اکونومی گلدیلاکس: تعادل ظریف بین رونق و رکود اقتصادی

سه شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱

اصطلاح اکونومی گلدیلاکس (Goldilocks Economy) برای توصیف وضعیت ایده‌آل یک سیستم اقتصادی به کار می‌رود. در این وضعیت ایده‌آل، شاهد اشتغال کامل (full employment)، ثبات اقتصادی و رشد پایدار هستیم. بدین معنی که اقتصاد نه با سرعت بسیار زیاد در حال توسعه است و نه با افت قابل توجهی مواجه می‌شود.

بنابراین در اکونومی گلدیلاکس، شاهد رشد اقتصادی باثبات هستیم که از رکود جلوگیری می‌کند، اما آنقدر زیاد نیست که باعث افزایش تورم شود. همچنین، این اکونومی برای سرمایه‌گذاری نیز ایده‌آل است، زیرا با رشد شرکت‌ها و افزایش درآمد آن‌ها، عملکرد سهام نیز بهبود می‌یابد.

مقالات فارکس:‌ استراتژی، روانشناسی و کنترل ریسک
اکونومی گلدیلاکس وضعیت ایده آل اقتصادی است!

درک مفهوم اکونومی گلدیلاکس

اگرچه اقتصاددانان در مورد ویژگی های دقیق یک اکونومی گلدیلاکس اختلاف نظر دارند، اما می توان با اطمینان گفت که باید تعادلی بین رشد، اشتغال و تورم وجود داشته باشد. شرایط ایده آل به طور معمول با موارد زیر مشخص می شود:

  • نرخ بیکاری پایین: نرخ پایین بیکاری (Low unemployment)، که به طور معمول به عنوان نرخ U3 شناخته می شود، تعداد افرادی که مایل و قادر به کار هستند اما نمی توانند شغل مناسبی پیدا کنند و در چهار هفته گذشته (یک ماه گذشته) به دنبال کار بوده اند را مشخص می کند. به عبارتی تعداد افرادی که به دنبال کار هستند اما نمی‌توانند شغل مناسبی داشته باشند، در این اکونومی کم است. فدرال رزرو آمریکا تخمین می زند که نرخ طبیعی بین ۵ تا ۶٫۷ درصد باشد.
  • تورم در قیمت دارایی (Asset price inflation): قیمت سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و سایر دارایی‌ها به طور متوسط ​​در حال افزایش است که نشانگر یک اکونومی گلدیلاکس است.
  • نرخ بهره پایین بازار (Low market interest rates): این نرخ ها درصد مبلغ دلاری است که یک وام دهنده هنگام اعطای وام به یک وام گیرنده از او دریافت می کند. در اکونومی گلدیلاکس این نرخ بهره پایین است و وام گرفتن برای مصرف‌کنندگان و کسب‌وکارها ارزان است.
  • تورم پایین (Low inflation): تورم پایین که با شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)  و شاخص قیمت تولید کننده (PPI) اندازه گیری می شود، نشان می دهد که قیمت ها به آرامی و با ثبات در حال افزایش هستند و می توان گفت که اکونومی گلدیلاکس در بازار وجود دارد. تورم قدرت خرید پول یک کشور را توصیف می کند.
  • تولید ناخالص داخلی (GDP): این شاخص، پرکاربردترین معیار برای سنجش اکونومی گلدیلاکس است. تولید ناخالص داخلی یک معیار اقتصادی گسترده از ارزش تمام خدمات و کالاهای نهایی تولید شده در یک کشور است و نشانگر مستقیم سلامت اقتصاد است.

اگر GDP  خیلی کم باشد، اقتصاد می تواند وارد رکود یا رکود اقتصادی شود. هنگامی که یک اقتصاد دو فصل متوالی (یا شش ماه) رشد منفی تولید ناخالص داخلی را ثبت کند، اقتصاددانان می گویند کشور در حال تجربه رکود است. در عین حال، اگر رشد تولید ناخالص داخلی خیلی سریع باشد، می تواند منجر به افزایش قیمت ها در یک اقتصاد یا تورم شود.


حفظ تعادل در اکونومی گلدیلاکس

دستیابی به اکونومی گلدیلاکس کار آسانی نیست و نیازمند تعادل دقیق سیاست‌های اقتصادی توسط دولت و بانک مرکزی (مانند فدرال رزرو در ایالات متحده) است. صرفه جویی مالی توسط کنگره یکی از راه های کمک به ایجاد و مدیریت یک اکونومی گلدیلاکس است. دولت ها می توانند از طریق پروژه های زیرساختی مانند ساخت جاده ها و پل ها و همچنین عقد قراردادهای دولتی با شرکت های خصوصی، هزینه های خود را افزایش دهند.

استفاده از مالیات نیز ابزاری برای مدیریت اقتصاد است. کاهش مالیات بر کسب و کار، شرکت ها را تشویق می کند تا اقدام به سرمایه گذاری نمایند، در حالی که کاهش مالیات بر مصرف کنندگان، مخارج مصرف کنندگان را افزایش می دهد. با این حال، تأثیرات هزینه های مالی و کاهش مالیات می توانند نتایج متفاوتی داشته باشند و به ندرت راه حلی بلندمدت برای حفظ اکونومی گلدیلاکس به شمار می روند.


گلدیلاکس و بانک مرکزی

بانک های مرکزی مسئول تنظیم عرضه پول و بخش بانکی هستند. این نهاد نظارتی از ابزارهای سیاست پولی برای ایجاد و حفظ یک اکونومی گلدیلاکس استفاده می کند. بانک مرکزی آمریکا، فدرال رزرو است.

فدرال رزرو می تواند با کاهش نرخ بهره، وام دهی در اقتصاد را تحریک کند، زیرا مصرف کنندگان و مشاغل برای بهره مندی از نرخ های پایین تر، استقراض خود را افزایش می دهند. برعکس، اگر فدرال رزرو احساس کند که تورم با سرعتی بالاتر از هدف تورم فدرال رزرو در حال افزایش است، می تواند نرخ بهره را افزایش دهد.

افزایش قیمت می تواند به یک اقتصاد آسیب برساند، زیرا باعث می شود مصرف کنندگان هزینه های خود را کاهش دهند. شرکت ها نیز در اثر تورم آسیب می بینند، زیرا مواد اولیه آنها بسیار گران می شود و هزینه های اضافی سود آنها را کاهش می دهد. در نتیجه، مشاغل می توانند سرمایه گذاری را کاهش دهند.

بانک های مرکزی مانند فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره برای کند کردن رشد اقتصاد واکنش نشان می دهند که در نهایت فشارهای تورمی را کند یا متوقف می کنند. با این حال، اگر بانک های مرکزی نرخ بهره را خیلی زود یا خیلی زیاد افزایش دهند، اقدامات آنها می تواند باعث کندی اقتصادی شود.

شرایط اقتصادی خارج از کشور و واکنش دولت های خارجی و سایر بانک های مرکزی ملی نیز می تواند بر این موضوع که آیا یک اقتصاد می تواند به وضعیت گلدیلاکس برسد یا نه، تأثیر بگذارد.

اکونومی گلدیلاکس تأثیرات مهمی بر سیاست‌های بانک مرکزی دارد. در شرایط گلدیلاکس، بانک‌های مرکزی معمولاً به دلیل وجود تعادل مطلوب بین رشد اقتصادی و تورم، قادر به اتخاذ سیاست‌های متعادل و احتیاطی‌تری هستند. در ادامه، تأثیرات این وضعیت بر سیاست‌های بانک مرکزی را بررسی می‌کنیم:

  1. نرخ بهره پایدار: در اکونومی گلدیلاکس، بانک مرکزی معمولاً نیازی به افزایش یا کاهش شدید نرخ بهره ندارد. اگر نرخ بهره به میزان مناسبی تنظیم شود، می‌تواند به حفظ تعادل اقتصادی کمک کند.
  2. پیشگیری از تورم: در این وضعیت، بانک مرکزی می‌تواند نظارت دقیقی بر نرخ تورم داشته باشد. اگر تورم به مرزهای بالا نزدیک شود، بانک می‌تواند سیاست‌های انقباضی را به کار گیرد، اما در غیر این صورت، می‌تواند به تثبیت نرخ بهره ادامه دهد.
  3. تقویت اشتغال: با توجه به رشد اقتصادی پایدار و پایین بودن نرخ بیکاری، بانک مرکزی می‌تواند به سیاست‌های حمایت از اشتغال و رشد کمک کند و بر ایجاد محیطی مناسب برای سرمایه‌گذاری تمرکز کند.
  4. تنظیم سیاست‌های پولی: بانک مرکزی در شرایط گلدیلاکس می‌تواند به راحتی سیاست‌های پولی را به‌طور تدریجی تنظیم کند و به‌جای تغییرات ناگهانی، از رویکردی تدریجی و قابل پیش‌بینی استفاده کند.
  5. ثبات مالی: شرایط گلدیلاکس می‌تواند به ثبات مالی در بازارها کمک کند. بانک مرکزی ممکن است به تسهیل سیاست‌های مالی کمک کند و به کسب‌وکارها و مصرف‌کنندگان فضای بهتری برای برنامه‌ریزی بدهد.
  6. اعتماد بازار: با سیاست‌های مناسب و ثبات اقتصادی، اعتماد بازار به بانک مرکزی و اقتصاد افزایش می‌یابد، که می‌تواند به سرمایه‌گذاری‌های بیشتر و رونق اقتصادی کمک کند.
    در کل، شرایط اکونومی گلدیلاکس به بانک مرکزی این امکان را می‌دهد که با احتیاط بیشتری سیاست‌های خود را تنظیم کند و بر رشد پایدار و کنترل تورم تمرکز کند.

اکونومی گلدیلاکس و سرمایه‌گذاری

اقتصاد ایالات متحده به طور معمول پنج مرحله را به عنوان بخشی از چرخه کسب و کار طی می کند. این مراحل عبارتند از رشد یا رونق، قله، رکود یا انقباض، کف و بهبود. یک اکونومی گلدیلاکس ممکن است در فازهای بهبود و رشد رخ دهد. همچنین، به دلیل وجود چرخه های تجاری، یک اکونومی گلدیلاکس باید یک وضعیت موقت در نظر گرفته شود.

اکونومی گلدیلاکس برای سرمایه گذاری ایده آل است. با رشد شرکت ها و ایجاد سود مثبت، سود سهام آن شرکت نیز افزایش می یابد. در نتیجه سرمایه گذار از طریق افزایش قیمت سهام نیز سود می برد. در نبود تورم، سرمایه گذاری هایی با بازده ثابت مانند اوراق قرضه، ارزش خود را حفظ می کنند.

با این حال، اگر تولید ناخالص داخلی (GDP) خیلی سریع رشد کند و تورم به سرعت بالا رود، اقتصاد می تواند بیش از حد داغ شود. در این فضا، قیمت دارایی ها می تواند بیش از حد ارزشگذاری شود. در این صورت ممکن است فدرال رزرو برای کاهش دمای اقتصاد، نرخ بهره را افزایش دهد. افزایش نرخ بهره، یکی از ارکان اصلی اکونومی گلدیلاکس را برهم می زند و معمولا نشانه ای از پایان آن است.


نمونه های واقعی از اکونومی گلدیلاکس

اصطلاح «اکونومی گلدیلاکس» به طور گسترده به اقتصاددان دیوید شولمن نسبت داده می شود که گفته می شود برای اولین بار در مقاله ای با عنوان «اکونومی گلدیلاکس: دور نگه داشتن خرس ها» در سال ۱۹۹۲ از این عبارت استفاده کرده است.

اقتصاد ایالات متحده از اواسط تا اواخر دهه ۱۹۹۰ به عنوان یک اکونومی گلدیلاکس در نظر گرفته می شود، زیرا “نه خیلی داغ بود، نه خیلی سرد، بلکه درست به اندازه” بوده است – عبارتی که برای توصیف اقتصاد ایده آل برای سرمایه گذاران استفاده می شود. یا به عبارتی اقتصاد آمریکا در این دهه، رشد پایدار و تورم پایین داشته است.

بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵، اقتصاد ایالات متحده بعد از ترکیدن حباب دات کام دوباره به شرایط ایده آل اکونومی بازگشت. در سال ۲۰۰۵، اقتصاد با نرخ ۴٫۳ درصد رشد کرد و میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) را در آن زمان به نزدیکی بالاترین سطح چند ساله رساند.

در سال ۲۰۱۷، با نرخ بیکاری پایین (اشتغال بین ۳ تا ۴ درصد)، رشد اقتصادی قوی (نزدیک به ۴ درصد) و تورم اندک، بسیاری از اقتصاددانان معتقد بودند که اقتصاد جهانی در شرایط گلدیلاکس قرار دارد. بعداً در همان سال، فدرال رزرو نرخ بهره را برای حفظ تورم و رشد در سطوح متوسط ​​افزایش داد. میانگین رشد تولید ناخالص داخلی اقتصاد جهانی در آن زمان بیش از ۳ درصد بود.

در نتیجه اکونومی گلدیلاکس وضعیتی مطلوب برای اقتصاد است، اما حفظ آن دشوار است و به سیاست‌های اقتصادی دقیق و شرایط جهانی مساعد نیاز دارد.

در حالی که دوره‌های اکونومی گلدیلاکس می‌توانند فرصت‌های خوبی برای سرمایه‌گذاری ایجاد کنند، سرمایه‌گذاران باید همیشه از خطرات بالقوه، مانند افزایش نرخ بهره و رکود اقتصادی آگاه باشند.