اگر بتوانید سطوح قیمتی قوی را در نمودارها مشخص کنید، میتوانید کیفیت معاملات خود را تا حد زیادی بهبود بخشید. به جای اینکه از هر جایی وارد معامله شوید، به این مسئله فکر کنید که معاملات خوب معمولاً در سطوح کلیدی قیمتی اتفاق میافتند. این مناطق قوی نشان دهنده تمرکز خریداران و فروشندگان در آن سطوح هستند و میتوانند نقطه شروع یا عطف حرکات جدید قیمتی باشند و روندهای جدید را نیز مشخص کنند. در این مقاله هفت مفهوم و ابزار لازم و مفید برای شناسایی سطوح کلیدی معرفی شدهاند تا بتوانید کیفیت معاملات خود را بالا ببرید و ذهن سایر معامله گران را بخوانید. اگر بدانید سایر معامله گران به چه چیزی فکر میکنند، بهتر میتوانید از حرکات بازار نوسان بگیرید.
میانگین متحرک بلندمدت
میانگین متحرک ابزاری است که بسیاری از معامله گران از آن استفاده میکنند و حتی رسانههای مالی اغلب از میانگینهای متحرک معروف صحبت میکنند. اغلب به نظر میرسد که میانگینهای متحرک مانند خود به بخشی از بازار تبدیل شدهاند، زیرا بسیاری از معامله گران از آنها استفاده میکنند. به همین دلیل توصیه میشود که از معروفترین میانگینهای متحرک استفاده کنید، به ویژه از میانگینهای متحرک ۲۰، ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۲۵۰ روز. هم چنین با استفاده از میانگینها میتوانید سطوح حمایتی و مقاومتی کلیدی را پیدا کنید.
میانگینهای متحرک در بازار خنثی و بدون روند اعتبار خود را از دست میدهند، اما در بازارهای روند دار میانگینها بسیار دقیق عمل میکنند. تصویر زیر نشان میدهد که چگونه قیمت از میانگینهای متحرک قیمت را به سمت خود جذب میکنند و بازار چه واکنشی نشان میدهد.
سطح حمایتی – مقاومتی و تله معاملاتی
محدودههای حمایتی و مقاومتی بلندمدت بازار همیشه باعث واکنش بازار میشوند. وجود سطوح حمایتی و مقاومتی یکی از اصول انطباق است و وجود این سطوح، تائیدیِ قوی برای معاملات به حساب میروند. اکثر معامله گران به دنباله نقاط چرخشی قوی هستند، زیرا در اطراف این نقاط فروشندگان و خریداران زیادی وجود دارند که منجر به چرخش روند شدهاند. بنابراین توصیه میشود که هنگام تعیین سطح حمایتی و مقاومتی روی نقاط چرخشی تمرکز کنید و تمام سطوح کوچک بین آنها را فراموش کنید. بسیاری از معامله گران این اشتباه را مرتکب میشوند که نمودارهای خود را با خطوط زیاد تحلیل میکنند و سپس نمیتوانند وارد معاملات شوند، زیرا سطوح کلیدی زیادی باعث سردرگمی و ترس معاملهگر میشوند.
در این میان باید به تلههای قیمتی هم توجه کنید. سطوح حمایتی و مقاومتی نقش مهمی در بازار ایفا میکنند، زیرا بسیاری از معامله گران سفارشات خود را در آن سطوح قرار میدهند. تلههای معاملاتی قصد دارند که معامله گران آماتور را در دام بیندازند. تلههای قیمتی همان سطوحی هستند که شکست جعلی در آن محدوده روی میدهد. معامله گران آماتور تصور میکنند که سطح کلیدی شکسته شده، اما این طور نیست و شکست جعلی اتفاق میافتد و معاملهگرانی که پیش از گرفتن تأییدیه از کندل های قیمتی وارد بازار شده بودند، به تله میافتند. این تله باعث میشود تا نقدینگی لازم از سوی معامله گران آماتور فراهم شود تا سرمایهگذاران بزرگ با پولهای بزرگ وارد معامله شوند. درست مثل تصویر زیر.
سطوح عرضه و تقاضا، منشأ شروع روندها
مناطق عرضه و تقاضا منشأ حرکتهای بزرگ و قوی قیمت هستند. پس از آنکه قیمت دوباره به سمت این مناطق باز میگردد و سفارشات خرید/فروش را جمع میکند، میتوان گفت که زمان ورود به بازار رسیده است. توصیه میشود که بلافاصله بعد از ورود قیمت به مناطق عرضه و تقاضا کورکورانه وارد معامله نشوید، بهتر است منتظر تأیید و سایر سیگنالها بمانید. هرچند سطوح عرضه و تقاضا یک مفهوم عالی هستند، اما اغلب میبینید که قیمت بعد از واکنش به این سطوح به بالا یا زیر مناطق عرضه و تقاضا عبور میکند و از این رو اهمیت انتظار برای یک حرکت تأیید شده را به جای معامله بر اساس امید نشان میدهد. پنج قانون طلایی ترید بر اساس سطوح عرضه و تقاضا عبارتاند از:
- محدوده نوسانی: مناطق تقاضا و عرضه معمولاً باریک هستند.
- خروج به موقع: قیمت از مناطق عرضه و تقاضا فراری است. بدین معنی که قیمت به صورت کوتاهمدت در این مناطق نوسان میکند.
- شکست جعلی: شکست جعلی عنوانی دیگر برای تله معاملاتی است که احتمال وقوع شکست جعلی در اطراف سطوح عرضه و تقاضا وجود دارد.
- خروج قوی: قیمت باید از منطقه عرضه و تقاضا با نیروی قوی خارج شود و یا قیمت سطوح عرضه و تقاضا را با قدرت بشکند.
- تازگی سطوح عرضه و تقاضا: به طور معمول معامله گران میخواهند که اولین ورود مجدد قیمت به منطقه عرضه و تقاضا را معامله کنند.
خطوط روند و کانالها
اگر به دنبال ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال غیر افقی هستید، خطوط روند و کانالها ابزار فوقالعادهای هستند. زمانی که صحبت از شناسایی فرصتهای ورود مجدد در زمان پولبک قیمت میشود، بهتر است که به دنبال خطوط روندی باشید. وقتی نوبت به ترسیم خطوط ترند میرسد، به دنبال واضحترین آنها با بیشترین لمس باشید. شما نمیخواهید مانند سطوح حمایتی و مقاومتی دهها خط افقی رسم کنید، بلکه فقط روی خطوط اصلی تمرکز کنید که حرکت قیمت را به بهترین شکل توضیح میدهد. سیگنالهای اصلی که خطوط روند به شما میدهند عبارتاند از:
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
- فرصت مجدد به بازار در زمان پولبک قیمت به خط روندی
- هنگامیکه قیمت شکسته میشود و قیمت مجدداً به سمت خط روندی بازمیگردد نشان دهنده شکلگیری روند جدید است.
- خطوط روندی نیز به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی در بازار عمل میکنند.
اعداد رُند
نرخهای رُند در معاملات خرد بسیار محبوب هستند، زیرا بسیاری از معامله گران آماتور از این اعداد در معاملات خود برای تعیین حد ضرر و حد سود استفاده کنند. تصویر زیر نشان میدهد که چگونه قیمت به اعداد رُند واکنش نشان میدهد.
هم چنین تصویر زیر نشان میدهد که چگونه اعداد رُند اغلب به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی طبیعی عمل میکنند و قیمت اغلب به این سطوح واکنش نشان میدهد. ارزش این را دارد که در نمودارهای خود اعداد رُند را داشته باشید، اما به همان اندازه مهم است که هنگام تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت، بیش از حد به سطوح رُند تمرکز نکنید و نگران هر نرخ رُندی نباشید.
خطوط پیوت
خطوط پیوت یا پیوت پوینتس (Pivot points) در ابتدا توسط نوسان گیران کوتاهمدت ایجاد شده بودند که نقاط پیوت را در ابتدای هر روز معاملاتی محاسبه میکردند و سپس از این سطوح قیمتی به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میکردند. خطوط پیوت درون روز بر اساس اوج قیمتی، کف قیمتی و قیمت بسته شدن روز گذشته تعیین میشوند. بنابراین این خطوط در طول روز تغییر نمیکنند. در سایر بازههای زمانی، پیوت ها بر اساس قیمت هفته گذشته ایجاد میشوند و برای یک هفته کامل تغییر نمیکنند. وقتی به نمودار نگاه میکنید، خطوط پیوت P، R1 ، R2 ، R3 ، S1 ، S2 و S3 مشخص میشوند.
- P: نقطه پیوت مرکزی و میانگین عملکرد روز گذشته قیمت است.
- S1 – S3: خطوط حمایتی پیوت هستند که زیر خط P قرار میگیرند.
- R1 – R3: خطوط مقاومتی پیوت هستند و بالای خط P قرار میگیرند.
در معاملات خود میتوانید از خطوط پیوت مانند سطوح حمایتی و مقاومتی برای تعیین حد سود/حد ضرر و همچنین برای ورود به معاملات استفاده کنید. یک قاعده کلی دیگر این است که حرکت قیمتها اغلب از S به R ادامه مییابد. به عنوان مثال، حرکتی که از S1 شروع میشود اغلب به R1 میرسد. حرکتی که از R2 شروع میشود اغلب به S2 میرسد.
اوج و کف روزانه
بسیاری از معامله گران از بالاترین و پایینترین سطح قیمتی روزهای گذشته در معاملات خود استفاده میکنند. شکست بالاترین قیمت روز گذشته اغلب میتواند منجر به تسریع خرید و ایجاد روندهای جدیدی شود، زیرا بسیاری از معامله گران این سطوح قیمت را مشاهده میکنند و یا سفارشات خود را در آنجا قرار میدهند. در نمودار زیر، کانال سبز و قرمز نشان دهنده اوج و کف روزهای گذشته هستند. این سطوح نهتنها به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند، بلکه وقتی با شتاب شکسته میشوند، قیمت اغلب روندهای جدیدی را آغاز میکند.