یکی از دلایل اصلی زیان و ضررهای سنگین در بازار فارکس، بیتوجهی معامله گران به روندهای بلندمدت بازار فارکس و سهام است. تایم فریمهای بلندمدت مثل نمودارهای هفتگی همیشه نقش کلیدی در تحلیل و معاملات دارند. با این حال بسیاری از معامله گران ترجیح میدهند که به جای توجه به روندهای بلندمدت، تنها به دنبال نوسانات کوتاهمدت و گاها بی معنی بازار باشند. در این مقاله میخواهیم نحوه استفاده از تایم فریم هفتگی را بررسی کنیم و در ادامه با مفهوم تایم فریم و انواع آن به طور کامل آشنا شویم.
فهرست مطالب
تایم فریم چیست؟
به طور خلاصه تایم فریم واحد زمانی برای نوسانات قیمتی بازار است. به طور مثال وقتی تایم فریم هفتگی است، یعنی هر کندل قیمتی نشانگر نوسانات و معاملات یک هفته است. یا اگر تایم فریم پنج دقیقه باشد، یعنی کندل های قیمتی نمایش داده شده در چارت نشانگر نوسانات قیمتی پنج دقیقه بازار است. تایم فریمهای کوتاه نشانگر نوسانات کوتاهمدت بازار هستند و تعداد کندل های بیشتری را نمایش میدهند. اما در تایم فریمهای بلندمدت، شما میتوانید به راحتی چشمانداز و روند بلندمدت بازار را بررسی کنید.
چرا باید از تایم فریم هفتگی در معاملات فارکس استفاده کرد؟
روند بلندمدت بازار چیست؟ همین دانستن روند بلندمدت به شما اجازه میدهد تا وارد معاملات پر بازدهی شوید. فرقی نمیکند که در کدام بازار فعال باشید. حتی در بازار ارز دیجیتال یا کریپتوکارنسی و بیت کوین هم باید به چشمانداز بلندمدت بازار توجه کنید و سعی کنید بر پایه روند بلندمدت بازار معامله کنید.
شما میتوانید از نمودار روزانه هم برای ارزیابی روند بلندمدت استفاده کنید، اما همیشه بهتر است که برای ارزیابی روند بلندمدت به نمودار هفتگی نگاه کنید. همچنین توصیه میشود که همیشه در کنار نمودار هفتگی به عملکرد نمودارهای کوتاهمدت مثل نمودار چهارساعته یا یکساعته هم نگاه کنید. ترکیب چارتهای بلند و کوتاه به شما کمک میکند تا از سطوح بهتری معامله کنید.
روشی ساده برای تشخیص روند در نمودار هفتگی
شما میتوانید با یک روش ساده تشخیص دهید که چارت هفتگی روند دار است یا خیر؟ تنها کافی است در نمودار هفتگی ۱۳ و ۲۶ کندل از سمت راست را بشمارید و سپس کندلی های ۱۳ و ۲۶ ام را با آخرین کندل موجود مقایسه کنید. اگر آخرین کندل هفتگی بالاتر از کندل ۲۶ هفته و ۱۳ هفته پیش است، یعنی روند صعودی است. اگر پایینتر باشد روند نزولی است. اما اگر وضعیت کندل فعلی نسبت به کندل های ۱۳ و ۲۶ روز قبل مبهم باشد، یعنی بازار بدون روند یا خنثی است.
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
آیا باید تنها از تایم فریم هفتگی برای معاملات فارکس استفاده کرد؟
هر چند که استفاده از تایم فریم هفتگی عملکرد معامله گران را ارتقا میدهد، اما نباید تنها تایم فریم هفتگی را بررسی کرد. در واقع استفاده از تنها یک تایم فریم برای معاملات بازار فارکس و سهام ایده خیلی بدی است و فرقی هم نمیکند که از تایم فریم هفتگی استفاده کنید یا از تایم فریم روزانه. نمودار هفتگی خیلی کُند است. اندازه حرکات بازار در نمودار هفتگی خیلی بیشتر از تایم فریمهای پایینتر است، اما اگر به دنبال سودهای کوتاه مثلاً ۴۰ پیپ سود هستید، بهتر است که به تایم فریمهای کوتاه هم نگاه کنید.
حرفهایهای بازار همیشه نمودارهای بلندمدت و کوتاهمدت را ترکیب میکنند و در اکثر مواقع از سه تایم فریم استفاده میکنند. معمولاً از تایم فریمهای بلندمدت برای تحلیل روند و سطوح کلیدی استفاده میکنند و از تایم فریمهای کوتاهمدت هم برای سیگنال یابی. این کار باعث میشود تا معاملهگر از سطوح دقیقتری وارد بازار شود و نسبت ریسک به ریوارد بهتری داشته باشد.
استراتژیهای پرکاربرد برای تایم فریم هفتگی
استراتژی شکست سطوح کلیدی
اگر کندل هفتگی به بالاترین مقدار ۲۶ هفته (۶ ماه) صعود کرد، به احتمال زیاد این حرکت صعودی ادامهدار خواهد بود. چنین حرکاتی نشان میدهند که بازار از فاز خنثی خارج شده و در حال حرکت به سطوح قیمتی جدیدی است.
استراتژی خرید از اصلاحهای قیمتی
این استراتژی مختص سرمایهگذاران و معامله گران پیرو روندی است. در این استراتژی معاملهگر هر بار که بازار به میانگین متحرک خود بازگشت، وارد معامله میشود. اگر بازار روند قوی داشته باشد، هر اصلاح نزولی میتواند فرصت مناسبی برای خرید باشد.
تایم فریم چه تاثیری بر معاملات و روحیه شما دارد؟
در این مقاله آموزشی نه تنها شما تایم فریم مناسب برای معامله را پیدا خواهید کرد، بلکه به پاسخ این سؤال هم خواهید رسید که تایم فریم های مختلف چه تأثیری بر سیگنالهای معاملاتی، حد ضرر و شانس موفقیت معامله دارند؟ این سؤال مهمی است که هر معاملهگری باید پاسخ آن را بداند، اما بسیاری از معاملهگران با بیتوجهی از کنار این موضوع رد میشوند.
تایم فریم نشانگر سنتیمنت بازار است
اگر شما هم جزو معاملهگرانی هستید که از استراتژی پرایس اکشن برای معاملات استفاده میکنند، حتماً به این موضوع پی بردهاید که هر کندل در تایم فریم های مختلف نشانگر “احساسات و تمایلات” یا سنتیمنت بازار در آن بازه زمانی است. فرقی ندارد که نمودار یکساعته باشد یا یک روزه، هر کندل قیمتی بازتاب دهنده تمایلات بازار در آن دوره زمانی است.
به طور مثال اگر در نمودار یکساعته به آخرین کندل قیمتی نگاه کنید، تمایلات بازار در یک ساعت گذشته برای شما مشخص خواهد شد. بر همین اساس نمودارهای یکساعته و چهارساعته اطلاعات بیشتری در مقایسه با نمودارهای ۱۵ و ۵ دقیقه در اختیار معاملهگر قرار میدهند. اطلاعاتی که نمودارهای بزرگتر به شما میدهند با ارزشتر و بیشتر از نمودارهای کوتاهمدت است.
اعتماد سازی چگونه شکل می گیرد؟
رابطه شخصی دو نفر را در نظر بگیرید. هر چه مدتزمان آشنایی شما با یک فرد بیشتر باشد، شناخت شما از آن فرد هم بیشتر خواهد بود و به راحتی میتوانید تشخیص دهید که آیا باید به او اعتماد کنید یا خیر؟ اگر فردی قابل اعتماد بودن خود را در بلندمدت به شما ثابت کرده باشد، به احتمال زیاد شما به او اعتماد خواهید کرد.
اما اگر مدتزمان زیادی را با یک فرد سپری نکنید، نمیتوانید تشخیص دهید که آیا آن فرد قابل اعتماد است یا خیر. اگر شما فردی را برای اولین بار ملاقات کنید، آیا میتوانید تنها با ۵ دقیقه حرف زدن شخصیت او را بشناسید؟ یک روز چطور؟ هر چه زمانی که با یک فرد سپری میکنید طولانیتر باشد، شناخت شما از او هم بیشتر خواهد بود.
چنین رابطهای در معاملهگری بازار فارکس هم وجود دارد. اگر شما نمودارهای روزانه یا چهارساعته را تحلیل کنید، شناخت بهتری از نوسانات بازار پیدا خواهید کرد. مطالعه بازار در نمودارهای بلندمدت همانند این است که زمان بیشتری را با یک فرد سپری کنید. اگر از تایم فریمهای کوتاه استفاده کنید، همانند این است که در ۵ دقیقه اول ملاقات با یک فرد به این جمعبندی رسیدهاید که میتوانید به او اعتماد کنید یا خیر. نمودارهای بلندمدت اطلاعات بیشتری در اختیار شما میگذارند.
اگر تمرکز شما به نمودارهای ۵ یا ۱۵ دقیقه باشد، تصویر کلی بازار را از دست خواهید داد. همه ما دوستهای قدیمی و دیرینه خود را میشناسیم و میتوانیم پیشبینی کنیم که واکنش آنها به اتفاقات و موضوعات به چه نحوی خواهد بود. اما پیشبینی رفتار شخصی که تنها ۵ یا ۱۵ دقیقه با شما بوده کار تقریباً غیرممکنی است.
تایم فریم کوتاه مدت: بی اعتمادی به آینده!
در ادامه اجازه دهید تا مثالی از بازار فارکس را بررسی کنیم. در نمودار ۵ دقیقه زیر چشمانداز بلندمدت بازار یا تصویر کلی مشخص نیست. حتی نمیتوان گفت که آیا روند صعودی است یا نزولی. نوسانات بازار سریع است و تمایلات بازار مشخص نیست.
تایم فریم بلند مدت: اعتماد بیشتر!
در شکل بعدی نمودار چهارساعته همان مثال قبل را مشاهده میکنید. این نمودار نشانگر روند کلی و بلندمدت بازار است. با نگاه به تاریخچه نمودار میتوانیم به شناخت خوبی از بازار دست یابیم. شناختی که به دست آوردن آن در نمودار ۵ دقیقه تقریباً غیرممکن است.
تایم فریم به شناخت شما از بازار کمک می کند!
اگر هنوز تفاوت نمودارهای زمانی مختلف برای شما قابل درک نیست، به این مثال توجه کنید. فرض کنید که به شهر جدید و ناشناختهای سفر کردهاید و قرار است که یک هفته در این شهر بمانید. آیا بعد از یک هفته مسافرت و بازگشت به خانه به همه خواهید گفت که آبوهوای شهر جدید همیشه بارانی است؟
برای اینکه الگوی آبوهوای آن شهر برای شما مشخص شود، بایستی مدتزمان بیشتری را در آن شهر سپری کنید. اگر در طول یک هفته اقامت شما در آن شهر باران ببارد، این احتمال وجود دارد که این بارش اتفاقی بوده باشد. اما اگر شما چند سال در یک شهر اقامت داشته باشید، به راحتی میتوانید تشخیص دهید که آبوهوای کلی شهر چگونه است و آیا زمان بارشها فرا رسیده یا خیر؟ در بازارهای مالی هم شرایط به همین گونه است. هر چه نمودار زمانی بزرگتر باشد، تشخیص شما از وضعیت بازار هم به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.
چرا تایم فریم های کوتاه “نویز” محسوب میشوند؟
مقایسه نمودار ۵ دقیقه با نمودار یکساعته به راحتی به شما نشان میدهد که چقدر سیگنال کاذب در نمودارهای کوتاه بیشتر از نمودارهای بلندمدت است. علت وجود سیگنالهای کاذب فراوان در نمودارهای کوتاهمدت، نوسانات بیمعنی یا اصطلاحاً نویز در بازار است.
برای مثال اگر در نمودار یکساعته کندل پین باری تشکیل شود، شما تمامی نوسانات ۵ دقیقهای بازار در آن یک ساعت را مشاهده نخواهید کرد، بلکه برآیند نوسانات ۵ دقیقهای بازار در نمودار یکساعته را خواهید دید. در نمودارهای ۵ یا ۱۵ دقیقه پیدا کردن سیگنالهای قوی و معنادار خیلی سخت است و اکثر سیگنالهای صادر شده کاذب خواهند بود. اما سیگنال نمودارهای یکساعته، چهارساعته و روزانه میتوانند حرکات قوی را به راه بیندازد.
شکل زیر نمودار ۵ دقیقه EURUSD است. به تعداد سیگنالهای پین بار صادر شده توجه کنید. این تصویر به وضوح نشان میدهد که در نمودارهای زیر یکساعته تعداد سیگنالهای کاذب بیشتر است. بسیاری از معاملهگران تصور میکنند که هر چه سیگنال بیشتری پیدا کنند، سود بیشتری هم خواهند داشت. اما واقعیت این است که هر چه تعداد سیگنال معاملاتی بیشتر باشد، میزان معاملات زیان ده هم بیشتر خواهد بود و سرمایه معاملهگر هم از بین خواهد رفت.
در شکل بعدی نمودار یکساعته EURUSD قرار گرفته است. هر دو نمودار ۵ دقیقه و یکساعته بازه زمانی یکسانی را نشان میدهند. اولین چیزی که در نمودار یکساعته دیده میشود، تعداد کم سیگنالهای پین بار است. دلیل کم بودن سیگنال معاملاتی در نمودار یکساعته این است که این نمودار بسیاری از نوسانات بیمعنی یا نویز نمودار ۵ دقیقه را فیلتر کرده است.
حد ضرر تایم فریم های کوتاه زودتر فعال می شود!
معمولاً بازار به طور آماری نوسانات مشخصی در هر روز دارد. یعنی اغلب دامنه نوسانات روزانه بازار میانگین نوسانات روزهای قبل است. این میانگین میتواند به مرور زمان تغییر کند، چونکه برخی روزها شاید نوسانات بازار شدید باشد و در برخی دیگر شاهد نوسانات محدود بازار باشیم.
نکته مهم در رابطه با میزان نوسانات بازار، تأثیر آن بر معاملات است. به طور مثال اگر شما در تایم فریمهای خیلی کوتاه حد ضرری برای معامله انتخاب کنید، به احتمال زیاد این حد ضرر فعال خواهد شد. چونکه حد ضرر تعریف شده در نمودارهای کوتاهمدت در دامنه نوسانات روزانه خواهد بود.
اگر از نمودارهای بلندمدت برای تعیین حد ضرر استفاده میکنید، به احتمال زیاد حد ضرر تعیین شده در خارج از دامنه نوسانات روزانه بازار خواهد بود، به همین دلیل احتمال فعال شدن پیش از موعد حد ضرر کمتر خواهد بود. در اینجا هدف اصلی ما از این بحث تعیین محل حد ضرر نیست، بلکه میخواهیم معاملهگر از تأثیر تایم فریم بر شانس فعال شدن دستور حد ضرر آگاه شود.
کاملاً بدیهی است که اگر حد ضرر نزدیک قیمتهای فعلی بازار و بر اساس نمودارهای کوتاهمدت تعیین شود، شانس فعال شدن آن خیلی بیشتر از زمانی خواهد بود که حد ضرر بر اساس نمودارهای بلندمدت تعیین شده باشد.
تایم فریمهای کوتاه نیازمند توجه بیشتری هستند
شما بازار را با چه فاصله زمانی رصد میکنید؟ هر پنج دقیقه یا هر چهار ساعت؟ کدام یک آسانتر است و نیازمند توجه کمتری است؟ هر چه تایم فریم بازار بلندتر باشد، تعداد بررسی و تحلیل بازار هم کمتر خواهد بود. اگر شما هم شغل تماموقت دارید و یا دانشجو هستید و روزها را در دانشگاه سپری میکنید و یا به هر دلیلی زمان کافی برای تحلیل بازار در نمودار ۵ دقیقه را ندارید، بهتر است که از نمودارهای بالای یکساعته برای تحلیل بازار استفاده کنید. استرس معامله در نمودارهای بلندمدت کمتر از معاملات ۵ دقیقه است.
اکثر معاملهگران موفق منتظر میمانند تا سیگنال مشخص و قوی در بازار صادر شود و بعد از آن وارد معامله شوند. به همین دلیل این افراد معمولاً هر روز دو یا سه بار بازار را بررسی میکنند و اگر سیگنال قوی در نمودارهای چهارساعته یا روزانه باشد، وارد معامله میشوند. این افراد اگر در بازار سیگنالی پیدا نکنند، معاملهای هم انجام نمیدهند. برخلاف معاملهگران تازهکار که هر وقت سیگنالی پیدا نمیکنند، تایم فریم بازار را پایینتر میآورند تا شاید سیگنالی برای معامله کردن پیدا کنند. به همین خاطر است که معاملهگران تازهکار گاها با نمودار یک دقیقه هم معامله میکنند.
برای معاملهگران حرفهای مهم نیست که الآن در بازار حضور دارند یا خیر. این عادت باعث میشود تا معاملهگران حرفهای از هیجانات و نوسانات شدید بازار دور باشند. این عادت علاوه بر اینکه برای معاملهگران پر مشغله مناسب است، بلکه به معاملهگران تازهکار هم این اجازه را میدهد که از استرس دور باشند.
نمودارهای کوتاهمدت باعث افراط در معامله میشوند
افراط در معاملات یا انجام تعداد زیادی معامله اغلب یکی از دامهای معاملهگری محسوب میشود و گاها معاملهگر بهجای سرمایهگذاری در بازار به یک قمارباز تبدیل میشود. یکی از عوامل اصلی که معاملهگران تازهکار دچار افراط در معامله میشوند، نمودارهای کوتاهمدت ۱۵ و ۵ دقیقه است. تعداد سیگنالهای صادر شده در این نمودارها بسیار زیاد است و عطش معاملهگران تازهکار برای کسب سود باعث میشود تا تعداد معاملات به طور قابلتوجهی بالا رود.
هر چه تعداد معاملات بیشتر باشد، مدیریت حساب و حتی مدیریت افکار خود شخص هم سختتر خواهد بود. اگر شما روز را با نمودار ۵ دقیقه آغاز کنید و نوسانات بازار را در این نمودار ارزیابی کنید، حتما وارد معاملهای خواهید شد! سادهترین راه برای دوری از چنین دامهایی پیشگیری از افتادن به دام افراط در معامله است. برای اینکه جلوی معاملات افراطی گرفته شود، بهترین کار استفاده از نمودارهای بلندمدت در بازار است.
مقایسه تایم فریم کوتاه مدت و بلند مدت
آیا ساعتها نشستن پشت سیستم، همان چیزی است که در زمان ورود به حرفه معاملهگری در ذهنتان داشتید؟ اگر شما هم مثل سرمایهگذاران تازهکار به دنبال کسب سود از هر پیپ نوسان بازار هستید، شاید مهاجرت از تایم فریم های کوتاه مدت به تایم فریم های بلندمدت به شما کمک کند تا کمی از استرس کاریتان را کاهش دهید.
تایم فریم بلند مدت، استرس کمتر!
تایم فریم های بلندمدت استرس کمتری دارند. بهجای اینکه ساعتها پشت سیستم بنشید و با نوسانات کوتاهمدت بازار درگیر شوید، میتوانید با نمودارهای بلندمدت حجم کاری خود را به طور قابلتوجهی کاهش دهید. در تایم فریم بلندمدت، یک ساعت کار در صبح و یک ساعت کار در عصر میتواند کافی باشد.
بسیاری از معاملهگران تازهکار بیشازحد به خود فشار میآورند و سعی میکنند تا به سرعت پول در بیاورند و به همین دلیل با هر نوسانی وارد بازار میشوند. شاید استفاده از تایم فریم های بلندمدت بتواند به شما کمک کند تا زمان آزاد بیشتری داشته باشید و از این زمان برای فعالیتهای دیگری مثل یادگیری مهارتهای جدید معاملهگری استفاده کنید.
تاثیر تایم فریم بلند مدت بر تعداد معاملات
یکی از بزرگترین مشکلات معاملهگران تازهکار، تعداد معاملات بالاست. نمودارهای بلندمدت به شما کمک میکنند تا معاملات منطقیتری داشته باشید. همچنین کار با تایم فریم بلندمدت باعث میشود تا معاملهگر تازهکار فارکس صبر کردن را هم یاد بگیرد. در نمودارهای زمانی بلندمدت، گاهی اوقات نیاز است تا روزها و شاید هفتهها منتظر سیگنال مناسب بمانید.
مقایسه تایم فریم های کوتاه و بلند مدت
بایستی توجه شود که نباید در استفاده از تایم فریم بلندمدت زیادهروی کرد. عدهای از فعالین حرفهای بازار فارکس چنین تصوری دارند که تایم فریم کوتاهمدت فقط نویز هستند (نوسانات بیمعنی). اما این تصور درستی نیست. معمولاً معاملهگران از تایم فریم بلندمدت برای ارزیابی روند بلندمدت بازار استفاده میکنند و شبیه یک سرمایهگذار رفتار میکنند. با این حال معاملهگران کوتاهمدت معمولاً از نمودارهای زمانی پایینتر برای معاملات کوتاهمدت استفاده میکنند و شبیه قماربازها رفتار میکنند.
کشف محل دقیق ورود به معامله
همچنین در تایم فریم کوتاهمدت، محل دقیق ورود به معامله و تعیین حد ضرر مناسب برای موفقیت معامله بسیار حیاتی است. اما در نمودارهای بلندمدت تعیین محل ورود به معامله و حد ضرر میتواند کار آسانتری باشد و معاملهگر آزادی عمل بیشتری داشته باشد. از نمودارهای بلندمدت میتوان برای معاملات کوتاهمدت هم استفاده کرد.
تاثیر تایم فریم بلند مدت بر تعداد معاملات
یکی از بزرگترین مشکلات معاملهگران تازهکار، تعداد معاملات بالاست. نمودارهای بلندمدت به شما کمک میکنند تا معاملات منطقیتری داشته باشید. همچنین کار با تایم فریم بلندمدت باعث میشود تا معاملهگر تازهکار فارکس صبر کردن را هم یاد بگیرد. در نمودارهای زمانی بلندمدت، گاهی اوقات نیاز است تا روزها و شاید هفتهها منتظر سیگنال مناسب بمانید.
مقایسه تایم فریم های کوتاه و بلند مدت
بایستی توجه شود که نباید در استفاده از تایم فریم بلندمدت زیادهروی کرد. عدهای از فعالین حرفهای بازار فارکس چنین تصوری دارند که تایم فریم کوتاهمدت فقط نویز هستند (نوسانات بیمعنی). اما این تصور درستی نیست. معمولاً معاملهگران از تایم فریم بلندمدت برای ارزیابی روند بلندمدت بازار استفاده میکنند و شبیه یک سرمایهگذار رفتار میکنند. با این حال معاملهگران کوتاهمدت معمولاً از نمودارهای زمانی پایینتر برای معاملات کوتاهمدت استفاده میکنند و شبیه قماربازها رفتار میکنند.
کشف محل دقیق ورود به معامله
همچنین در تایم فریم کوتاهمدت، محل دقیق ورود به معامله و تعیین حد ضرر مناسب برای موفقیت معامله بسیار حیاتی است. اما در نمودارهای بلندمدت تعیین محل ورود به معامله و حد ضرر میتواند کار آسانتری باشد و معاملهگر آزادی عمل بیشتری داشته باشد. از نمودارهای بلندمدت میتوان برای معاملات کوتاهمدت هم استفاده کرد.
چرا باید از چندین تایم فریم استفاده کرد؟
متأسفانه تازهواردهای بازار فارکس و سهام تمایلی به استفاده از چندین تایم فریم مختلف ندارند. اگر در گروهها یا جمعهای فارکسی توجه کنید، بسیاری از معامله گران فارکس در رابطه با تایم فریم محبوب خود حرف میزنند. اینکه تنها در یک تایم فریم معامله میکنند، ایرادی ندارد، اما بایستی توجه داشته باشید که فعالین بازارهای مالی هیچگاه از یک تایم فریم استفاده نمیکنند. یعنی شاید شما از نمودار زمانی ۱۵ دقیقه استفاده کنید و به سایر تایم فریمها بی توجهی کنید. به خاطر داشته باشید که هدف شما از تحلیل بازار همیشه قرار گرفتن در سمت درست بازار است.
اهمیت استفاده از چند تایم فریم مختلف
اگر مقالات آموزشی قبلی حرفه معاملهگری را مطالعه کرده باشید، حتماً متوجه شدهاید که چند بار به اهمیت تایم فریمهای بلندمدت تأکید شده است. مسلماً معامله با نمودارهای بلندمدت کار آسانی نیست، اما درک روند نمودارهای بلندمدت برای قرار گرفتن در سمت درست بازار اهمیت دارد. اگر یک بار اقدام به تحلیل تایم فریمهای مختلف کرده باشید، احتمالاً به تحلیلی مشابه این تحلیل رسیدهاید: “روند نمودار هفتگی نزولی است، اما حرکات صعودی و نوسانی در نمودار روزانه دیده میشوند. در عین حال روند نمودار چهارساعته خنثی است، اما روند نمودار یک ساعته متمایل به صعودی است.” خلاصه این تحلیل همان جمله اول است، یعنی روند نمودار هفتگی نزولی است. چرا؟ چون روند بلندمدت بازار در نهایت بر تایم فریمهای کوتاهمدت غلبه خواهد کرد.
یکی از مسائلی که خیلی از معامله گران تازهکار درک نمیکنند، این است که خرید و فروش در بازار فارکس، سهام، ارز دیجیتال، طلا، نفت خام و … درست مثل معامله در سایر بازارهاست. به طور مثال شما هیچ وقت به فروشگاه نمیروید تا تلویزیونی که ۱۵ درصد افزایش قیمت خورده است را خریداری کنید! با این حال اگر همان تلویزیون ۱۰ درصد تخفیف بخورد، شاید به خرید آن فکر کنید. بسیاری از معامله گران هنوز متوجه نیستند که آنها هم جزوی از فرآیند کشف قیمت هستند. معمولاً معامله گران بازار آتی یا فیوچر به این مهم رسیدهاند، اما فعالین سایر بازارهای مالی با مکانیسم کشف قیمت آشنا نیستند. برآیند همه معاملات در بازار سرانجام باعث رسیدن قیمتها به ارزش واقعی میشود.
روند، همان جهت تغییرات ورود و خروج پولهای بزرگ در بازار است
جملهای کلیشهایتر از “روند دوست شماست” در بازارهای مالی وجود ندارد. همه این جمله را شنیدهاند. واقعیت امر این است که روند بازار به شما اجازه میدهد تا همسو با پولهای بزرگ معامله کنید. روندهای بازار میتوانند تا چندین سال ادامه داشته باشند. روند بلندمدت بدون اصلاح و بازگشت نیست. به نمودار پایینی نگاه کنید. اگر میخواستید وارد بازار شوید، دوست داشتید در کدام سمت معامله کنید؟
کاملاً مشخص است که روند بازار مدتی است که صعودی بوده است. این بدین معنی نیست که اصلاح یا بازگشت نزولی در کار نبوده است. اما در نهایت نرخ برابری دلار آمریکا به لیر تکیه افزایش یافته است. دلایل زیادی وجود دارند که میتوانند از رشد ارزش دلار در برابر لیر ترکیه حمایت کنند، اما در نهایت چیزی که در بازار دیده میشود این است که در گذر زمان شاهد تضعیف ارزش لیر و رشد ارزش دلار آمریکا بودهایم. روند صعودی و بلندمدت هفتگی به قدری بزرگ و قوی بوده که هر کس وارد معامله فروش شده، باخته است.
حال به نمودار روزانه USDTRY نگاه کنید. کف دوقلویی تشکیل شده که با مستطیل زرد رنگ نمایش داده شده است. آیا با توجه به روند صعودی و بلندمدت هفتگی میتوان از این کف دوقلو وارد معامله خرید شد؟ جواب مثبت است. هر چند در نمودار روزانه نرخ برابری پایین آمده، اما بعد از روند صعودی و بلندمدت نمودار هفتگی، بسیاری از فعالین بازار تصور خواهند کرد که افت قیمتی اخیر فرصت مناسبی برای جفت ارز USDTRY است. در واقع از نظر آنها قیمت دلار به لیر کاهش یافته و برای خرید جذاب است.
در تصویر پایین هم نمودار چهارساعته USDTRY را مشاهده میکنید. در این نمودار جهش صعودی به راه افتاده و سپس بازار خیلی سریع سقوط کرده است. شاید معامله گران خرد بازار سعی کردهاند تا نرخها را پایین بیاورند و یا شاید نرمافزارهای معاملات خودکار و الگوریتمی این کار را کردهاند، اما در نهایت، حمایت جفت ارز USDTRY موقعیت خود را حفظ کرده و حتی جفت ارز توانسته تمام افتهای اولیه را جبران کند. معمولاً صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ چنین رویکردی دارند. آنها طبق روند بازار معامله میکنند و در عین حال حجم معاملات را به طور منطقی تعیین میکنند. دلیلی ندارد که شما هم در بازار فارکس یا بورس سهام چنین کاری انجام دهید، اما توجه داشته باشید که خیلی از معامله گران بازار از استراتژی خرید و نگهداری استفاده میکنند و چون با روند بلندمدت کار میکنند، سود خوبی بر میدارند.
به نمودار یک ساعته نگاه کنید. در چندین مورد بازار سقوط کرده، اما خریداران وارد بازار شدهاند و از جفت ارز USDTRY حمایت کردهاند. در واقع با افت قیمت، خریدارانی که منتظر قیمتهای جذابتر بودند، خیلی سریع وارد بازار شدهاند.
خلاصه
به طور خلاصه اگر نوسان گیری برای شما مناسب نیست، سعی کنید روند بلندمدت بازار را پیدا کنید و سپس بر اساس روند بلندمدت بازار معامله کنید. روندهای بلندمدت همیشه پولهای بزرگی را جذب میکنند و همراهی با آن میتواند به نفع معاملهگر باشد. حتی میتوانید در تایم فریمهای پایینتر هم با روند بلندمدت بازار معامله کنید. یعنی منتظر بازگشت و اصلاحهای بازار بمانید و سپس در جهت روند بلندمدت بازار معامله کنید. بهتر است که همیشه در بازار به دنبال داراییهایی باشید که با ارزش هستند و دوست دارید در سبد دارای خود داشته باشید.
آیا واقعاً معامله در تایم فریم روزانه آسان است؟
تقریباً همه با معامله در تایم فریمهای بالاتر موافقاند. معمولاً معامله در تایم فریم روزانه به معامله گران جدید و بیتجربه پیشنهاد میشود. نمودارهای زمانی بالاتر نویز یا نوسانات بیمعنی کمتری دارند. نمودار روزانه پارامترهای قابلاطمینانی را ارائه میدهد و زمان بیشتری را برای تصمیمگیری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. ما از نزدیک این افسانه قدیمی معاملات را بررسی کردهایم و به شما نشان میدهیم که چرا معاملات بازههای زمانی روزانه آسان نیست و حتی معامله گران را بیش از معامله در بازههای زمانی پایین به چالش میکشد.
صبر
اگر مدتی به حرفه معاملهگری مشغول بوده باشید، میدانید که صبر و تحمل در حین معاملات یکی از سختترین امور زندگی معاملهگری روزانه است. آیا چند بار بیصبری باعث شده تا بدون تأیید استراتژی وارد معامله شوید و در بین معامله گران بازنده قرار بگیرید؟ اگر در بازههای زمانی چهارساعته یا یکساعته معامله میکنید، در طول هفته میتوانید چندین معامله انجام دهید. اما در صورتی که معاملهگر روزانه هستید، شما ماهانه دو یا سه معامله خواهید داشت، بدین معنی که باید چندین روز یا چندین هفته برای ورود به یک موقعیت معاملاتی منتظر بمانید.
در نمودار روزانه، وقت بیشتری برای تجزیهوتحلیل بازار خواهید داشت و این نمودارها آستانه صبر و تحمل شما را به چالش خواهند کشید. فرض کنید یک فرصت معاملاتی پیدا کردهاید و باید یک یا دو روز دیگر برای ورود به بازار صبر کنید. اما بیشتر معامله گران خیلی زود وارد بازار میشوند. این مسئله کار را سخت میکند. در واقع صبر کردن کار سختی برای معامله گران است و به همین دلیل معامله در نمودار روزانه که نیازمند صبوری است، شرایط را برای معامله گران دشوار میکند.
مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه از ارکان اصلی یک معاملهگر موفق است و بازه زمانی تأثیر مستقیمی بر رویکرد مدیریت سرمایه شما دارد. ما این واقعیت را روشن خواهیم کرد که معاملات در بازههای زمانی روزانه به ویژه برای معامله گران جدید و کم سرمایه بسیار سخت است. فرض کنید در نمودار یکساعته معامله میکنید، اگر حجم معاملاتیتان یک لات و حد ضرر شما ۳۰ پیپ باشد، میتوان گفت که ۳۰ دلار از موجودی حسابتان را ریسک کردهاید. اگر از یک روش مدیریت ریسک معقول و منطقی استفاده کنید و در هر معامله ۱٪ ریسک کنید، میتوانید با یک حساب حدوداً ۳۰۰۰ دلاری (۱٪ از ۳۰۰۰ دلار ۳۰ دلار باشد) در بازههای زمانی ساعتی معامله کنید. اما در نمودار روزانه، اگر با یک لات وارد معامله شوید، حد ضرر شما ۱۵۰ پیپ یا ۱۵۰ دلار خواهد شد، از این رو به یک حساب ۱۵۰۰۰ دلاری نیاز دارید تا در هر معامله یک درصد ریسک کنید. اگر حساب معاملاتی شما دارای حداقل موجودی است، نمیتوانید از تکنیکهای پیشرفته مدیریت سرمایه و ریسک استفاده کنید.
اگرچه برخی از کارگزاریها لاتهای خرد ارائه میدهند تا در بازههای زمانی روزانه با سرمایه کمتری معامله کنید، اما آیا منطقی است چندین روز یا چند هفته برای یک معامله منتظر بمانید و سپس با سود کمتر از ۱۰۰ دلار کنار بروید؟ نهتنها از منظر پول و زمان منطقی نیست، بلکه معامله با حساب معاملاتی کوچک به ویژه در بازههای زمانی روزانه سخت است. پس بهتر است که معامله گران تازهکار در بازههای زمانی بالاتر وارد بازار نشوند.
مدیریت معامله
فرض کنید که شما چندین هفته منتظر ورود به معامله بودهاید و موجودی حساب شما برای استفاده از رویکرد مدیریت ریسک کافی بوده باشد، اما با مشکل دیگری روبرو هستید. همانطور که میدانید یک رویکرد مدیریت معامله بد میتواند سودآوری را به یک استراتژی بازنده معاملاتی تبدیل کند. اگر در نمودار یکساعته فقط یک یا دو روز معامله کنید، اصلاح بازارها ممکن است چند ساعت طول بکشد که معمولاً دلیل خوبی برای ترسیدن بیشتر معامله گران از معاملات خود است و یا آنها حد ضرر خود را جابجا میکنند تا با کمترین ضرر از بازار خارج شوند. اصلاح جزئی آنها را بیرون میکشد. اگر تایم فریم روزانه را معامله کنید و معاملات خود را به مدت دو یا سه هفته باز نگه دارید، اصلاح قیمت چندین روز ادامه خواهد داشت. پس از آن شما وقت کافی دارید تا حد ضرر خود را جابجا کنید یا خیلی زود معامله خود را ببندید که این امر نشانگر حرص و طمع معاملهگر است.
ریسک
یکی از دلایلی که معامله در بازههای زمانی روزانه پیشنهاد میشود، این است که در نمودار روزانه حرکت ناگهانی و شارپ به خاطر اخبار کمتر است. اما این مطلب چقدر صحت دارد؟ انتشار اخبار بنیادی تأثیر قابلتوجهی در معاملات انجام شده دارد. گاهی اوقات خبرهای قوی باعث تحریک قیمت میشوند و شما را در عرض چند دقیقه از معامله خارج میکنند. نظارت دقیق بر رویدادهای خبری آینده برای یک معاملهگر روزانه بسیار ضروری است.
اما آیا رفتن به بازههای زمانی بالاتر شما را از جریان بیپایان رویدادهای خبری دور میکند؟ متأسفانه نه. اما اگر معاملات خود را در تایم فریم روزانه انجام دهید و آنها را برای چندین روز یا چند هفته باز نگه دارید، انتشار اخبار بر معاملات شما تأثیر میگذارد. یکی از بزرگترین خطرات این است که شما مجبور هستید معاملات خود را در آخر هفته نیز باز نگه دارید و وقایع سیاسی یا ژئوپلیتیکی غیرمنتظره میتوانند قیمتها را صدها پیپ جابجا کنند و گپهایی ایجاد کنند و در نتیجه با آغاز هفته معاملاتی جدید، کال مارجین شوید. اگر شما یک معاملهگر فارکس یا کالا هستید، باید آگاه باشید و از انجام معاملات در آخرین ساعات هفته خودداری کنید. از این رو بهتر است که معاملات خود را قبل از بسته شدن بازارها در شب جمعه ببندید.
از پشت پرده تایم فریمهای بالاتر چه میدانید؟
نمودارهای شمعی یا همان کندل استیک یک دنیا حرف در دل خود دارند. میتوان بازار فارکس را بر اساس کندل های قیمتی یا کندل های ژاپنی بررسی کرد و سپس وارد معاملات خرید یا فروش شد. یعنی برای تحلیل بازار و سیگنال یابی گاهی اوقات همین نمودارهای قیمتی کافی هستند. همیشه توصیه شده در تحلیل و سیگنال یابی از چند تایم فریم مختلف استفاده کرد. اما چرا این کار ضروری است و پیشنهاد شده؟ در این مقاله میخواهیم اتفاقات پشت پردهای که در کندل های قیمتی و در تایم فریمهای بالاتر میافتند را بررسی کنیم.
از نمودار روزانه به نمودار چهارساعته بروید!
بهعنوانمثال به نمودار روزانه GBPJPY توجه کنید که در آن کندل قیمتی دوجی و پین بار نزولی تشکیل شده است.
به نظر شما با بررسی نمودارهای کوتاهمدت GBPJPY چه اطلاعاتی به دست میآوریم؟ برای پاسخ به این سؤال نمودار یکساعته GBPJPY موردبررسی قرار گرفته است. در نمودار یکساعته شاهد تشکیل الگوی نموداری سر و شانه و الگوی سقف دوقلو (در شانه سمت راست) هستیم. در واقع این الگوهای نموداری میتوانند نشانهای از بازگشت نزولی بازار و پایان حرکت صعودی باشند.
در ادامه ملاحظه میکنید که بعد از تشکیل شانه سمت راست، اوج قیمتی دیگری تشکیل نشده و بعد از شکست خط گردن الگو و کف قیمتی الگوی دوجی روزانه، بازار حرکت نزولی جدید به راه انداخته است.
پس به خاطر داشته باشید که در صورتی که کندل بازگشتی صعودی یا نزولی در تایم فریمهای بالاتر مشاهده کردید، بهتر است که به نمودارهای قیمتی پایینتر نگاه کنید و ببینید که آیا الگوی نموداری یا کندلی شکل گرفته یا خیر؟ در واقع وجود این الگوها سیگنال یا تأییدی برای ورود خواهد بود.
تا وقتی که اتفاقات تایم فریم بالا شفاف نشده، تایم فریم را پایین تر بیاورید!
در ادامه نمودار روزانه GBPUSD آورده شده است که نشان دهنده پین بار نزولی در طول روند صعودی بازار است. آیا این کندل فقط یک پین بار است؟ در نمودارهای قیمتی پایینتر چه اتفاقی افتاده است؟
برای درک بهتر اتفاقات نمودار روزانه، به نمودار چهارساعته GBPUSD نگاه می کنیم. همانطور که میدانید یک کندل قیمتی روزانه شامل شش کندل چهارساعته است. هر چند در نمودار روزانه پوند انگلیس پین بار نزولی شکل گرفته، اما در نمودار چهارساعته الگوی کندلی ستاره صبحگاهی یا MORNING STAR تشکیل شده است.
اگر به نمودار یکساعته GBPUSD نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که یک کندل روزانه از بیستوچهار کندل یکساعته تشکیل شده است. با این حال، در نمودار یکساعته الگوی نموداری اوج دوقلو تشکیل شده است.
در واقع یک کندل قیمتی روزانه از ۴۸۰ کندل قیمتی پنجدقیقهای تشکیل شده است. اگر به نمودار پنجدقیقهای نگاهی بیندازید، میبینید که هر چند کندل پین بار روزانه وجود دارد اما در نمودار پنج دقیقه، بازار در فاز خنثی نوسان میکند.
در ادامه بعد از شکست کف فاز خنثی و کف قیمتی کندل روزانه، بازار سقوط کرده است.
در تایم فریم ها به دنبال چه چیزی بگردیم؟
آیا تا به حال اتفاق افتاده است که روش معاملاتی خود را تغییر دهید؟ آیا هنوز هم به دنبال تجزیه و تحلیل مؤثر نمودارهای قیمتی هستید؟ آیا در مورد نحوه استفاده از ابزارهای معاملاتی مناسب مطمئن نیستید؟ اکثر معامله گران از رویکرد حرفهای پیروی نمیکنند، فقط تایم فریمها را مرور میکنند و دائماً ابزارهای معاملاتی خود را تغییر میدهند، بدون اینکه واقعاً بدانند به دنبال چه چیزی هستند و چگونه فرصتهای معاملاتی را پیدا کنند. آنها سیگنالها را جستجو میکنند و بدون داشتن برنامه معاملاتی منسجم، انتظار نتایج مثبت را دارند. در این مقاله یاد خواهید گرفت که با هشت روش آسان، نمودارهای قیمتی را خیلی آسان یاد بگیرید. این هشت روش به شما کمک خواهد کرد تا هر نمودار قیمتی را درک کنید. البته لازم نیست همه روشها را یکجا استفاده کنید، بلکه دو یا سه مورد را انتخاب کرده و سعی کنید آنها را باهم ترکیب کنید.
بررسی تایم فریمهای بالاتر
اگر در نمودارهای چهارساعته یا یکساعته به دنبال فرصت معاملاتی هستید، بهتر است که تجزیه و تحلیل خود را از نمودارهای هفتگی و روزانه شروع کنید تا دید بلندمدت از بازار داشته باشید. آنچه در نمودار یکساعته، روند قوی به نظر میرسد، میتواند فقط یک حرکت کوچک در نمودار چهارساعته باشد. علاوه بر این معاملهگرانی که به تایم فریمهای بالاتر توجه نمیکنند، اغلب از مناطق مهم قیمتی و سطوح حمایتی و مقاومتی چشمپوشی میکنند و در نتیجه در انجام معاملات با مشکل مواجه میشوند. هم چنین نحوه بزرگنمایی و مقیاس بندی نمودارهای قیمتی ما بسته به صفحه نمایش ما میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد. بزرگنمایی نمودارها و استفاده از دید چشمی میتوانند چشمانداز بسیار متفاوتی ارائه دهند. به تصویر زیر نگاه کنید، در نمودار یکساعته الگوی نموداری سر و شانه تشکیل شده که این الگو در نمودار روزانه در سطح مقاومتی (نقطه ۴) شکل گرفته است. با نگاهی به بازه زمانی بالاتر، میتوانید اصول انطباق را برای زمان معامله خود بیابید.
اوجها و کفهای قیمتی
شناسایی و تعیین اوج و کفهای قیمتی به دلایل مختلفی بسیار مهم است: اولاً هر نوع معاملهگری همه اوجها و کفهای قیمتی را زیر نظر میگیرد که آیا این نقاط صرفاً تکنیکال هستند یا فاندامنتال؟ ثانیاً معامله گران از اوجها و کفهای قیمتی برای یافتن نقطه ورود خود در پدیده شکست و تغییر روند استفاده میکنند. هم چنین از این سطوح برای تعیین حد ضرر و حد سود نیز استفاده میشود. علاوه بر این تمام الگوهای نمودار قیمتی را میتوان با استفاده از اوجها و کفهای قیمتی توصیف کرد.
سطوح حمایتی و مقاومتی
بسیاری از معامله گران سطوح حمایتی و مقاومتی زیادی رسم میکنند که کار اشتباهی است. بهتر است که به نقاط چرخشی مهم تمرکز کنید و نمودارهای قیمتی خود را همیشه آپدیت کنید. هم چنین میتوانید سطوح کلیدی که به قیمت فعلی نزدیک هستند را تعیین کنید و به هر واکنش کوچک وسواس نشان ندهید. اگر خطوط بسیاری در نمودار قیمتی خود رسم کنید، تحلیل تکنیکال شما گیج کننده خواهد بود.
کانالها و خطوط روندی
کانالها و خطوط روندی مشابه سطوح حمایتی و مقاومتی بوده و همچنین عناصر سازنده بسیاری از الگوهای نموداری مانند مثلث یا کنجها هستند. خطوط روندی را میتوانید در افزایش یا کاهش شدید قیمت رسم کنید و هم چنین خطوط روندی برای تجزیه و تحلیل قدرت روند بازار استفاده میشوند. هنگامیکه قیمت خط روند نزولی یا صعودی را میشکند، قدرت حرکت بازار را نشان میدهد. هم چنین شکست خط روندی نشانگر شروع روند جدید است البته در صورتی که قیمت نتواند روند قبلی را ادامه دهد.
میانگینهای متحرک
همانطور که میدانید میانگین متحرک یک ابزار فوقالعاده است و میتوان از آنها در موارد مختلف استفاده کرد. ابتدا باید مشخص کنید که قیمت در کدام طرف میانگین متحرک قرار دارد. اگر قیمت بالای میانگین باشد، روند بازار صعودی است اما در صورتی که بازار به زیر میانگین متحرک عبور کند، نشان دهنده روند نزولی بازار است. در بسیاری از استراتژیها میتوان از میانگینهای متحرک به عنوان یک فیلتر جهتدار استفاده کرد. هم چنین بهتر است که فاصله قیمت از میانگین متحرک را نیز تحلیل کنید. هر چه قیمت دورتر از میانگین باشد، معمولاً روند فعلی قویتر است.
هم چنین معامله گران از میانگینهای متحرک برای سیگنال یابی استفاده میکنند: بدین صورت که شکسته شدن میانگین یا محل تقاطع دو یا چند میانگین نشانگر تغییر روند بازار است. میانگین متحرک میتواند در قالب حمایت و مقاومت ظاهر شود. برخی از بازارها به میانگینهای متحرک مختلف پاسخ میدهند و آگاهی از آن میتواند به تحلیل شما کمک کند.
نوسانات بازار
برای اینکه شرایط بازار را به خوبی درک کنید، ابتدا باید سطح نوسانی بازار را مشخص کنید. سه روش برای تفسیر نوسان وجود دارد:
- اطلاعات قیمت: آیا تعداد کندل های قیمتی با دنباله بلند زیاد است یا تعداد کندل های قیمتی با دنباله کوچک؟ هر چه طول بدنه و دنباله کندل ها بیشتر باشد، نوسان در بازار بیشتر خواهد بود.
- اندیکاتور ATR: این اندیکاتور اطلاعات قیمت را تجزیه و تحلیل میکند. اگر مقدار اندیکاتور ATR بالا باشد، نشان دهنده قدرت بالای حرکت قبلی بازار است. اما در صورتی که مقدار ATR پایین باشد، نشانگر روند خنثی بازار است.
- باند بولینگر: اگر پهنای باند بولینگر گسترده باشد، نشان دهنده نوسان رو به افزایش است. اما در صورتی که نوارهای بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند و پهنای باند بولینگر باریک شود، نشانگر نوسان جزئی و رو به کاهش است. رابطه قیمت و نوارهای بیرونی باند بولینگر نیز مهم است. اگر قیمت بتواند از نوارهای بیرونی خارج شود، میتواند نشان دهنده یک روند قوی باشد.
به طور کلی، معامله گران از نوسانات بازار برای مدیریت معاملات خود استفاده میکنند. زمانی که نوسان در بازار زیاد باشد، معمولاً از حد ضرر و حد سود بزرگ استفاده میکنند. هنگامیکه بازار آرام است و نوسانات پایین است، معامله گران حد ضرر و حد سود خود را کوچک تعیین میکنند، زیرا حرکت قیمت محدود است.
مومنتوم و قدرت روند
درک قدرت یک حرکت قیمتی و قدرت روند بازار بسیار مهم است. برای اینکه حدس بزنید روند بازار ادامه خواهد یافت یا روند تغییر میکند، بهتر است مومنتوم بازار را به درستی درک کنید. باید مومنتوم را برای تصمیمگیری در مورد ماندن در یک معامله، خروج یا افزودن به موقعیت درک کنید. برای تفسیر مومنتوم بازار، سه ابزار وجود دارد که میتوانند به شما کمک کنند:
- اندیکاتور RSI: این اندیکاتور قدرت حرکت صعودی یا نزولی را با یکدیگر مقایسه میکند. اگر شاخص RSI بالای خط ۵۰ باشد، نشان دهنده روندی صعودی قوی است و اگر شاخص RSI، خط ۵۰ را به صورت نزولی قطع کند، نشانگر روند نزولی قوی در بازار است.
- اندیکاتور ADX: این اندیکاتور به احتمال زیاد، یکی از رایجترین شاخصهای بررسی قدرت روند است. اگر ADX زیر خط ۲۵ قرار داشته باشد، میتوان گفت که روند بازار خنثی است. در صورتی که ADX بین دو خط ۲۵ و ۵۰ نوسان کند، نشانگر یک روند رو به رشد است. اگر ADX به بالای خط ۵۰ عبور کند، نشان دهنده روند صعودی یا نزولی بسیار قوی است.
- اندیکاتور استوکاستیک: هر چند مردم معتقدند که اندیکاتور Stochastic یک شاخص نوسانی است، اما اطلاعاتی در مورد مومنتوم نیز ارائه میدهد. اگر Stochastic برای مدت طولانی بالای خط ۸۰ یا زیر خط ۲۰ بماند، نشان دهنده مومنتوم قوی و یک روند قوی است. برخلاف تصور عموم، این اندیکاتور سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان نمیدهد، اما یک شاخص روندی است.
واگراییها و نقاط چرخشی
واگراییها یک مفهوم قدرتمند هستند، زیرا اطلاعاتی را ارائه میدهند که اغلب در نگاه اول قابل مشاهده نیستند. یک واگرایی نشان دهنده کاهش مونتوم در بازار است، حتی اگر قیمت در بالاترین سطح یا پایینترین سطح خود قرار داشته باشد. هنگامیکه قدرت حرکت قیمت کاهش مییابد و قیمت در طول روند با مشکل مواجه میشود، وجود واگراییها در بازار نشانگر پایان احتمالی یا توقف یک روند است. تصویر زیر نشان میدهد که هر چند روند بازار نزولی بوده، اما اندیکاتور RSI قبلاً نشان داده بود که قدرت حرکت نزولی در حال تضعیف است و واگرایی صعودی بین دو نقطه ۱۸ و ۳۲ شکل گرفته است.
محدوده فضا و ترافیک در تایم فریم چیستاند و چه تأثیری بر سود معاملات دارند؟
اکثر معامله گران مایل هستند که بعد از ورود به معامله، بلافاصله وارد سود شوند ولی همیشه معامله به تدریج وارد سود میشود. اگر مدت زیادی در بازار فارکس فعالیت کرده باشید، میدانید که یکی از مزاحمترین و کسلکنندهترین لحظات زمانی است که فکر میکنید وارد معامله خوبی شدهاید اما بازار سعی میکند که شما را در ضرر نگه دارد. سعی کنید از ابزاری در برنامه معاملاتی خود استفاده کنید که به شما آرامش میدهد و وارد هر معاملهای نشوید.
فضای نمودار در مقابل ترافیک
فضا به عنوان یک منطقه در نمودار شما تعریف میشود که دارای جمعیت ضعیف با سطوح حمایتی و مقاومتی افقی از گذشته یا دنباله کندل های قیمتی است. به عبارتی فضا به معنای واقعی کلمه “فضای آزاد” در نمودار شما است و بدون اینکه در مجاورت حمایت یا مقاومت قبلی باشید، میتوانید وارد معامله شوید.
همانطور که از معنای واقعی ترافیک میتوانید حدس بزنید ، قسمتی از نمودار است که شامل دورههای پر نوسان، سطوح حمایتی و مقاومتی بیشمار است. به عبارتی مناطق ترافیک روی نمودار با چندین نقطه روی نمودار نشان داده شدهاند که میتوانند مانع حرکت قیمت شوند!
همانطور که طبق نمودار فوق مشاهده میکنید: در مناطق ترافیک، تعداد سطوح حمایتی و مقاومتی بسیار بوده و هم چنین تعداد کندل های قیمتی زیاد است. اما در مناطق فضا، فضاهای نسبتاً بازی در نمودار وجود دارد. همچنین به ماهیت عملکرد قیمت در جعبههای ترافیک در مقایسه با جعبههای فضایی توجه کنید. هنگامیکه فضای بیشتری برای حرکت قیمت وجود داشته است، قیمت به راحتی حرکت کرده است. از طرفی زمانی که قیمت وارد مناطق ترافیک شده است، نوسانات بازار افزایش یافته است.
قانون طلایی
طبق قانون طلایی، به عنوان یک معاملهگر آگاه و محافظهکار توصیه میشود که هرگز در مناطق ترافیک وارد بازار نشوید و بعد از ورود بازار به مناطق فضا، به دنبال فرصت معاملاتی خرید یا فروش باشید. وقتیکه شما به طور منطقی وارد بازار شوید و قیمت فضای حرکت مناسبی داشته باشد، مدیریت معامله برای شما آسان خواهد شد و بلافاصله به سود خواهید رسید. هم چنین هنگام معامله در مناطق فضا، شما میتوانید سیگنالهای کاذب را به خوبی تشخیص دهید و با انتخاب درست سیگنال معاملاتی، هم جهت با قیمت حرکت کنید.
اما هنگامیکه شما در مناطق ترافیک معامله میکنید، دائماً در استرس خواهید بود، زیرا در پیش روی قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی بیشماری وجود دارد که احتمال واکنش یا عدم واکنش قیمت به این سطوح وجود دارد. هم چنین تشخیص سیگنالهای کاذب از سیگنالهای مناسب سختتر است و شما به احتمال زیاد وارد معاملات اشتباه خواهید شد.
کلید تعیین اینکه آیا فضای کافی برای معامله خود دارید، این است که به سادگی “اولین منطقه اصلی” از نظر قیمت را مشخص کنید. بدین معنی که اولین سطح حمایتی یا مقاومتی که فکر میکنید قیمت به آن واکنش نشان میدهد را تعیین کنید. در ادامه با استفاده از چندین مثال، به بررسی معامله در فضا و معامله در ترافیک پرداخته شده است. توجه داشته باشید که در نمودارهای زیر، تمام سطوح حمایتی و مقاومتی افقی با رنگ زرد، و مناطق فضا با رنگ آبی مشخص شدهاند.
طبق تصویر فوق، الگوی کندل پین بار-پوششی (نوار سبز رنگ) شکل گرفته است و محدوده آبی رنگ، فضای بین کندل بازگشتی و اولین ناحیه مقاومتی را نشان میدهد. معامله گران میتوانستند بعد از شکست سقف کندل صعودی (خط سیاه رنگ) تا محدوده زرد رنگ، وارد معامله خرید شوند.
به تصویر بالا نگاه کنید، مجدداً الگوی کندل بازگشتی پین بار –پوششی (نوار سبز رنگ) تشکیل شده است اما فضای خالی (نوار آبی رنگ) تا اولین محدوده مقاومتی (محدوده زرد رنگ) بسیار کم بوده و از این رو ورود به معامله خرید منطقی به نظر نمیرسد. در ادامه میبینید که بازار به بالای اولین محدوده مقاومتی عبور کرده و تا دومین محدوده زرد رنگ حرکت کرده است. در این شرایط معامله گران ریسکپذیر میتوانستند به فکر معامله خرید باشند.
در تصویر فوق نیز کندل پوششی صعودی (نوار سبز رنگ) شکل گرفته و فضای آزاد (محدوده آبی رنگ) تا اولین محدوده مقاومتی (نوار زرد رنگ) مشخص شده است. با شکست سقف کندل بازگشتی، معامله گران میتوانستند وارد معامله خرید شوند.
در تصویر فوق نیز، الگوی کندل پین بار صعودی شکل گرفته اما فضای حرکت بازار بسیار کم بوده است. بهطوریکه بازار به خط روند صعودی در قالب مقاومت برخورد کرده و مجدداً تضعیف شده است. کسی که جذب پین بار صعودی شده بود، حتماً در این مورد استرس واقعی را تجربه کرده است!
چرا تایم فریم ها برای همه معنی یکسانی ندارند؟
اگر در معاملات بازار فارکس حضور داشتهاید، یا تحلیلهای مختلف فارکس را خوانده باشید حتماً به این نکته توجه کردهاید که هر کسی دیدگاه خاص خود را دارد. انگار نمودار قیمتی هر کسی متفاوت با دیگری است. اما این در حالی است که همه به یک چارت یکسان نگاه میکنند. دلیل این همه اختلاف نظر چیست؟ در این مقاله میخواهیم دلیل اختلافنظرها در میان تحلیلگران و معاملهگران فارکس را بررسی کنیم.
تعصب
یکی از دلایل اصلی اختلافنظرها در بازار تعصب معاملهگران است. یعنی معاملهگر هنوز چارتها را ندیده اما از قبل مشخص کرده که به کدام ارز بدبین خواهد بود و به کدام خوشبین! به طور مثال شاید تحلیلگری بر این باور باشد که در ۲۰ سال آینده یورو بی ارزش خواهد شد. اگر تحلیلگر به این دیدگاه اعتقاد داشته باشد، به احتمال زیاد وقتی به چارت یا همان نمودار قیمتی جفت ارز EURUSD نگاه میکند، بیشتر فروشنده خواهد بود تا خریدار.
همین تعصب کافی است تا معاملهگر تحلیل را کنار بگذارد و یا بدتر از آن، به گونهای تحلیل کند که در نهایت فروش یورو توجیه شود. حتی اگر تحلیل شخص برای ۲۰ سال آینده هم درست باشد، چنین تعصبی به ضرر او خواهد بود. در بازار قیمتهایی که همگان بر سر آن به توافق رسیدهاند را میبینیم. در واقع میتوانیم بگوییم که برای بازار ۲۰ سال بعد مهم نیست و تنها زمان حال مهم است. حتی اگر یورو در این مدت سقوط کند، این سقوط قیمتی با نوسانات زیادی همراه خواهد بود و یورو مستقیماً صفر نخواهد شد.
به طور مثال یکی از تحلیلگران مطرح بازار دیدگاه منفی و متعصبانهای به جفت ارز USDJPY داشت. او چندین سال قبل از وقوع بحران مالی این بحران را پیشبینی کرده بود. اما از سال ۲۰۰۴ وارد معامله فروش جفت ارز USDJPY میشد و در چندین حساب به خاطر همین تعصب ضرر کرد. در نهایت پیشبینی او درست بود، اما دیگر برای سود کردن دیر شده بود.
تایم فریم (Timeframe)
عامل دیگری که میتواند تأثیر جدی بر تفاوت دیدگاههای معاملهگران و تحلیلگران داشته باشد، تایم فریم یا نمودار زمانی نمادهاست. تایم فریم یا Timeframe میتواند خیلی ساده دیدگاه تحلیلگر را از فروش به خرید تغییر دهد. دیده شده که بسیاری از معاملهگران تازه کار با یکدیگر بر سر درستی تحلیلها بحث میکنند. در حالی که شاید تحلیلگری از تایم فریم ۱۵ دقیقه استفاده میکند، اما تحلیلگر دیگر از نمودار روزانه. مسلماً دیدگاههای این دو شخص متفاوت خواهند بود.
یک اسکالپر (Scalper) قطعاً با یک نوسان گیر مثل Swing Trader اختلاف دیدگاه زیادی خواهد داشت. اسکالپر چند دقیقه آینده را میخواهد پیشبینی کند، اما شاید سوئینگ تریدر به دنبال واکنش بازار به حمایت هفتگی باشد. اسکالپر با حد ضرر ۱۲ پیپی کنار میآید، اما برای سوئینگ تریدینگ حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) صد پیپی هم عادی است. در این میان حجم معاملات هم تفاوت فاحشی با یکدیگر خواهند داشت.
تحلیلهای بد
یکی از موانع جدی و اصلی پیش روی معاملهگران تازه کار، همین تحلیل بد بازار است. این یک واقعیت است که هر کسی نمیتواند تحلیل تکنیکال را به درستی درک کند و از آن استفاده نماید. به همین دلیل دیده شده که معاملهگران تازه کار به طور قابلتوجهی تحلیلهای اشتباه یا بد انجام میدهند. هیچ کس به طور مادر زادی تحلیلگر یا معاملهگر حرفهای بازار نیست و مسلماً به تمرین نیاز دارد.
روش و رویکردهای متفاوت
حتماً شما هم شنیدهاید که اگر پنج تحلیلگر امواج الیوت را در یک اتاق قرار دهید و نمودار یکسانی را به آنها نشان دهید، پنج تحلیل الیوتی متفاوت خواهید داشت! در روش الیوت اختلافنظرها بسیار زیاد است. علت اصلی اینکه خیلی از معاملهگران درگیر امواج الیوت نمیشوند هم همین است. این بدین معنی نیست که سبک الیوت به درد نمیخورد. صرفاً اختلافنظرها در این روش بیشتر از سایر روشهاست و واقعاً تحلیلگر امواج الیوت باید تجربه زیادی در این زمینه داشته باشد. به خاطر داشته باشید که هیچ سیستم و استراتژی معاملاتی ۱۰۰ درصد کامل نیست. شما میتوانید از هر سبکی استفاده کنید. بهتر است که سبکی را انتخاب کنید که بتوانید تحلیل درستی داشته باشید که به واقعیت نزدیک باشد.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی) در مقابل تحلیل تکنیکال
سبک کلی تحلیلها هم در اختلافنظرها تأثیر دارند. تحلیلگر تکنیکال تقریباً ۹۵ درصد تمرکز خود را روی نمودار قیمتی معطوف میکند. اما تحلیلگر بنیادی شاید اصلاً توجهی به نمودار نداشته باشد. در نهایت این مسائل بنیادی هستند که بازار را به حرکت خواهند انداخت، اما این بدین معنی نیست که بازار الان یا امروز حرکت خواهد کرد. اکثر تحلیلگران فاندامنتال، سرمایهگذاران بلندمدت بازار هستند. اما تحلیلگران تکنیکال بیشتر کوتاهمدت به بازار نگاه میکنند.
میلیونها دلیل دیگر!
معاملهگران میتوانند خیلی ساده به نمودار قیمتی نگاه کنند و آن را تحلیل نمایند و چند ساعت بعد دوباره همان نمودار را تحلیل کنند و به نتیجه دیگری برسند! گاهی اوقات نبود تمرکز یا احساسات بد و خوب در فرد میتوانند بر تحلیلهای او تأثیر بگذارند. شاید در زمان تحلیل حواس فرد پرت شود. در هر صورت همین تحلیلها و اختلافنظرها هستند که باعث میشوند تا بازاری مثل بازار فارکس و یا سهام هر روز فعال باشد و هر روز قیمتها نوسان کنند.
اینکه شما چقدر در بازار حضور خواهید داشت تأثیر زیادی بر تحلیلها و دیدگاههای شما دارد. علاوه بر این باید دقت کنید که سبکهای تحلیلی را به درستی یاد گرفته باشید. باید با این مسئله هم کنار بیاید که هر کس تحلیل خاص خود را دارد، اما تصمیم گیرنده نهایی شما هستید. نباید خود را درگیر چنین اختلافاتی کنید. به جای آن روی استراتژی و سیستم معاملاتی شخصی خود تمرکز کنید. استراتژی شخصی شما میتواند حتی در حضور بدترین تحلیلها هم از سرمایه شما محافظت کند. شما تنها باید به استراتژی معاملاتی خودتان اعتماد کنید.
اهمیت استفاده از تایم فریم های بلندمدت
نمودارهای قیمتی میتوانند در بازههای مختلف زمانی ترسیم شوند که این بازه زمانی از یک دقیقه شروع میشود تا ماهیانه. هر یک از این تایم فریمها (timeframes) کاربرد خاصی در تحلیل تکنیکال دارند. معمولاً افراد مبتدی بیشتر به نمودارهای کوتاهمدت مثل یک دقیقه و پنج دقیقه تمرکز میکنند. میتوان گفت یکی از دلایلی که باعث میشود معامله گران به اندازه کافی در معاملات خود موفق نباشند، استفاده از نمودارهایی با تایم فریم نامناسب است.
ابتدا به همه معامله گران توصیه میشود که نمودارهای بلندمدت مثل هفتگی را مد نظر قرار دهند. یک روش مناسب در تحلیل نمودارها این است که ابتدا از نمودار بلندمدت آغاز کنید و به تدریج به تایم فریمهای کوتاهمدت برسید. در این صورت ما میتوانیم تاریخچه بازار را به درستی مطالعه کنیم. اگر معامله گران از ابتدا با نمودارهای کوتاهمدت بازار را تحلیل کنند، مجبور خواهند بود تا همیشه در نتایج به دست آمده از تحلیل هایشان تجدید نظر نمایند. هر چند که در نمودارهای بلندمدت نیز باید هر چند وقت یکبار تحلیلها را به روز رسانی کرد، اما در نمودارهای کوتاهمدت این اتفاق سریعتر رخ میدهد.
با تجزیه و تحلیل نمودارهای بلندمدت میتوان تشخیص داد که حرکت بازار در چندین سال گذشته چگونه بوده است و میتوان اطلاعاتی را به دست آورد که نهتنها از بُعد تحلیل بلکه از دید معامله هم اهمیت زیادی دارند. اگر نمودارهای بلندمدت را تحلیل نمایید، خواهید فهمید که بازار از کجا حرکت خود را شروع کرده و تا کجا میتواند حرکت کند. بعد از مدتی به تدریج میتوانید روی نمودارهای کوتاهمدت تمرکز کنید. به عنوان مثال معاملهگر باید ابتدا به سراغ نمودار هفتگی برود و روند بازار، حمایت، مقاومت و الگوهای نموداری را مشخص کند. سپس همین روش را در نمودار روزانه پیاده کند. بدین ترتیب معاملهگر میتواند حرکت شش ماه گذشته بازار را در نمودار روزانه زیر نظر بگیرد. بایستی توجه نمود که معاملهگر سطوح قیمتی مهمی که در نمودارهای هفتگی و روزانه تعیین کرده است را در نمودارهای کوتاهمدت چهارساعته و یکساعته به کار بگیرد. این مسیر رسیدن از کل به جز است که میتواند کمک زیادی به معامله گران نماید.
به این نکته توجه داشته باشید که نمودارهای بلندمدت هفتگی برای تحلیل بازار، یافتن روندهای بزرگ و یا اهداف قیمتی مناسب هستند. ولی برای زمانبندی ورود و خروج از معامله مناسب نیستند و نباید برای این کار استفاده شوند. برای زمانبندی ورود و خروج از معامله، میتوانید از نمودارهای روزانه، چهارساعته و حتی یکساعته استفاده کنید.
کی و کجا از تایم فریم های یک ساعته و چهارساعته استفاده کنیم؟
یکی از سؤالات رایج معامله گران تازهکار بازار فارکس این است که آیا باید از تایم فریمهای کوتاه (زیر یک روز) استفاده کرد یا خیر؟ بسیاری دیگر هم از کاربرد تایم فریمهای کوتاهمدت سؤال میکنند. استفاده از تایم فریمهای زیر یک روزه کاملاً مفید و کاربردی است و حتی توصیه میشود که معامله گران تازهکار از نموداریهای کوتاهمدت حتماً استفاده کنند. اما باید به این نکته توجه داشت که کاربرد تایم فریمهای کوتاه محدود است و مثل نمودارهای روزانه یا هفتگی نمیتوانند برای همه مفید باشند. حتی معامله گران تازهکار باید به تدریج که مفاهیم تکنیکال را یاد گرفتند، در سطوح پیشرفته از نموداریهای زیر یک روز استفاده کنند. در این مقاله میخواهیم با کاربرد صحیح نمودارهای کوتاهمدت آشنا شویم.
بهترین تایم فریم برای معامله گران حرفهای؟
بهترین تایم فریم برای معاملات حرفهای، تایم فریم روزانه است. با این حال حتی حرفهایها هم از نموداریهای چهارساعته و یا یکساعته برای معامله استفاده میکنند. در بیشتر مواقع معاملهگر از نمودارهای چهارساعته و یک ساعته برای تائید سیگنالهای روزانه یا هفتگی استفاده میکند. در واقع وقتی معاملهگر حرفهای از نمودار روزانه برای تحلیل و سیگنال یابی استفاده میکند، از سیگنالهای کوتاهمدت هم برای اطمینان خاطر بیشتر و یا تنظیم ریسک به ریوارد و حجم معامله استفاده میکند. اما قبل از اینکه از نمودارهای کوتاهمدت مثل چهارساعته یا یک ساعته استفاده کنید، حتماً نکات زیر را به دقت بخوانید و به خاطر بسپارید.
هیچوقت از نمودارهای زیر یک ساعته استفاده نکنید! تجربه نشان داده که نمودارهای زیر یک ساعته نویز دارند و حرکات قیمتی این نمودارها معمولاً با واقعیت و روند کلی بازار کمی در تناقض است. هر چقدر تایم فریم کوتاهتر باشد، تحلیل و معامله هم بیمعنی خواهد بود، تا جایی که نمودار یک دقیقه تنها نشانگر نوسانات جزئی و بی معنی بازار خواهد بود. استفاده از تایم فریمهای زیر یک ساعته مثل این است که بر اساس اطلاعات غلط تصمیم به سرمایهگذاری بگیرید!
وقتیکه معامله گران حرفهای از نمودارهای کوتاهمدت حرف میزنند، منظورشان یا نمودار چهارساعته است یا یک ساعته. تمامی تصمیمات سرمایهگذاری معامله گران حرفهای هم نمودار بر پایه نمودارهای هفتگی یا روزانه است. اگر جزو افرادی هستید که نمودار هفتگی را تحلیل میکنند، باید برای تائید سیگنالهای هفتگی همیشه نمودارهای روزانه یا چهارساعته را بررسی کنید. در اینجا هیچ ضرورتی ندارد که برای تأییدیه سیگنال هفتگی یا روزانه به نمودارهای کوتاهمدت نگاه کنید. سیگنالهای هفتگی و روزانه از قدرت و اعتبار بیشتری برخوردارند، اما به تدریج که در حرفه معاملهگری تخصص پیدا کردید، باید از نمودارهای کوتاهمدت برای تائید سیگنالها و در اغلب موارد برای یافتن حد ضرر و حجم مناسب برای معامله استفاده کنید.
نکته مهم و اصلی در رابطه با تایم فریمهای کوتاهتر هم این است که نباید به اشتباه تصور کنید که عمر معامله در نمودارهای کوتاهمدت هم کم است! این تصور غلطی است. معاملهگری که از نمودار روزانه یا هفتگی برای تحلیل و معامله استفاده میکند، اگر از نمودارهای چهارساعته و یک ساعته استفاده کند، باز هم عمر معاملات او بیشتر از یک روز و یا یک هفته خواهد بود. در واقع حد سود معاملات همچنان بر پایه نمودارهای بلندمدت خواهد بود.
نمودارهای کوتاهمدت فرصتی دوباره برای معامله
حتماً شما هم این تجربه تلخ را داشتهاید، فرصت معاملاتی عالی فراهم شده اما شما آن را از دست دادهاید. خوشبختانه روشهای متفاوتی وجود دارد که شما میتوانید فرصتی دوباره برای معامله پیدا کنید. یکی از این روشها هم استفاده از نمودارهای چهارساعته یا یک ساعته است. این نوع سیگنالهای کوتاهمدت معمولاً چند ساعت یا چند روز بعد از سیگنالهای روزانه یا هفتگی صادر میشوند. به نمودار زیر نگاه کنید. سیگنال پین بار صعودی روزانه خوبی در نمودار S&P 500 تشکیل شده است. تصور کنید که در زمان تحلیل و معامله این نمودار، چنین سیگنالی را از دست داده باشید. حال میخواهیم با استفاده از نمودارهای کوتاهمدت به شما نشان دهیم که میشد از فرصت دوبارهای که بازار در اختیار ما قرار میداد استفاده کنیم.
معامله گران حرفهای طبق تجربه به این نتیجه رسیدهاند که بازار همیشه برای معامله و سرمایهگذاری به ما فرصت میدهد و برای یافتن این فرصت باید به نمودارهای کوتاهمدت نگاه کرد. در نمودار زیر چهارساعته S&P 500 اندکی بعد از تشکیل پین بار صعودی در نمودار روزانه، یک سیگنال پرایس اکشن قوی تشکیل شده است. این سیگنال چهارساعته علاوه بر اینکه سیگنال روزانه را تائید میکند، بلکه فرصت دوبارهای هم برای معاملهگر به ارمغان میآورد.
نمودارهای زیر چهارساعته برای تائید سیگنالهای هفتگی و روزانه
برخی اوقات در نمودار روزانه سیگنالهایی صادر میشوند که شاید برای معاملهگر چندان جالب نباشند. معاملهگر درحالیکه با سیگنال قوی مواجه است، اما نسبت به ورود به معامله تردید دارد. برای برطرف کردن این شک و تردید میتوان از نمودارهای کوتاهمدت چهارساعته یا یک ساعته استفاده کرد. این اتفاق کاملاً طبیعی و عادی است و برای همه پیش میآید. اما نوع واکنش معاملهگر است که میتواند او را از سایرین متمایز کند. معاملهگر همیشه درگیر تناقضهاست و چیزی که اهمیت دارد، تلاش معاملهگر برای رفع یا کاهش ابهامات است.
اگر در نمودار روزانه یا هفتگی سیگنالی پیدا کردید و نسبت به معامله آن شک داشتید، سریعاً نمودارهای چهارساعته و یک ساعته را بررسی کنید. به طور مثال در نمودار روزانه USDJPY، کندل دنبالهدار صعودی در یک روند صعودی و حمایت بازار تشکیل شده است. اما در زمان تشکیل این کندل، شاید معاملهگر در نگاه اول نسبت به معامله آن شک و تردید پیدا میکرد.
در چنین وضعیتی، نمودارهای چهارساعته و یک ساعته میتوانند به کمک شما بیایند. در نمودار چهارساعته درست از اطراف کندل دنبالهدار صعودی روزانه دو پین بار صعودی متوالی تشکیل شده است. شما میتوانستید از این دو پین بار صعودی چهارساعته برای تائید نهایی سیگنال روزانه استفاده کنید.
گاهی اوقات در نمودار روزانه سیگنال قوی ظاهر میشود، اما این سیگنال معاملاتی هیچ انطباقی با حمایت یا روند موجود بازار ندارد. در این صورت برای رفع ابهام میتوانید از نمودارهای چهارساعته و یک ساعته استفاده کنید. توجه داشته باشید که در اینجا منظور ما این نیست که باید برای هر سیگنالی توجیهی پیدا کرد! معامله نکردن بهتر از معامله بد است. راهکارهای این مقاله به شما کمک میکنند تا توانایی تشخیص فرصتهای خوب و بد را داشته باشید.
به نمودار زیر نگاه کنید. در نمودار روزانه S&P 500 فروش گستردهای در اوایل سال ۲۰۱۸ به راه افتاده است. بدون شک ورود به معامله خرید در چنین شرایطی برای همه میتوانست دشوار باشد. به همین دلیل در چنین شرایطی نمیشد پین بار صعودی روزانه را جدی گرفت.
اما اگر در این وضعیت نمودار یک ساعته S&P 500 مورد بررسی قرار میگرفت، شاید تصمیم معاملهگر برای معامله یا عدم معامله پین بار روزانه تغییر میکرد. در نمودار یک ساعته، دو پین بار صعودی متوالی تشکیل شده است. تشکیل این دو پین بار صعودی متوالی علاوه بر اینکه اصل انطباق سیگنال روزانه را ثابت میکردند، بلکه حد ضرر و ریسک کمتری هم در مقایسه با سیگنال روزانه داشتند.
نمودارهای کوتاه مناسب برای تنظیم و کاهش ریسک و حجم معامله
سیگنالهای روزانه و یا هفتگی نیازمند حد ضررهای بلندی هستند و به همین دلیل برای معامله چنین نمودارهایی حتماً باید از حجمهای منطقی برای معامله استفاده کرد. به همین دلیل توصیه میشود که معامله گران تازهکار برای بهبود عملکرد معاملاتی خود حتماً از سیگنالهای چهارساعته و یک ساعته برای تنظیم دستورات حد ضرر و تعیین میزان حجم معامله استفاده کنند. پین بار نمودار چهارساعته خیلی کوتاهتر از پین بار نمودار روزانه یا هفتگی خواهد بود. پس بدون شک حد ضرر سیگنال چهارساعته هم کمتر از نمودارهای بلندمدت خواهد بود. علاوه بر این میتوان حجم معامله را هم در نمودارهای کوتاهمدت کمی بیشتر از نمودارهای روزانه یا هفتگی در نظر گرفت.
به طور مثال در نمودار روزانه داوجونز (Dow Jones)، پین بار صعودی تشکیل شده و اگر از اوج این پین بار وارد معامله خرید میشدیم، باید حد ضرر را در زیر پین بار قرار میدادیم. نسبت حد سود به حد ضرر را برای این مثال محاسبه کنید. در بهترین حالت به ازای ریسکی که متحمل میشدیم، تنها ۲٫۵ یا ۳ برابر آن میتوانستیم انتظار بازدهی داشته باشیم (که چنین بازدهی نرمال است).
اما در نمودار چهارساعته داوجونز، پین بار صعودی اندکی بعد از پین بار روزانه تشکیل شده، که حد ضرر کوتاهتری دارد. این یعنی با حد ضرر کوتاهتری میتوانید وارد بازار شوید و حجم معامله را هم افزایش دهید. این کار علاوه بر اینکه موجب افزایش بازدهی احتمالی معامله میشود، بلکه ریسک معامله را هم به دلیل حد ضرر کوتاه پایین میآورد. همچنین در نمودار چهارساعته بازدهی مورد انتظار ما هم دیگر سه برابر حد ضرر نیست، بلکه شش برابر حد ضرر است. این یکی از روشهای درست و حرفهای برای پول در آوردن در بازار فارکس است. شما به فرمول خاص برای سودآوری بیشتر نیاز ندارید، تنها کافی است که در این شغل حرفهای شوید.