آیا تا به حال اتفاق افتاده است که روش معاملاتی خود را تغییر دهید؟ آیا هنوز هم به دنبال تجزیه و تحلیل مؤثر نمودارهای قیمتی هستید؟ آیا در مورد نحوه استفاده از ابزارهای معاملاتی مناسب مطمئن نیستید؟ اکثر معامله گران از رویکرد حرفهای پیروی نمیکنند، فقط تایم فریمها را مرور میکنند و دائماً ابزارهای معاملاتی خود را تغییر میدهند، بدون اینکه واقعاً بدانند به دنبال چه چیزی هستند و چگونه فرصتهای معاملاتی را پیدا کنند. آنها سیگنالها را جستجو میکنند و بدون داشتن برنامه معاملاتی منسجم، انتظار نتایج مثبت را دارند. در این مقاله یاد خواهید گرفت که با هشت روش آسان، نمودارهای قیمتی را خیلی آسان یاد بگیرید. این هشت روش به شما کمک خواهد کرد تا هر نمودار قیمتی را درک کنید. البته لازم نیست همه روشها را یکجا استفاده کنید، بلکه دو یا سه مورد را انتخاب کرده و سعی کنید آنها را باهم ترکیب کنید.
بررسی تایم فریمهای بالاتر
اگر در نمودارهای چهارساعته یا یکساعته به دنبال فرصت معاملاتی هستید، بهتر است که تجزیه و تحلیل خود را از نمودارهای هفتگی و روزانه شروع کنید تا دید بلندمدت از بازار داشته باشید. آنچه در نمودار یکساعته، روند قوی به نظر میرسد، میتواند فقط یک حرکت کوچک در نمودار چهارساعته باشد. علاوه بر این معاملهگرانی که به تایم فریمهای بالاتر توجه نمیکنند، اغلب از مناطق مهم قیمتی و سطوح حمایتی و مقاومتی چشمپوشی میکنند و در نتیجه در انجام معاملات با مشکل مواجه میشوند. هم چنین نحوه بزرگنمایی و مقیاس بندی نمودارهای قیمتی ما بسته به صفحه نمایش ما میتواند تأثیر بسزایی داشته باشد. بزرگنمایی نمودارها و استفاده از دید چشمی میتوانند چشمانداز بسیار متفاوتی ارائه دهند. به تصویر زیر نگاه کنید، در نمودار یکساعته الگوی نموداری سر و شانه تشکیل شده که این الگو در نمودار روزانه در سطح مقاومتی (نقطه ۴) شکل گرفته است. با نگاهی به بازه زمانی بالاتر، میتوانید اصول انطباق را برای زمان معامله خود بیابید.
اوجها و کفهای قیمتی
شناسایی و تعیین اوج و کفهای قیمتی به دلایل مختلفی بسیار مهم است: اولاً هر نوع معاملهگری همه اوجها و کفهای قیمتی را زیر نظر میگیرد که آیا این نقاط صرفاً تکنیکال هستند یا فاندامنتال؟ ثانیاً معامله گران از اوجها و کفهای قیمتی برای یافتن نقطه ورود خود در پدیده شکست و تغییر روند استفاده میکنند. هم چنین از این سطوح برای تعیین حد ضرر و حد سود نیز استفاده میشود. علاوه بر این تمام الگوهای نمودار قیمتی را میتوان با استفاده از اوجها و کفهای قیمتی توصیف کرد.
سطوح حمایتی و مقاومتی
بسیاری از معامله گران سطوح حمایتی و مقاومتی زیادی رسم میکنند که کار اشتباهی است. بهتر است که به نقاط چرخشی مهم تمرکز کنید و نمودارهای قیمتی خود را همیشه آپدیت کنید. هم چنین میتوانید سطوح کلیدی که به قیمت فعلی نزدیک هستند را تعیین کنید و به هر واکنش کوچک وسواس نشان ندهید. اگر خطوط بسیاری در نمودار قیمتی خود رسم کنید، تحلیل تکنیکال شما گیج کننده خواهد بود.
کانالها و خطوط روندی
کانالها و خطوط روندی مشابه سطوح حمایتی و مقاومتی بوده و همچنین عناصر سازنده بسیاری از الگوهای نموداری مانند مثلث یا کنجها هستند. خطوط روندی را میتوانید در افزایش یا کاهش شدید قیمت رسم کنید و هم چنین خطوط روندی برای تجزیه و تحلیل قدرت روند بازار استفاده میشوند. هنگامیکه قیمت خط روند نزولی یا صعودی را میشکند، قدرت حرکت بازار را نشان میدهد. هم چنین شکست خط روندی نشانگر شروع روند جدید است البته در صورتی که قیمت نتواند روند قبلی را ادامه دهد.
میانگینهای متحرک
همانطور که میدانید میانگین متحرک یک ابزار فوقالعاده است و میتوان از آنها در موارد مختلف استفاده کرد. ابتدا باید مشخص کنید که قیمت در کدام طرف میانگین متحرک قرار دارد. اگر قیمت بالای میانگین باشد، روند بازار صعودی است اما در صورتی که بازار به زیر میانگین متحرک عبور کند، نشان دهنده روند نزولی بازار است. در بسیاری از استراتژیها میتوان از میانگینهای متحرک به عنوان یک فیلتر جهتدار استفاده کرد. هم چنین بهتر است که فاصله قیمت از میانگین متحرک را نیز تحلیل کنید. هر چه قیمت دورتر از میانگین باشد، معمولاً روند فعلی قویتر است.
هم چنین معامله گران از میانگینهای متحرک برای سیگنال یابی استفاده میکنند: بدین صورت که شکسته شدن میانگین یا محل تقاطع دو یا چند میانگین نشانگر تغییر روند بازار است. میانگین متحرک میتواند در قالب حمایت و مقاومت ظاهر شود. برخی از بازارها به میانگینهای متحرک مختلف پاسخ میدهند و آگاهی از آن میتواند به تحلیل شما کمک کند.
نوسانات بازار
برای اینکه شرایط بازار را به خوبی درک کنید، ابتدا باید سطح نوسانی بازار را مشخص کنید. سه روش برای تفسیر نوسان وجود دارد:
- اطلاعات قیمت: آیا تعداد کندل های قیمتی با دنباله بلند زیاد است یا تعداد کندل های قیمتی با دنباله کوچک؟ هر چه طول بدنه و دنباله کندل ها بیشتر باشد، نوسان در بازار بیشتر خواهد بود.
- اندیکاتور ATR: این اندیکاتور اطلاعات قیمت را تجزیه و تحلیل میکند. اگر مقدار اندیکاتور ATR بالا باشد، نشان دهنده قدرت بالای حرکت قبلی بازار است. اما در صورتی که مقدار ATR پایین باشد، نشانگر روند خنثی بازار است.
- باند بولینگر: اگر پهنای باند بولینگر گسترده باشد، نشان دهنده نوسان رو به افزایش است. اما در صورتی که نوارهای بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند و پهنای باند بولینگر باریک شود، نشانگر نوسان جزئی و رو به کاهش است. رابطه قیمت و نوارهای بیرونی باند بولینگر نیز مهم است. اگر قیمت بتواند از نوارهای بیرونی خارج شود، میتواند نشان دهنده یک روند قوی باشد.
به طور کلی، معامله گران از نوسانات بازار برای مدیریت معاملات خود استفاده میکنند. زمانی که نوسان در بازار زیاد باشد، معمولاً از حد ضرر و حد سود بزرگ استفاده میکنند. هنگامیکه بازار آرام است و نوسانات پایین است، معامله گران حد ضرر و حد سود خود را کوچک تعیین میکنند، زیرا حرکت قیمت محدود است.
مومنتوم و قدرت روند
درک قدرت یک حرکت قیمتی و قدرت روند بازار بسیار مهم است. برای اینکه حدس بزنید روند بازار ادامه خواهد یافت یا روند تغییر میکند، بهتر است مومنتوم بازار را به درستی درک کنید. باید مومنتوم را برای تصمیمگیری در مورد ماندن در یک معامله، خروج یا افزودن به موقعیت درک کنید. برای تفسیر مومنتوم بازار، سه ابزار وجود دارد که میتوانند به شما کمک کنند:
- اندیکاتور RSI: این اندیکاتور قدرت حرکت صعودی یا نزولی را با یکدیگر مقایسه میکند. اگر شاخص RSI بالای خط ۵۰ باشد، نشان دهنده روندی صعودی قوی است و اگر شاخص RSI، خط ۵۰ را به صورت نزولی قطع کند، نشانگر روند نزولی قوی در بازار است.
- اندیکاتور ADX: این اندیکاتور به احتمال زیاد، یکی از رایجترین شاخصهای بررسی قدرت روند است. اگر ADX زیر خط ۲۵ قرار داشته باشد، میتوان گفت که روند بازار خنثی است. در صورتی که ADX بین دو خط ۲۵ و ۵۰ نوسان کند، نشانگر یک روند رو به رشد است. اگر ADX به بالای خط ۵۰ عبور کند، نشان دهنده روند صعودی یا نزولی بسیار قوی است.
- اندیکاتور استوکاستیک: هر چند مردم معتقدند که اندیکاتور Stochastic یک شاخص نوسانی است، اما اطلاعاتی در مورد مومنتوم نیز ارائه میدهد. اگر Stochastic برای مدت طولانی بالای خط ۸۰ یا زیر خط ۲۰ بماند، نشان دهنده مومنتوم قوی و یک روند قوی است. برخلاف تصور عموم، این اندیکاتور سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان نمیدهد، اما یک شاخص روندی است.
واگراییها و نقاط چرخشی
واگراییها یک مفهوم قدرتمند هستند، زیرا اطلاعاتی را ارائه میدهند که اغلب در نگاه اول قابل مشاهده نیستند. یک واگرایی نشان دهنده کاهش مونتوم در بازار است، حتی اگر قیمت در بالاترین سطح یا پایینترین سطح خود قرار داشته باشد. هنگامیکه قدرت حرکت قیمت کاهش مییابد و قیمت در طول روند با مشکل مواجه میشود، وجود واگراییها در بازار نشانگر پایان احتمالی یا توقف یک روند است. تصویر زیر نشان میدهد که هر چند روند بازار نزولی بوده، اما اندیکاتور RSI قبلاً نشان داده بود که قدرت حرکت نزولی در حال تضعیف است و واگرایی صعودی بین دو نقطه ۱۸ و ۳۲ شکل گرفته است.