در فرمولها قرار دهید و با تمرکز بالا آنها را ارزیابی کنید، حتماً در بازار بازنده خواهید بود.
این یک دروغ است!
نظر کارشناسان: برای حرفه معاملهگری بایستی بیشتر روی مهارتهای تحلیلی مرتبط تمرکز کنید نه علم مدیریت مالی.
حقیقت یا دروغ: معاملهگری آسان است.
حرفه معاملهگری درست مثل مدیریت یک کسبوکار است. برای اینکه موفق شوید، بایستی از شکستها و اشتباهات تجربه کسب کنید و قوانینی را هم برای حفاظت از سرمایه خود وضع کنید. درست مثل سایر کسبوکارها، حتماً باید استراتژی مشخصی در مواجه با بازار داشته باشید. راهاندازی کسبوکار آسان است و شروع حرفه معاملهگری هم از هر کسبوکاری سادهتر. اما طراحی و توسعه استراتژیهای موفق و رسیدن به درآمد، بخش سخت کار است!
این یک حقیقت است!
نظر کارشناسان: اگر در ابتدای کار، معاملات با سود بسته شوند، معاملهگری آسان به نظر خواهید رسید. اما کسب سود مستمر و بلندمدت یک چیز دیگری است! سعی کنید با تحقیق در میان معاملات خود، از حجم معاملاتی مناسب استفاده کنید. دستورات حد ضرر و حد سود را فراموش نکنید و احساسات خود را کنترل کنید! با این کار زندگی را برای خود آسان خواهید کرد.
حقیقت یا دروغ: شما میتوانید با یک حساب معاملاتی کوچک در بازار فارکس موفق شوید!
آیا میتوان با یک حساب معاملاتی کوچک در بازار فارکس به موفقیت رسید؟ پاسخ این سؤال به تعریف موفقیت بستگی دارد. آیا میخواهید یک حساب معاملاتی ۱۰۰ دلاری را به یک حساب ۱۰۰ هزار دلاری تبدیل کنید؟ یا میخواهید با حساب ۱۰۰ دلاری به یک موجودی حساب ۳۰۰ دلاری برسید و به صورت پلکانی در طول یک دوره زمانی مشخص سرمایه خود را بالا ببرید؟ مسلماً میتوان حساب ۱۰۰ دلاری را به ۳۰۰ دلار رساند و در رسیدن به این هدف موفق بود. اما رسیدن به حساب ۱۰۰ هزار دلاری تعریف غلطی از موفقیت است. هر حساب معاملاتی بایستی به اندازهای بزرگ باشد که بتواند ریسکهای معاملات را تحمل کند. موفقیت، نسبی است. بازدهی هم همیشه بر اساس درصد بوده است، نه دلار!
به طور مثال، بازدهی ۲۰ درصدی، بدون توجه به موجودی حساب، باز هم بازدهی ۲۰ درصدی است. اما اگر مقدار دلاری ۲۰ درصد بازدهی قابل توجه نیست، به مرور زمان معاملهگر انگیزه خود را از دست خواهد داد.
این بستگی به اهداف مالی شما دارد!
نظر کارشناسان: سرمایه اولیه و موجودی حساب بستگی به اهداف و موفقیتهای قبلی شما دارد. معمولاً معامله گران با تجربه حسابهای معاملاتی بزرگ را مدیریت میکنند، اما برای شروع کار ابتدا بایستی به درصد بازدهی توجه کرد.
حقیقت یا دروغ: معاملهگر موفق، اکثر معاملات را میبرد!
تعداد معاملاتی که برنده شدهاید، اصلاً ربطی به موفقیت ندارد. معامله گران موفق که سود خوبی به دست میآورند، رمز موفقیت سادهای دارند: پولی که سود میکنند، بیشتر از زیان آنهاست!
فرض کنید که در پنج معامله سود میکنید و پنج هزار دلار به دست میآورید. اما در یک معامله زیان میکنید و شش هزار دلار از دست میدهید. تعداد معاملات سود ده شما بیشتر از تعداد معاملات زیان ده است. اما در کل، سود بهدستآمده در یک معامله به طور کامل از دست رفته است. معامله گران موفق از نسبتهای ریسک به ریوارد مشخصی استفاده میکنند. شاید این نسبت یک به دو باشد. یعنی در یک معامله موفق، دو برابر زیان یک معامله بازنده، سود کنند!
در این روش اگر معاملهگر از پنج معامله خود ۳ بار ضرر و ۲ بار سود کند، باز هم معاملهگر برنده خواهد بود!
این یک دروغ است!
نظر کارشناسان: بسیاری از معامله گران موفق در بیشتر معاملات خود با زیان از بازار خارج خواهند شد، اما این جای نگرانی ندارد. اگر ریسک و بازدهی معاملات به درستی تعریف و مدیریت شوند، معاملات زیان ده باعث ورشکستگی معاملهگر نخواهند شد!
حقیقت یا دروغ: شما باید زمان زیادی را به نظارت بر معاملات صرف کنید!
اینکه چقدر زمان برای نظارت بر معاملات صرف کنید، بستگی به استایل معاملهگری شما دارد. اگر از استراتژیهای اسکالپینگ استفاده میکنید و هر روز چندین معامله انجام میدهید و عمر معاملات هم کوتاه است، بایستی حتماً زمان زیادی را صرف نظارت بر معاملات کنار بگذارید. اما اگر معاملهگر بلندمدت هستید، نیازی به نظارت لحظهای و مداوم معاملات نیست.
این مسئله بستگی به سبک معاملاتی شما دارد!
نظر کارشناسان: ابتدا از خود این سؤال را بپرسید که سبک معاملهگری شما چگونه است؟ اگر از تایم فریمهای کوتاه استفاده میکنید، پس باید به طور مداوم بازار را تحلیل کنید و همیشه پشت سیستم باشید. اما اگر میخواهید با آرامش کار کنید، شاید بهتر باشد که از سبک سوئینگ تریدینگ استفاده کنید.
حقیقت یا دروغ: دستور حد ضرر واقعی بهتر از دستور حد ضرر ذهنی است!
برخی از معامله گران از دستور حد ضرر ذهنی استفاده میکنند، یعنی به جای اینکه دستور حد ضرر را با استفاده از برنامههای کامپیوتری اعمال کنند، ترجیح میدهند که قیمت مشخصی را در نظر بگیرند. مشکل اصلی با حد ضرر ذهنی این است که فقط یک عدد است و باعث نگرانی معاملهگر میشود. یعنی حتی شاید قیمت به عدد مشخص شده هم برسد، اما معاملهگر نتواند معامله را ببندد. در مقابل یک حد ضرر مشخص شده در پلتفرم معاملاتی میتواند در اولین فرصت معامله را ببندد، بدون اینکه اجازه دهد احساسات معاملهگر تأثیری بر کار بگذارند.
این یک حقیقت است!
نظر کارشناسان: خیلی راحت میتوان حد ضرر را نادیده گرفت! وقتی معامله در جهت مطلوب پیش میرود، سودهای دلاری میتوانند چشم معاملهگر را به واقعیت ببندند. معاملهگر بایستی با استفاده از دستور حد ضرر از پیش تعیین شده، خود را برای دورههای سخت معامله آماده کند.
حقیقت یا دروغ: موفقیت زمانی به دست میآید که در بازاری معامله کنید که اسپرد آن کم باشد.
اسپرد یا تفاوت قیمت خرید و فروش در بازار همان هزینه معامله است، اما وقتیکه زمان انتخاب نماد معاملاتی میرسد، شاید اسپرد اهمیت کمتری داشته باشد. شاید نماد معاملاتی اسپرد بالایی داشته باشد، اما در عین حال فرصت معاملاتی خوبی داشته باشد. در مقابل شاید نماد معاملاتی نقد شوندگی بالایی داشته باشد و اسپرد معامله هم پایین باشد، اما هیچ فرصتی برای معامله نداشته باشد. معامله شما بایستی بر اساس تحلیل و سیگنال باشد نه بر اساس اندازه اسپرد.
این یک دروغ است!
نظر کارشناسان: اسپرد میتواند هزینه بالایی برای معاملهگر داشته باشد، اما اجازه ندهید که اسپرد تنها معیار شما برای ورود به معامله باشد.
حقیقت یا دروغ: تخصص در تحلیلهای اقتصادی یک ضرورت است!
تحلیلهای اقتصادی نقش کلیدی در تحلیل بنیادی دارند و میتوانند تصویر کلی از بازار به نمایش بگذارند. دانش خوب از روابط اقتصادی میتواند به معاملهگر کمک کند تا قیمتها و تحولات آتی را به خوبی پیشبینی کند. نباید فراموش کرد که تحلیل اقتصادی در کنار سایر سبکهای تحلیلی مثل تحلیل تکنیکال و تحلیل سنتیمنت بازار کاربرد دارد. بسیاری از معامله گران موفق از ترکیب سبکهای مختلف استفاده میکنند.
این یک حقیقت است!
حقیقت یا دروغ: معامله با اخبار، فرصتهای بهتر و بزرگتری ایجاد میکند!
اخبار میتوانند حرکات بزرگی را در بازار به راه بیندازند، اما این بدین معنی نیست که معامله با اخبار اقتصادی سودهای بزرگتری به دنبال خواهد داشت. بایستی توجه داشت که در زمان انتشار اخبار شاید برخی از کارگزاریها اسپرد معاملات را به دلیل نوسانات شدید بازار بالا ببرند. حتی شاید نتوان از قیمت دلخواه وارد بازار شد. شدت نوسانات در زمان انتشار اخبار به حدی بالا میرود که قیمتها در کسری از ثانیه تغییر میکنند. به همین دلیل شاید نتوان از قیمت دلخواه وارد معامله شد. در چنین وضعیتی حتی بعد از ورود به معامله هم شرایط برای معاملهگر سخت خواهد شد، چونکه شاید بازار حرکات بزرگ و سریعی را در خلاف جهت معامله به راه بیندازد و معاملهگر از این حرکات سریع قیمتی عقب بماند.
این یک دروغ است!
نظر کارشناسان: معامله در زمان انتشار اخبار یک اشتباه محض است! نوسانات بازار در زمان انتشار اخبار تقریباً غیرقابل پیشبینی میشوند و سرعت تغییرات قیمت هم به حدی افزایش مییابد که معاملهگر عملاً در برابر این تغییرات فلج میشود!
حقیقت یا دروغ: کنترل احساسات برگ برنده معاملهگر است و یکی از بایدهای معاملهگری است!
کنار گذاشتن احساسات در زمان معامله تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل همیشه توصیه میشود که به جای تلاش برای حذف احساسات، آن را کنترل کرد. هر معاملهگری باید بتواند ترس و طمع خود را کنترل کند.
این یک حقیقت است!
نظر کارشناسان: حتی معامله گران با تجربه هم گاهی اوقات احساساتی میشوند، اما این مهارت کنترل احساسات است که آنها را از اتخاذ تصمیمات احساسی دور میکند.