شاید شما هم این حرف بزرگان بازار را شنیده‌اید که مهم نیست چقدر در بازار صعودی سود می‌کنید، بلکه سود و یا زیان شما در بازار نزولی مهم است. علاوه بر این باید به این حرف هم گوش کنید! زندگی معامله‌گر نباید با نوسانات بازار، نوسان کند! اما چگونه جلوی این نوسان را بگیریم؟ نباید زنجیر کسب و کار شما پاره شود!
فهرست مطالب
انتظارات غیرواقعی آفت هر سرمایه‌گذاری است!
حتماً شما هم این تجربه را داشته‌اید که در بازار از هر کس که می‌پرسید انتظار شما از آینده چیست؟ در پاسخ می شنوید که همه چیز گران خواهد شد یا همه جا رکود است. این یعنی انتظارات عمومی نشانگر افزایش قیمت‌ها در آینده است. این انتظارات اهمیت زیادی دارند. به عنوان یک سرمایه‌گذار و معامله‌گر باید به این انتظارات اهمیت دهید. اما این انتظارات در کار و حرفه شما چه نقشی دارند؟
انتظارات و جوی که در بازار یا اقتصاد حاکم است، اهمیت زیادی دارند. به خصوص اگر انتظارات عمومی از آینده اقتصاد اشتباه باشند! انتظارات عمومی همیشه درست نیستند! معمولاً انتظارات عمومی که در بازار می‌شنوید یا می‌خوانید، تأخیر دارند! یعنی اگر همه انتظار دوره تورمی شدید را دارند، شاید هنوز با اطلاعات جدید تغذیه نشده‌اند و دوره تورمی شدید را پشت سر گذاشته‌ایم. این همان فرصتی است که هر سرمایه‌گذاری آرزویش را دارد! همه اشتباه فکر کنند و تنها پیش‌بینی معامله‌گر درست باشد!
اگر شما انتظارات درستی نداشته باشید، بدون شک در وضعیت سختی قرار خواهید گرفت! انتظار شما و همه ما از دنیای پیرامون باید به واقعیت نزدیک باشد! هر چقدر از حقیقت فاصله بگیرید، ریسک و زیان احتمالی هم بیشتر خواهد شد.
چقدر از انتظارات خودتان اطلاع دارید؟
آگاهی از وضعیت خود باید در اولویت شما باشد! اگر معامله‌گر هستید یا سرمایه‌گذار، پیش از ورود به معامله حتماً انتظارات خود را بررسی کنید. سعی کنید در ژورنال معاملاتی به سؤالات زیر پاسخی پیدا کنید و آن‌ها را یادداشت کنید:
- انتظار دارید از معامله چقدر سود کنید؟
- زیان شما از این معامله چقدر خواهد بود؟
- انتظارات شما از معامله از کجا نشاءت می‌گیرند؟ تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی یا تحلیل سنتیمنت بازار؟ از کسی پرسیده‌اید یا شخصی به شما مشاوره داده است؟
پاسخ این سه سؤال مشخص خواهند کرد که شما با چه قصد و نیتی می‌خواهید معامله کنید!
چرا مدیریت انتظارات اهمیت دارد؟
مسلماً اگر دلیل ورود به معامله از روی حساب و کتاب نباشد، شرایط سخت خواهد شد و یا حداقل به آن چیزی که می‌خواستید نخواهید رسید. شاید بازار سود خوبی بدهد، اما انتظارات غیر واقعی شما مانع از تثبیت سود شوند! یا بازار بدتر از چیزی باشد که شما تصور می‌کردید و شرایط را برای شما سخت کند. اگر واقعیت از انتظارات شما فاصله زیادی داشته باشد، مسلماً شوکه خواهید شد! کسی هم که شوکه می‌شود، قدرت تصمیم‌گیری را از دست می‌دهد.
انتظارات غیر واقعی می‌توانند به حرفه شما پایان دهند!
هر معامله‌ای داستان خودش را دارد. در بالا هم به طور مختصر توضیح دادیم که چرا باید انتظارات خود را به واقعیت نزدیک کنید. اما شما یک معامله‌گر هستید. آیا انتظارات خود از این حرفه را هم مدیریت کرده‌اید؟
فرض کنید شخصی می‌خواهد وارد دنیای معامله‌گری شود. از تحلیل تکنیکال شروع می‌کند. آیا کار او درست است؟ بسته به شرایط فرد می‌تواند درست یا غلط باشد. اما کار درست این است که اول از واقعیت این حرفه با خبر شود و بعد تصمیم بگیرد.
اگر سرمایه‌گذاری و معامله‌گری راه آسانی برای کسب سود است، راه را اشتباه انتخاب کرده‌اید. اگر فکر می‌کنید که با چند سال آموزش به نتیجه ایده آلی در بازار خواهید رسید، باز هم راه را اشتباه انتخاب کرده‌اید. در حرفه معامله‌گری، چیزی که موفقیت شما را تضمین می‌کند، قدرت شما در برنامه‌ریزی و تحلیل واقعیات بازار است، نه پیش‌بینی دقیق و درست و یادگیری تمامی رمز و رازهای بازار!
یک راه ساده وجود دارد که می‌تواند مسیر درست را به شما نشان دهد. یک کاغذ بردارید و برای حرفه معامله‌گری خود یک زنجیر بکشید. این زنجیر از چندین حلقه تشکیل شده است. هر حلقه، نشانگر یکی از مهارت ها یا ویژگی های کسب و کار شماست. این حلقه نشان می دهد که شما به چه چیزی نیاز دارید و کدام مهارت را باید تقویت کنید.
کشیدن زنجیر معامله گری!
برای شروع اول واقعیت‌ها را در نظر بگیرید. آیا توانایی یادگیری و تحلیل روزانه را دارید؟ اگر جواب مثبت است، حلقه اول را بکشید. حال اجازه دهید کمی فنی‌تر به قضیه نگاه کنیم.
آیا درآمد ثابت ماهانه برای گذران زندگی دارید؟ اگر پاسخ مثبت است، که عالی است! حلقه دوم را هم بکشید! اگر نه، هدف اول شما باید پیدا کردن یک درآمد ثابت ماهانه باشد. آیا نیاز است که در یک جای دیگر هم شاغل شوید؟ یا با خرید اوراق قرضه یا مشارکت و یا استفاده از سود سپرده بانکی، می‌توانید این مشکل را حل کنید؟ راه حل دیگر می‌تواند بودجه‌بندی باشد. یعنی هر سال، هزینه‌های خود را مشخص کنید و پولی کنار بگذارید و از آن برای گذران زندگی استفاده کنید.
شاید این سؤال پیش بیاید که من می‌خواهم از معامله‌گری گذران زندگی کنم، چرا باید پولی که دارم را برای کسب درآمد ثابت در یک بازاری مثل اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کنم؟ به خصوص وقتی‌که می‌توانم آن را در بازار به گردش بیندازم و سود بیشتری کسب کنم! این همان انتظار غیر واقعی از شغل معامله‌گری است. هر چقدر هم در معامله‌گری بازیگر بزرگی باشید، باز هم باید بخشی از دارایی خود را کنار بگذارید و از سود ثابت آن برای گذران زندگی و حتی برای روز مبادا استفاده کنید!
چرخه‌های سود و زیانی که در معاملات شما ایجاد می‌شوند، همیشه با خرج و مخارج روزانه شما هماهنگ نیستند! باید هزینه‌های زندگی را از جایی تأمین کنید که به شما اجازه مانور دهد! یعنی مجبور نباشید برای هزینه‌های روزانه زندگی، معاملات را ببندید و یا از ورود به معامله خودداری کنید! اگر این حرف برای شما قابل قبول است، می‌توانید حرفه معامله‌گری را شروع کنید!
آیا زنجیر کسب و کار شما محکم است؟
در این بخش نکات اساسی که در زنجیر کسب و کار خود بررسی کنید را آورده ایم. نکاتی که هر یک، یک حلقه از زنجیر کسب و کار شما هستند! حلقه های جدید را به زنجیر کسب و کار خود اضافه کنید.
- درآمدی برای هزینه‌های روزانه: یا باید پولی کنار بگذارید و از سود آن برای گذران زندگی استفاده کنید و یا باید شغل دیگری هم داشته باشید! پس اول مشخص کنید که هزینه‌های زندگی را از کجا تأمین خواهید کرد.
- ذهنتان را خالی کنید: همین‌که ذهن شما از تأمین هزینه‌های زندگی خالی شد، می‌توانید با ذهن بازتری به حرفه معامله‌گری و سرمایه‌گذاری فکر کنید. اگر مشغله ذهنی دیگری هم دارید، برای آن راه حلی پیدا کنید. ذهن شما باید آرام باشد.
- ادای حرفه‌ای‌ها را دربیاورید: اگر ادای حرفه‌ای‌ها را دربیاورید، کسی متوجه نخواهد شد که شما حرفه‌ای نیستید و ادای آن را در می‌آورید. حتی خود شما هم باور خواهید کرد که حرفه‌ای هستید و حرفه‌ای رفتار خواهید کرد! ساعات کاری مشخصی برای کار تعیین کنید، تحلیل کنید، سؤال بپرسید، یاد بگیرید، به همه چیز شک کنید، بدترین سناریو را در نظر بگیرید و برای بدترین سناریو راه‌حل پیدا کنید!
- بدانید که چقدر در معرض ریسک هستید: رکود اقتصادی چه بلایی بر سر دارایی‌ها و منابع درآمدی شما خواهد آورد؟ تورم به ضرر شماست یا به نفع شما؟ همیشه یک سمت معاملات شما پول نقد است. رکود و رونق و یا تورم و تورم منفی بر ارزش پول شما تأثیر خواهند گذاشت. دارایی و کسب‌وکار شما چقدر در معرض چنین ریسک‌هایی قرار دارد؟ ریسک‌ها را مشخص کنید و برای مدیریت آن‌ها راه‌حل ارائه دهید.
- مدیریت انتظارات: از حقیقت دور نشوید!
- مدیریت ریسک: به عنوان یک معامله گر، وقت شما بیشتر به ارزیابی و تحلیل ریسک ها سپری خواهد شد.
- دانش: همیشه در حال یادگیری باشید! یادگیری چیز های جدید بخش ثابتی از کار روزانه شما هستند!
