معامله تنها خرید و فروش نیست. معامله پارامترهای خاص خود را دارد و این پارامترها باید در وضعیت منطقی قرار بگیرند تا واقعاً ورود به معامله قابل توجیه باشد. این مقاله آموزشی ادامه مقالات آموزشی مربوط به نواحی عرضه و تقاضاست و در این بخش سعی میکنیم تا نسبت ریسک به ریوارد را در معاملاتی که بر پایه عرضه و تقاضا انجام میشوند به دست بیاوریم.
نسبت ریسک به ریوارد؟
در تعریف کلی از ریسک به ریوارد میتوان گفت که ریسک میزان سرمایهای است که در معرض خطر قرار میدهید تا مقداری سود (ریوارد) به دست آورید. فرض کنید حد ضرر یا حد ریسک شما ۱۰ دلار است اما حد سود یا ریوارد شما ۲۰ دلار است، بنابراین مقدار ریسک به ریوارد شما ۱ به ۲ خواهد بود. یعنی به ازای هر یک دلاری که ریسک میکنید، انتظار دارید ۲ دلار سود کنید.
بعد از اینکه وارد بازار شدید و سطوح عرضه و تقاضا قوی را مشخص کردید، بایستی مقدار ریسک به ریوارد معامله خرید یا فروش را مشخص کنید. اگر محدوده عرضه یا تقاضای تعیین شده دارای ریسک به ریوارد ۱ به ۲ یا بالاتر باشد، میتوان گفت که آن محدوده معتبر است. اما در صورتی که ریسک به ریوارد آن منطقه کمتر باشد، ارزش ورود به بازار را نخواهد داشت، زیرا احتمال اینکه حد ضرر شما فعال شود بسیار بالاست.

به نمودار چهارساعته اونس طلا توجه کنید، یک منطقه عرضه در طول الگوی دراپ بیس دراپ شکل گرفته است. اگر ریسک به ریوارد این منطقه را حساب کنید، حد ریسک ۸۰ پیپ و حد ریوارد ۲۰۰ پیپ است، این یعنی نسبت ریسک به ریوارد بیشتر از ۲ است، بنابراین ورود به معامله منطقی است. همانطور که میبینید قیمت بعد از برخورد به محدوده عرضه تا سطح حمایتی اول سقوط کرده است.
تصویر بالا نشانگر نمودار روزانه USDCHF است. محدوده عرضه (شامل پین بار نزولی) بعد از الگوی رالی بیس دراپ تشکیل شده است. حد ریسک محدوده عرضه ۶۵ پیپ و حد سود یا ریوارد تا اولین محدوده حمایتی ۴۵۸ پیپ است که نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۷ است و وضعیت ایده آلی دارد.