در دورههای نزولی بازار که قیمتها کاهش مییابند، سرمایهگذاران دو راه بیشتر ندارند: یا ضرر را قبول کنند و از بازار خارج شوند و یا به آینده امیدوار باشند و منتظر رشد قیمتها بمانند. اما وقتیکه همه سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که معاملات خرید خود را ببندند و یا سهام خود را به فروش برسانند، پدیدهای در بازار ظاهر میشود که به آن پدیده تسلیم شدن بازار میگویند. پدیده Capitulation میتواند هر زمانی روی دهد، اما معمولاً وقتیکه حجم معاملات بالاست و حرکات نزولی شدید، این پدیده بیشتر اتفاق میافتد. دورههایی که بازار وارد فاز اصلاحی میشود و یا روند نزولی در جریان است، سرمایهگذاران به دلیل ترس از سقوط قیمتها وحشت زده میشوند و اصطلاحاً تسلیم بازار میشوند و با قبول ضرر یا سود کمتر از بازار فرار میکنند.
بعد از اینکه سرمایهگذاران با فروش سهام یا دارایی مالی مربوطه از بازار خارج شدند، بسیاری از معامله گران به این فکر میکنند که دیگر در بازار فروشندهای نیست و بهترین فرصت برای ورود به بازار است. در واقع این دسته از معامله گران به این نتیجه رسیدهاند که هر کس که به هر دلیلی فروشنده بوده، دیگر در بازار نیست و از بازار خارجشده است. این یعنی حداقل از دید تئوری بازار میتواند جهش صعودی را به نمایش بگذارد. یا به عبارت دیگر، پدیده Capitulation نشانهای از تشکیل کف در بازار است.
عده زیادی از معامله گران و سرمایهگذاران بازار همیشه در تلاش هستند تا وقوع پدیده Capitulation را پیشبینی کنند. اما واقعیت امر این است که این پدیده تنها بعد از اتفاق افتادن آن قابل تشخیص است. یعنی این پدیده قابل پیشبینی نیست. کلمه Capitulation به معنی تسلیم شدن یا رها کردن است. در صنعت مالی، این اصطلاح برای اشاره به سرمایهگذارانی استفاده میشود که تصمیم گرفتهاند در زمان سقوط قیمتها از بازار خارج شوند و به نوعی تسلیم فشار فروش شدهاند.
فرض کنید که سهامی را خریداری کردهاید و قیمت این سهم ۱۰ درصد کاهش یافته است. شما دو گزینه دارید: یا صبر کنید تا بازار دوباره رشد کند، یا اینکه ضرر را بپذیرید و از معامله خارج شوید. اگر همه سرمایهگذاران تصمیم بگیرند که منتظر بمانند تا قیمتها افزایش یابند، قیمت سهام هم وضعیت نسبتاً پایداری خواهد داشت. اما اگر اکثر سرمایهگذاران تصمیم بگیرند که سهام را رها کنند و تسلیم روند نزولی شوند، حرکات نزولی بزرگ و سریعی به راه خواهد افتاد. وقتی این اتفاق روی میدهد، تمام بازار درگیر این پدیده خواهد شد.
اهمیت پدیده Capitulation در پیامدها و اثرات آن بر آینده قیمتی سهام یا ارز مربوطه است. بسیاری از فعالین حرفهای بازار بر این باورند که وقوع پدیده Capitulation نشانگر خروج کامل فروشندگان از بازار است و به نوعی از تشکلی کف در بازار حکایت دارد و به همین دلیل بهترین زمان برای خرید است. اما مشکل اصلی در کار با این پدیده تشخیص و پیشبینی آن است. تقریباً این کار غیرممکنی است. ابزار خاصی هم برای پیشبینی زمان تسلیم شدن فروشندگان وجود ندارد. با این حال شاید بتوان با ابزار ساده تکنیکال این پدیده را تشخیص داد.
پدیده Capitulation را میتوان به کمک ابزارهای تکنیکال تشخیص داد (توجه داشته باشید که تنها میتوان تشخیص داد، نه اینکه پیشبینی کرد). برای این کار کافی است به نمودار شمعی بازار نگاه کنید. اگر کندل پین بار یا مشابه به آن، در انتهای حرکات نزولی سریع و بزرگ بازار تشکیل شود، میتوان گفت که تسلیم فروشندگان به اتمام رسیده و دیگر فروشندهای در بازار نیست که قیمتها را پایین بکشد. اگر این کندل پین بار با حجم بالای معاملات همراه باشد، میتوان به رالی صعودی و بازگشتی بازار امیدوار بود.

پدیده Capitulation قابل پیش بینی نیست، اما می توان به کمک حجم بالای معاملات و تشکیل پین بار در انتهای حرکت نزولی و سریع بازار آن را تشخیص داد.
این پدیده تنها برای فروشندگان نیست. خریداران هم بعد از یک حرکت صعودی قوی تسلیم میشوند. وقتیکه بازار به اوجهای جدیدی میرسد و خریداران دیگر نگران از دست دادن فرصت نیستند، اقدام به خروج از بازار میکنند. طمع برای ورود به بازار همزمان با افت قیمتها کاهش مییابد. وقتیکه آخرین گروه از خریداران نگران موقعیتهای معاملاتی زیان ده خود میشوند، ترس و وحشت همه بازار را فرا میگیرد. قیمتها کاهش مییابند و خریدارانی که قبل از همه خرید زده بودند، به امید تثبیت بخشی از سود خیلی سریع معامله را میبندند و فشارهای فروش را تشدید میکنند.