در این مقاله از سری مقالات آشنایی با تحلیل بنیادی بازار ارز، به آشنایی فاندامنتال با دلار آمریکا می پردازیم. دلار آمریکا (US Dollar – USD) ارز رسمی بزرگترین اقتصاد دنیا (آمریکا) است. دلار در ۲ آوریل سال ۱۷۹۲ معرفی شد. در طول جنگ داخلی آمریکا دولت اسکناسهایی در قالب سفته یا چکهایی بدون تاریخ منتشر میکرد که به خاطر رنگ این برگهها به آنها “برگههای سبز یا greenbacks” گفته میشد. امروزه هم برخی از تحلیلگران و معامله گران از این نام برای دلار آمریکا استفاده میکنند.
تاریخچه فدرال رزرو آمریکا (Fed)
در سال ۱۷۹۱ دولت آمریکا بانک First Bank of US را به عنوان سیستم مدرن بانک مرکزی آمریکا تأسیس کرد. اما در سال ۱۸۱۱ کنگره آمریکا طرح ادامه کار این بانک را تصویب نکرد. در سال ۱۸۱۶ دومین بانک مرکزی آمریکا تأسیس شد و در سال ۱۸۳۶ ادامه کار این بانک توسط کنگره تائید شد، اما رئیسجمهور وقت آمریکا آن را رد کرد.
از سال ۱۸۳۷ تا ۱۸۶۳ دورهای بود که آمریکا هیچ بانک مرکزی نداشت و بانکهای زیادی شکست خوردند و نوسانات اقتصادی تشدید شد. بانکهای ایالتی فراوانی به دلیل نبود مقررات پولی و بانکی و همچنین نبود قوانین ذخایر پولی بیشازحد وام دادند و در نتیجه موجهای متوالی از ورشکستگی بانکها و رکود اقتصادی به راه افتاد. هر بانک برای خود ارز خاصی را منتشر میکرد و به همین دلیل سردرگمی در رابطه با اینکه کدام دلار، دلار رسمی آمریکاست به وجود آمد.
کنگره برای مقابله با این بحران در سالهای ۱۸۶۳ و ۱۸۶۴ سیستم بانکی مالی آمریکا را تأسیس کرد و از سیاستهای واحد پولی حمایت کرد. کمتر از ۵۰ سال بعد سیستم فدرال رزرو در سال ۱۹۱۳ تأسیس شد و به عنوان موسسهای برای کاهش نوسانات اقتصادی شروع به کار کرد.
دلار جهانی
در سال ۱۹۴۴ سیستم برتون وودز (Bretton Woods) تأسیس شد و سیستم مالی مدرن بینالمللی با محوریت دلار آمریکا ایجاد شد. همزمان با تأسیس صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی، توافق جهانی امضا شد مبنی بر اینکه ۱۳ ارز مهم دنیا نرخ ثابتی در برابر دلار آمریکا خواهند داشت. در همین حال دلار آمریکا هم پشتوانه طلا داشت.
این سیستم به دلیل جنگ ویتنام و برنامههای گسترده رفاهی و اجتماعی اواخر ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تحت فشار قرار گرفت و با افزایش تزریق دلار آمریکا به سیستم جهانی قدرت تبدیل دلار به طلا هم پایین آمد. فشارهای تورمی باعث شد تا رئیسجمهور وقت آمریکا برای جلوگیری از کاهش ذخایر طلای کشور به طور موقت تبدیل دلار به طلا را در سال ۱۹۷۱ متوقف کند. تا سال ۱۹۷۳ سیستم برتون وودز به طور رسمی شکست خورد. بعد از آن دلار آمریکا به یک ارز بدون پشتوانه تبدیل شد. ارز بدون پشتوانه یعنی اینکه پشتوانه دلار آمریکا تنها اعتماد جهانی به فدرال رزرو و دولت آمریکاست و دیگر مثل گذشته نمیشود دلار را به طلا تبدیل کرد.
محرکهای دلار آمریکا
سیاستهای پولی فدرال رزرو
فدرال رزرو نقش کلیدی در روند قیمتی دلار آمریکا دارد. فدرال رزرو همواره دو هدف را دنبال میکند: افزایش اشتغال و ثبات قیمتی. در سال ۲۰۱۲ رئیس وقت فدرال رزرو آمریکا (برنانکه) هدف تورمی ۲ درصدی را برای حفظ ثبات قیمتی در آمریکا تعیین کرد.
فدرال رزرو از عملیات بازار آزاد و تغییرات نرخ بهره برای کنترل حجم نقدینگی استفاده میکند. اگر رشد اقتصادی آمریکا قوی باشد، فشارهای تورمی افزایش مییابد و به همین دلیل فدرال رزرو برای آرام کردن شرایط نرخ بهره را بالا میبرد. این مسئله موجب تقویت ارزش دلار آمریکا در بازار فارکس میشود. در مقابل اگر رشد اقتصادی آمریکا پایین بیاید، فشارهای تورمی تضعیف خواهند شد و در نتیجه فدرال رزرو مجبور خواهد شد تا نرخ بهره را برای حمایت از رشد اقتصادی آمریکا پایین بیاورد.
به طور مثال در زمان ترکیدن حباب دات کام (dot-com) در سال ۲۰۰۰ که رکود اقتصادی آمریکا را فرا گرفت، فدرال رزرو چرخهای از کاهش نرخ بهره را در پیش گرفت. در نتیجه ارزش دلار آمریکا پایین آمد. در ادامه و بعد از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ فدرال رزرو آمریکا با بهبود روند اقتصادی این کشور به تدریج از سیاستهای انبساطی خارج شد و نرخ بهره را به تدریج از سال ۲۰۱۵ افزایش داد. بهطوریکه در سال ۲۰۱۷ قیمت دلار آمریکا به بالاترین سطح در ۱۵ سال گذشته رسید.
فدرال رزرو آمریکا کنفرانسهای مطبوعاتی را جهت آگاهسازی فعالین اقتصادی از آینده سیاستهای پولی برگزار میکند. علاوه بر این شاخصهای اقتصادی مثل GDP، CPI، PMI و NFP تأثیر قوی بر انتظارات نرخ بهرهای سرمایهگذاران و دلار آمریکا دارند. هر گونه تغییر غیرمنتظرهای در شاخصهای اقتصادی میتواند موجب نوسان شدید دلار آمریکا شود. از آنجایی که هدف اصلی فدرال رزرو آمریکا افزایش اشتغال و حفظ ثبات قیمتی است، بازار به دادههای اشتغال مثل NFP و دادههای تورمی مثل CPI و Core PCE توجه خاصی دارد. ارتباط مستقیمی بین تغییرات دادههای اقتصادی آمریکا و دلار وجود دارد.
تمایلات ریسکی بازار
تغییر در جریانات ریسکی بازار هم بر نوسانات قیمت دلار اثر میگذارد. بیش از ۸۰ درصد تراکنشهای پولی دنیا بر اساس دلار آمریکا انجام میشوند. این یعنی دلار نقد شونده ترین ارز دنیا است. این یعنی دلار آمریکا میتواند حجم بزرگی از جریانات سرمایه را جذب کند و در عین حال نوسان شدیدی در دلار روی ندهد. به همین دلیل زمانی که سرمایهگذاران با جریانات ریسک گریزی در بازار مواجه میشوند، سعی میکنند تا به کمک دلار آمریکا از سرمایهگذاری خود خارج شوند.
این موضوع باعث شده تا دلار آمریکا رابطه معکوسی با داراییهای ریسکی یا پربازدهی مثل سهام، کالا یا ارزهای پربازده داشته باشد و به عنوان دارایی حافظ ارزش یا امن برای سرمایهگذاران عمل کند. به طور مثال در بحران مالی جهانی که اقتصاد آمریکا منها و مبدأ اصلی این بحران بود شاهد افزایش شدید ارزش دلار در بازار فارکس بودیم. با این حال بایستی توجه داشت که دلار تنها زمانی در قالب ارز حافظ ارزش عمل میکند که میزان جریانات ریسک گریزی به بالاترین سطح ممکن رسیده باشد.
معامله دلار آمریکا
به گزارش بانک تسویه بینالمللی ۸۷ درصد حجم معاملات بازارهای جهانی به دلار اختصاص دارند. این یعنی تقریباً ۹۰ درصد تمام تراکنشهای پولی دنیا شامل دلار آمریکا میشود. به همین دلیل دلار ارز رزرو اصلی دولتها در دنیا است. این یعنی اگر نرخ بهره آمریکا تغییری بکند، هزینه استقراض دلار در تمامی دنیا تغییر خواهد کرد. این یعنی سیاستهای فدرال رزرو آمریکا محرک اصلی چرخههای تجاری در دنیاست. به همین دلیل دلار آمریکا میتواند نشانگر وضعیت کل اقتصاد جهانی باشد.
از آنجایی که دلار ارز محبوب سرمایهگذاران برای خروج از سایر داراییهاست، میتواند در دورههای بحرانی بازار به عنوان شاخصی از جریانات ریسکی بازار باشد. یکی دیگر از مزیتهای دلار آمریکا هزینه پایین تراکنشهاست. جفت ارزهایی که یک طرف آن دلار است معمولاً کارمزد کمتری نسبت به سایر جفت ارزها دارند.