معامله گرانی که قصد ورود به دنیای بازار مالی را دارند، باید قبل از شروع هر معامله، اقداماتی را انجام دهند تا تأثیرات یک معامله غیرسودآور بر سرمایهشان را محدود کنند. در ادامه چندین قانون طلایی برای تریدرها آورده شده است که پایبندی به این قوانین به نفع آنها است.
فهرست مطالب
قوانین طلایی ترید
قانون طلایی ترید یک: از سرمایه خود حفاظت کنید
معامله گران باید قبل از شروع هر معامله اقداماتی را انجام دهند تا تأثیر یک معامله ضررده بر سرمایه معاملاتی شان را کاهش دهند. برای هر تریدر، سرمایه او مانند خون زندهاش است و بنابراین باید به عنوان یک اولویت از سرمایه خود حفاظت کند. بدون وجود سرمایه، معامله گران نه تنها قادر به کسب درآمد نخواهند بود بلکه ورود به موقعیت معاملاتی نیز امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین، محدود کردن ریسک امری ضروری است. از استاپ لاس میتوان برای این منظور استفاده کرد.
استاپ لاس باید استفاده شود و در طول معاملات، نباید مکان آن را از نقطه ورود دورتر کرد. به یاد داشته باشید، اگر یک معامله گر احساس کند که استاپ لاس خود را در جای اشتباهی قرار داده است، این یعنی تشخیص او از بازار اشتباه است و باید معامله را ببندد. به خاطر داشته باشید: “اگر این استاپ لاس لمس شود، من بازار را اشتباه تحلیل کرده ام و باید از معامله خارج شوم”. بعد از بسته شدن معامله، تریدر میتواند مجدداً بازار را تحلیل کند و در صورت تطابق با استراتژی معاملاتی خود، دوباره وارد معامله شود.
قانون طلایی ترید دو: درصد کمی از سرمایه تان را ریسک کنید
معمولاً به معامله گران پیشنهاد می شود که حدود ۵٪ از سرمایه خود را در بازار مالی ریسک کنند. این استراتژی به شما این امکان را می دهد که اگر بازار برخلاف انتظار شما حرکت کرد، بتوانید منتظر فرصت معاملاتی دیگری بمانید.
قانون طلایی ترید سه: از نسبت ریسک به ریوارد استفاده کنید
استفاده از نسبت ریسک به ریوارد یکی از مراحل اصلی استراتژی معاملاتی است. نسبت ریسک به ریوارد هر معامله با توجه به موقعیت معاملاتی و حرکات قیمتی بازار متغیر است. به طور معمول نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۳ به تریدرها پیشنهاد می شود.
قانون طلایی ترید چهار: در حال یادگیری باشید
یک تریدر باید همیشه در حال یادگیری باشد و اطلاعات خود را برزورسانی کند. چرا که بازارها پویا هستند و به طور مداوم در حال تکامل و تغییر هستند.
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
قانون طلایی ترید پنج: بدون ترس معامله کنید
معامله با ترس یا با سرمایه کم، یکی از علتهای اصلی زیانهای غیر ضروری است. احساساتی مانند حرص و ترس اغلب باعث اشتباهات در تصمیم گیری میشوند و به طور ذاتی در همه افراد وجود دارند، اما این احساسات در هنگام معامله تحت فشار تشدید می شوند.
قانون طلایی ترید شش: از بازگشت به نقطه اول نترسید
هیچ معامله گری نباید در توقف معامله دچار تردید شود و حتی در صورت نیاز، آن روز بازار را ترک کند(وارد موقعیت معامله دیگری نشود). برخی از معامله گران با وجود ضررهای متوالی، هم چنان به معامله ادامه می دهند و از بازار خارج نمی شوند. با دور شدن از فضای بازار، تنبلی نمی کنید، بلکه حواس تان به این است که آن روز چیز اشتباهی وجود دارد و با بازارها هماهنگ نیستید.
قانون طلایی ترید هفت: برنامهریزی کنید و برنامهتان را اجرا کنید
هر معامله ای باید با در نظر گرفتن ریسک، سود و اختصاص سرمایه برنامهریزی شود. به هر تریدی که بدون برنامه ریزی ورود کنید، در واقع شرط بندی کرده اید.
قانون طلایی ترید هشت: زیاد سخت نگیرید، منتظر موقعیت معاملاتی مناسب بمانید
بازارهای زیادی برای معامله وجود دارند که تریدرها می توانند در این بازارها به معاملاتی با کیفیت بسیار خوب و سود بالا برسند. اگر خیلی سخت به دنبال موقعیت های معاملاتی هستید، ممکن است در موقعیتهایی قرار بگیرید که به اشتباه خود را متقاعد کرده اید که موقعیت هایی با سود خوب هستند.
قانون طلایی ترید نه: هر ضرر یک فرصت یادگیری است، وقت بگذارید تا از آن بهرهمند شوید
هر معامله ضرر ده یک فرصت یادگیری است. اگر ضرر کرده اید، تحلیل شما از بازار اشتباه بوده است. بنابراین، حرکت به سمت معامله بعدی بدون بررسی معاملات گذشته خود، احتمال تکرار اشتباهات گذشته را افزایش می دهد.
قانون طلایی ترید ده: از ایدهها و تحلیلهای معاملاتی دیگران استفاده نکنید
معامله گران آماتوری که تازه وارد بازار شده اند، بر اساس تحلیل های دیگران وارد معامله می شوند. هر موقعیت معاملاتی باید به دقت تجزیه و تحلیل شود. عدم انجام این کار باعث میشود که تریدر به هر تغییری در بازار واکنش نشان ندهد. به یاد داشته باشید که اطلاعات مثبتی که در مورد بازار منتشر میشوند، هنوز هم می توانند تأثیر مخربی روی قیمت بگذارند و هر چیزی که در روزنامه ها می خوانید یک خبر قدیمی است، زیرا معامله گران حرفه ای در مورد آن شنیده اند و مطابق با آن در روز قبل واکنش نشان داده اند.
۱۰ عادت مالی برای معامله گران
ترید یا معامله گری فقط ورود و خروج معاملات، درآمدزایی، حفظ سرمایه معاملاتی و مقابله با جنبههای روانشناسی نیست. بلکه جنبه هایی وجود دارند که کمتر کسی به آنها توجه می کند. به عنوان یک تریدر، شما باید عادات مالی سالمی توسعه دهید که اهداف شما را پشتیبانی کنند و به شما کمک کنند تا از دامهای رایجی که بسیاری از آماتورها در آن گیر میافتند، دور بمانید. مهم نیست که شما یک تریدر حرفهای هستید یا یک معامله گر تازه کار، عادات مالی قوی میتوانند رویکرد معاملاتی شما را از یک نگاه شانسی وابسته به شانس به یک سبک منظمی تغییر دهند و احتمال موفقیت شما در طولانی مدت را افزایش دهند.
هر عادت و رفتار خوبی که در خود شکل میدهید، از غلبه احساسات بر شما ممانعت می کند تا سرد و محکم به استراتژی معاملاتی خود پایبند بمانید. این مقاله به تفصیل ده عادت مالی برجسته میپردازد که تریدرهای موفق از آنها بهرهمند هستند.
مقدار کمی از دارایی خود را ریسک کنید
در دنیای معامله گری (خرده فروشی) اختصاص محافظانه سرمایه، نقش اساسی در موفقیت تریدرها دارد. بهتر است تریدرها تنها قسمت کوچکی از دارایی خالص خود را به حسابهای کارگزاری در مراحل اولیه معامله اختصاص دهند. این رویکرد نه تنها به حفظ سرمایه کمک میکند بلکه به عنوان یک دفاع روانی نیز تلقی میشود. اطمینان از اینکه ریسکهای مرتبط با معاملات، تهدیدی برای سطح زندگی روزمره شما نیستند، این امکان را فراهم میکند که تریدرها احساسات بهتری داشته باشند. ضررهای معاملاتی اجتنابناپذیر هستند ولی می توانند قابل مدیریت باشند. همین امر کمک میکند تا تصمیمگیریهای ناشی از عواطف و احساسات مانع از آسیب های روحی و روانی به تریدر شوند.
در هر معامله ریسک زیادی نکنید
معامله گران می توانند از قاعده ریسک یک درصدی استفاده کنند. این قاعده تریدرها را مجاب میکند که بیش از ۱٪ از کل سرمایه معاملاتی خود را در هر معامله ریسک نکنند. پایبندی به این قاعده منجر می شود که ترید ضررهای معاملاتی خود را محدود کند و به اصول معاملاتی خود استوار باشد. این محدودیت از ضررهای محتمل و سقوط و خیزهای ناگهانی در حساب مالی (که می تواند تریدرهای سنگیندل وباتجربه را هراسان کند) جلوگیری میکند.
حفظ ضررها به صورت کوچک و پیوسته دو امتیاز دارد: اولاً، سرمایه معاملاتی تریدر حفظ میشود و معامله گر می تواند طولانی مدت در بازار مالی بماند. دوماً، تریدر از فشارها و اثرات روانی در برابر تغییرات عاطفی حفظ می گردد. فشارهای عاطفی میتوانند منجر به مشکلات متعدد معاملاتی شوند، از جمله معاملات زیاد و پشت سرهم، معامله با ترس یا کنار گذاشتن یک استراتژی معاملاتی. وقتی که تریدرها به قاعده ۱٪ پایبند میشوند، مطمئن هستند که احساساتشان تحت کنترل است.
استفاده از استاپ لاس
دستور استاپ لاس به عنوان یک جزء اساسی از استراتژیهای مدیریت ریسک عمل میکند و به عنوان یک نقطه خروج از پیش تعیینشده برای معامله عمل میکند. وقتی یک معامله برخلاف میل شما حرکت می کند، استاپ لاس معامله فعال می شود. این ضرر به گونه ای است که تریدرها می توانند در معاملات بعدی جبران کنند.
با تنظیم یک حدضرر ثابت، تریدرها آستانه ریسک خود را در هر معامله مشخص میکنند. در این شرایط معامله گران می توانند با خیال راحت از سیستم معاملاتی دور شوند و نیازی به چک مداوم ترید خود ندارند. این کار نه تنها انرژی ذهنی تریدر را حفظ میکند بلکه منجر می شود که تصمیمات عاطفی بر روی معاملات تریدر تاثیر نگذارند.
دستور استاپ لاس مشابه یک سوزن نجات است – این امکان را فراهم میکند که در طوفان قرار بگیرید ولی شما را در مواجهه با موجها حفظ کند و اجازه میدهد که روز دیگری نیز در بازار بمانید.
دانستن زمان پایان معامله
برای تریدرها، امری بسیار حیاتی است که یک نقطه قاطع داشته باشند و بگویند: “خب، الان کافی است.” این کار مشابه تنظیم یک دستورالعمل شخصی است که نشانگر زمانی است که باید به روز معاملاتی خود پایان دهند. به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است تصمیم بگیرد که پس از دو معامله زیان ده متوالی، کمی استراحت کند. این قانون می تواند از مشکلات و تصمیمات احساسی که ممکن است پس از ضررها ایجاد و منجر به تصمیمات ناخنکی شود، جلوگیری کند.
یک قانون دیگر نیز تعیین حد ضرر سرمایه معاملاتی است. به عنوان مثال زمانی که تریدر ۴ درصد از سرمایه معاملاتی خود را ضرر می کند، تصمیم می گیرد که روز معاملاتی خود را به پایان برساند. زمانی که تریدر تلاش می کند سرمایه از دست رفته را جبران کند، این امر منجر به افزایش ریسک و معمولاً رفتارهای بیاندازه میشود اما این محدودیت به عنوان یک شبکه ایمنی عمل میکند و تریدرها در دام خطرناک “تعقیب ضررها” نمیافتند.
نگهداری اطلاعات در ژورنال معاملاتی
تریدرهای حرفهای فعالیتهای گذشته خود را در یک ژورنال معاملاتی ثبت و تجزیه و تحلیل میکنند. این ژورنال برای شناسایی نقاط بهبود و شناخت نقاط ضعف در استراتژی معاملاتی افراد بسیار ارزشمند است. برخی از مهمترین معیارهایی که باید به طور مداوم پیگیری شوند، شامل میانگین معاملات برنده در مقابل باختها، وین ریت و کارآیی کل فرآیند معاملاتی هستند.
یک ژورنال معاملاتی و نگهداری دقیق اطلاعات اهداف متعددی را دنبال میکند. اولاً تریدر می تواند تصمیمات مناسب بگیرد و به او این امکان را میدهد که تنظیمات مطلوب خود را انجام دهد. ثانیاً، تریدرها میتوانند با پیگیری آمار عملکرد معاملاتی دید روشن و بیطرفی از کارآیی تریدهای خود داشته باشند که برای تصمیمگیریهای استراتژیک حیاتی است.
یک ژورنال معاملاتی یک ابزار استراتژیک است که به تریدرها این امکان را میدهد تا به صورت سیستماتیک اقدامات و نتایج خود را بازبینی کرده، روشها و رفتارهای معاملاتی خود را تجزیه و تحلیل، نقاط قوت خود را شناسایی و نقاط ضعف خود را روشن کنند.
جدا نگه داشتن سرمایه معاملاتی از مالیات شخصی: یک اصل کلیدی برای ترید پایدار
اگر شما به طور جدی معامله می کنید و آن را شغل می دانید، یک قاعده طلایی وجود دارد که نباید آن را نادیده بگیرید: سرمایه معاملاتی خود را از اموال شخصی جدا کنید. این یعنی شما باید یک مقدار پول یا سرمایه را که تنها برای ترید استفاده میشود (سرمایه ریسک) مشخص کنید. به این ترتیب، شما دقیقاً میدانید چقدر میتوانید برای معاملات خود استفاده کنید، بدون اینکه به پولی که برای پرداخت صورتحسابهای روزانه خود نیاز دارید، دست بزنید.
همچنین می توانید به این شکل تصور کنید: هنگامی که شما اموال خود را جدا میکنید، به معامله گری به عنوان یک کسب و کار نگاه میدهید. این یک فعالیت جداگانه با بودجه و برنامه ریزی مشخص است. انجام این کار باعث می شود که در زمانهای سخت بازار از صندوق پول ذخیرهای خود استفاده نادرست نکنید. شما میتوانید نوسانات بازار را بدون اینکه امنیت مالی خود را به خطر بیندازید، تحمل کنید. قبوضی مانند وام مسکن، شهریههای مدرسه یا سفر بازنشستگی که به آنها رویا دارید، به دلیل یک روز بد در بازار در معرض خطر قرار نخواهند گرفت.
تمرین کنترل عاطفی
حفظ کنترل عاطفی امری اساسی برای موفقیت در ترید و عادات مالی سالم است. این انضباط است که یک تریدر روشنفکر را از یک شخص بازیگر تفکیک میکند. یک تریدر ماهر در کنترل عواطف میتواند با سطح اعتماد به نفس و برنامهریزی، در بازارهای مالی پیشبینیناپذیر حرکت کند. ویژگی یک تریدر حرفهای این است که به یک استراتژی معاملاتی متعهد میشود و در برابر واکنشهای ناخوشایند ترس و حرص مقاومت می کند.
تسلیم شدن به احساسات میتواند منجر به قماربازی به جای معامله حرفه ای شود. بنابراین، تمرین کنترل عاطفی مهم است تا اطمینان حاصل شود که تصمیمات معاملاتی بر اساس قوانین ترید تعیینشده و تجزیه و تحلیل بازار است.
اجرای ارزیابیهای دورهای خود، پذیرش آگاهی ذهن و اعتماد به یک سیستم حمایت قوی، عواملی کلیدی در ساخت قدرت عاطفی هستند. هدف این است که انعطافپذیری و یک دید حرفهای را توسعه داده و فرایندهای پیوسته را بر نتایج گسسته ترجیح دهید.
بهتر است در رشد سرمایه معاملاتی خود صبور باشید
این مهارت یکی از مهارت های بینظیر برای یک معاملهگر موفق با عادات مالی سالم است. موفقیت در معاملات اغلب یک فرآیند کند و مدبر است، بیشتر شبیه به یک ماراتن تا یک دویدن سریع.
استفاده از اصول سالم مدیریت ریسک و اجتناب از تمایل به افزایش غیرضروری ریسک برای موفقیت بلندمدت بسیار حیاتی است. ساخت حساب معاملاتی یک پروسه طولانی مدت است که با اجرای پیوسته تاکتیکهای منظم و صبر برای انتظار فرصتهای معاملاتی مشخص به دست میآید. صبر باعث می شود که معامله گر به هر حرکت بازار واکنش فوری نشان ندهد. ناصبری هزینهآور است. ممکن است منجر به تصمیمات عجولانه شود که اساساً اصول استراتژی معاملاتی را زیر سوال ببرد.
به طور کلی، جمعآوری دقیق سودها با گذشت زمان، به نتایج قابل توجهی منجر میشود. این رویکرد منظم نیازمند انعطافپذیری و پایبندی به دیدگاه بلندمدت است، جایی که هر تصمیم یک قطعه سازنده برای ساخت سرمایه معاملاتی فرد است. معاملهگر حرفهای میداند که سرعت رشد سرمایه مهم نیست بلکه پایداری آن است که واقعاً مهم است.
حفظ تعادل – معامله کردن همه چیز نیست
معاملهگران بایستی به یاد داشته باشند که ارزش آنها توسط نتایج معاملاتشان تعیین نمیشود. وقتی معاملهگران ارزش شخصی خود را با عملکرد معاملاتی خود ترکیب میکنند، به خطر میافتند و این احتمال وجود دارد که از لحاظ عاطفی تصمیم گیری کنند که نتیجه آن به ضررشان خواهد بود.
اگر معامله گران بتوانند مسائل جانبی زندگی خود را با ترید ترکیب نکنند، میتوانند فعالیتهای معاملاتی خود را به عنوان یک جنبه از هویت خود بدانند. این دیدگاه به آنها این امکان را میدهد که به ترید با هوشمندی نگاه کنند و در نتیجه معامله گران با هر موفقیت یا شکست در یک معامله تحت تأثیر قرار نگیرند. چنین رویکرد متوازنی میتواند از تله عاطفی که اغلب همراه نتایج متغیر معاملات است، جلوگیری کند و تضمین کند که نتایج معاملات یک فرد تأثیری بر خلق و خوی کلی یا به سایر جوانب زندگی نداشته باشد. در اصل، حفظ تعادل به معنای درک این است که معامله کردن یک بخش از زندگی است، نه کل آن.
پس انداز مالی داشته باشید
برای معاملهگران بسیار حیاتی است که یک پناهگاه مالی داشته باشند که شامل هزینه چند ماه زندگی میشود. داشتن این اندازه پول نقد آرامش روانی کمک میکند. معاملهگرانی که باید هفته به هفته درآمد ثابتی از معاملات خود تولید کنند، در طول روز معاملاتی احساس فشار خواهند کرد که میتواند تأثیر منفی بر قابلیت آن ها برای تصمیمگیری منطقی در معاملات داشته باشد.
حقیقت معاملات این است که نمی توان درآمد ثابتی را پیش بینی کرد. تعداد فرصتهای معاملاتی قابل قبول میتواند از یک هفته به هفته دیگر متغیر باشد و هیچ گونه تضمینی در مورد درآمد ثابت از ترید وجود ندارد. بنابراین، یک صندوق اضطراری یا پس انداز مالی می تواند منجر به کاهش استرس تریدر شود.
قوانینی که به داد هر معامله گری می رسند!
حرفه معاملهگری هیچ محدودیتی ندارد و هر کس هر طور که دوست داشته باشد میتواند در این حرفه فعالیت کند. اما موفقیت در این حرفه تنها از یک راه به دست میآید: تبعیت از قوانین! آزادی عملی که در این راه وجود دارد در هیچ حرفهای نیست. به همین خاطر خیلی از تازه واردها در همان ابتدا به خاطر این آزادی سردرگم میشوند! به عنوان معاملهگر باید یاد بگیرید که برای خود قانون وضع کنید و از آن تبعیت کنید! شما برای موفقیت مستمر در این راه نیاز به یک سیستم و ذهنیت منظم و قانونمند دارید. در این مقاله قوانین کلی حرفه معاملهگری را مرور کردهایم. اگر تازهکار هستید حتماً به این قوانین احترام بگذارید.
معاملهگری و نوسان گیری روزانه، سرمایهگذاری نیست!
نوسان گیری روزانه همان سرمایهگذاری نیست! شما با نوسان گیری اقدام به خرید و نگهداری دارایی نمیکنید. نوسان گیری یک حرفه ریسکی است و اگر اشتباه کنید خیلی راحت تمام دارایی خود را در کمتر از یک روز از دست میدهید! شما باید قبل از ورود به این حرفه این مفهوم را به خوبی درک کنید.
نوسان گیری روزانه قمار نیست!
نوسان گیری روزانه، قماربازی نیست. اگر نمیخواهید این کار را جدی بگیرید، بهتر است که قبل از تحمل ضررهای سنگین از این حرفه دور شوید. نوسان گیری و معاملهگری روزانه یک کار جدی و بسیار ریسکی است و نیازمند سختکوشی است. حتی قبل از ورود به معامله هم کار سخت است.
برای هر چیزی باید برنامه معاملاتی داشته باشید!
برای همه چیز! حتی برای کنار گذاشتن چیزهایی که برنامهای ندارید، باید برنامهریزی کنید! از کجا معامله خواهید کرد؟ چه زمانی معامله خواهید کرد؟ چه چیزی را معامله میکنید؟ استراتژی معاملاتی شما چیست و چگونه پیادهسازی خواهید کرد؟ چقدر باید ریسک کنید؟ اگر دسترسی شما به بازار قطع شد، چه کار خواهید کرد؟ شما باید برای هر کاری برنامه داشته باشید و برنامه معاملاتی شما هم به گونهای خواهد بود که همیشه در حال اجراست. بایستی سعی کنید این برنامه را توسعه و ارتقا دهید. حتماً توجه داشته باشید که برنامه معاملاتی شما باید مکتوب باشند.
در ۱۵ دقیقه ابتدایی بازار معامله نکنید!
معمولاً ۱۵ دقیقه اول روز معاملاتی بسیار نوسانی است و در عین حال دادههای قیمتی جدید و به روز برای تصمیمگیری وجود ندارند. به همین دلیل بهتر است که در ۱۵ دقیقه اول روز کاری نکنید و تنها نظارهگر بازار باشید.
بعد از پایان جلسه معاملاتی، اقدامات خود را مرور کنید
عادت کنید هر روز بعد از پایان جلسه معاملاتی رفتار و اقدامات خود را مرور کنید. در طول جلسه معاملاتی چه کار کردید؟ واکنش شما به بازار چه بوده است؟ از خود سؤال بپرسید و مرور کنید که چه اتفاقی افتاده است؟ این بهترین فرصت برای یادگیری است. به این قانون پایبند باشید: در ۱۵ دقیقه اول جلسه کاری هیچ کاری نکنید و در پایان جلسه همه چیز را مرور کنید!
قبل از معامله ریسک و بازدهی را محاسبه کنید
باید پیش از ورود به هر معاملهای بدانید که چقدر میتوانید ضرر کنید و چقدر میتوانید سود کنید! نهتنها باید مقدار زیان و سود احتمالی را بدانید، بلکه باید از دستورات حد سود و حد ضرر هم برای کنترل معامله استفاده کنید. تبعیت از همین قانون ساده استفاده از دستور حد ضرر میتواند مزیت بزرگی باشد. چونکه تقریبا هیچ تازه کاری دوست ندارد از حد ضرر استفاده کند و خیلی سریع با زیان از بازار اخراج میشود. اگر از حد ضرر استفاده کنید، حداقل میدانید که چگونه و بعد از چند ضرر از بازار اخراج خواهید شد. دانستن همین موضوع کافی است تا برنامهای برای دوری از آن بنویسید!
بهترین معاملات را انتخاب کنید!
مجبور نیستید از هر جایی وارد معامله شوید! پول و سرمایهای که وارد بازار کردهاید با ارزش است. هر سیگنال یا فرصت معاملاتی ارزش ورود ندارد. فرصتهای معاملاتی را پیدا کنید که شانس موفقیت بالاتری دارند. وسواس به خرج دهید و هر سیگنالی را قبول نکنید!
همیشه خودتان را کنترل کنید!
وسوسه نشوید و اجازه ندهید جو بازار بر شما غلبه کند. بازار را دنبال کنید، اما اجازه ندهید بازار شما را کنترل کند. اگر بازار بدون حضور شما حرکت کرده، اجازه دهید حرکت کند و فکر نکنید که از قافله جا ماندهاید. رفتار بازار را هیچ کس نمیتواند کنترل کند. هیچ کس هم نمیتواند به طور کامل و دقیق مثل بازار عمل کند. شما در نهایت میتوانید خودتان را کنترل کنید.
اگر شک داشتید، حجم معامله را پایین بیاورید
اگر به شانس موفقیت معامله شک دارید، با حجم کمتری وارد شوید. این یک ایده ساده برای محدود کردن ضرر معامله است. توجه داشته باشید که شما مجبور نیستید همیشه معامله کنید. اما وقتیکه تصمیم به معامله گرفتهاید و ته دلتان هم شک دارید، بهتر است که با حجم کمتری وارد معامله شوید.
ضرر بخشی از معامله است!
تقریبا همه میخواهند هر روز در پایان جلسه کاری با سود به کار خود پایان دهند. معاملهگری و به خصوص نوسان گیری کار ریسکی است و احتمالات در آن نقش زیادی دارد. این طبیعی است که بعضی روزها با ضرر کار را به پایان برسانید. ضرر بخشی از کار است. وظیفه شما به عنوان معاملهگر هم این است که مطمئن شوید ضرری که متحمل شدهاید، حداقل مقدار ممکن بوده است. اگر نتوانید ضرر را قبول کنید، کارهای احمقانهای انجام خواهید داد و ضررهای بیشتری متحمل خواهید شد.
هشت نکته آموزشی بوکس برای معامله گران فارکس
تشبیه و استعاره میتواند یک ابزار یادگیری عالی باشد، زیرا مفاهیم پیچیده و نه چندان واضح را به راحتی قابل فهم میکند. در حالی که در نگاه اول به نظر نمیرسد که معاملهگری و بوکس اشتراکات زیادی با هم داشته باشند، اما شباهتهای زیادی دارند. در واقع حرفه بوکس هم شبیه به حرفه معاملهگری است. در این مقاله میخواهیم از تجربیات بازیکنان بوکس برای آمادگی روحی و روانی در حرفه معاملهگری کمک بگیریم.
نمیتوانید از ضربه خوردن جلوگیری کنید
بهترین بوکسورها با وجود واکنشهای سریع در طول یک مبارزه بارها مورد اصابت ضربات حریف قرار میگیرند. در هنگام مبارزه غیرممکن است که ضربه نخورید. ضربه خوردن به معنای از دست دادن نیست، بلکه بخشی از بازی است. در معاملهگری، نمیتوانید از ضرر جلوگیری کنید و ضرر در بازار مکرراً اتفاق میافتد. حتی لازم نیست از ضرر و زیان جلوگیری کنید و تلاش برای اثبات اشتباه بودن تحلیل شما اغلب به یک فاجعه ختم میشود. فرد حرفهای تحت تأثیر ضرر قرار نمیگیرد و فقط ادامه میدهد. او تمرکز خود را از دست نمیدهد و منتظر میماند تا فرصت معاملاتی بعدی را به دست آورد. یعنی معاملهگر حرفهای ترسی از ضرر ندارد، بلکه تمرکز او به فرصتهایی است که بازار در اختیار او قرار میدهد و با زیان کردن روحیه خود را نمیبازد.
از ناک اوت شدن دوری کنید
همانطور که گفته شد، ضربه خوردن امری طبیعی است. اما در عین حال باید از ناک اوت شدن یا کال مارجین شدن در بازار دوری کنید. شما باید به خوبی از خود دفاع کنید، خیلی سریع سر پا بایستید و هرگز گارد خود را پایین نیاورید. فقط یک لحظه بیاحتیاطی و یک ضربه جدی میتواند به معنی پایان بازی باشد. در طول معاملات نیز شما باید ریسک خود را همیشه کنترل کنید و بدترین سناریو را تعریف کنید. از حجم مناسب در معاملات استفاده کنید و حد ضرر مناسب برای معامله قرار دهید و اطمینان حاصل کنید که هرگز یک معامله منجر به ضرر عمده شما نخواهد شد.
نیازی به ناک اوت کردن حریف نیست!
هر چند ناک اوت کردن عالی به نظر میرسد، اما با پیروزی منظم و برنامهریزیشده تفاوتی ندارد. بهترین بوکسورها از حمله کنترل نشده و بیپروا استفاده نمیکنند. آنها میدانند که با زدن مشتهای دقیق و مؤثر، بدون ریسک کردن، میتوانند برنده شوند. در معاملات نیز لازم نیست به دنبال سودهای بزرگ بروید. برندگان منظم و خوب با گذشت زمان ساخته میشوند. معاملهگر حرفهای همیشه کنترل شده عمل میکند و میداند که موفقیت در بلندمدت به دست خواهد آمد.
احساسات خود را کنترل کنید
درگیری ذهنی مبارزان بوکس قبل از ورود به رینگ شروع میشود. بوکسورهای حرفهای معمولاً با ضربات سبک اما تکراری به سر حریف خود میزنند تا او را وادار به انجام کارهای احمقانه کنند و بدین صورت حریف را از برنامه خود دور کنند. عصبانیت و احساسی رفتار کردن حریف برای به هم زدن برنامههای او کافی هستند. یک معاملهگر، حریف واقعی ندارد تا با آن روبرو شود. حریف یک معاملهگر، احساسات او است که کنترل این احساسات باعث موفقیت تریدر در شغل معاملهگری خواهد شد. گاهی اوقات وجود یک ضرر میتواند منجر به تحریک احساسات معاملهگر شود، به طوری که معاملهگر بعد از متحمل شدن یک ضرر، به معاملات اشتباه روی بیاورد.
برای هر مبارزه باید جداگانه آماده شد
آمادگی بوکسر برای هر مبارزه جدید متفاوت است، زیرا حریف او تغییر میکند. یک بوکسور ابتدا باید حریف خود را تجزیه و تحلیل کند: نقاط قوت، ضعف و ویژگیهای منحصر به فرد او را پیدا کند و سپس یک برنامه بازی طراحی کند. او نمیتواند برای هر مبارزه از همان برنامه آمادهسازی و مبارزه استفاده کند. اشتباه بزرگ معامله گران این است که یک روش معاملاتی را در همه بازارها، بازههای زمانی و شرایط مختلف بازار اعمال میکنند. نوسانات قیمت در همه تایم فریمها تغییر میکند و بازارها متفاوت از یکدیگر حرکت میکنند. بنابراین، معاملهگر هر بار که وارد معامله میشود، باید روش معاملاتی را با فرصت پیش آمده سازگار کند.
باید به آنچه در آن لحظه اتفاق میافتد، واکنش نشان دهید
بوکسورها با وجود برنامهریزی برای چگونگی نحوه برخورد و نحوه تنظیم سرعت، همیشه آماده تغییر هستند. وقتی حریف آنها رفتار متفاوتی از خود نشان دهد و به طور غیرمنتظره ضربهای زودهنگام وارد میکند، بوکسر آماده است تا بلافاصله برنامه بازی خود را تغییر دهد. معامله گران معمولاً بیش از حد ایستا هستند و فقط در حالت ارتجاعی کار میکنند. اگر شما یک برنامه معاملاتی دارید و از قوانین خود پیروی میکنید، در صورتی که یک اتفاق غیر منتظره رخ دهد، بایستی سریعاً برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنید یا تغییر دهید. معامله گران آماتور اغلب در شرایط سخت یخ میزنند و سپس با یک مشت قوی از بازار اخراج میشوند.
روی خودتان کار کنید
بوکسرهای قهرمانی مثل تایسون، علی یا هالی فیلد به یکباره به مقام قهرمانی نرسیدند، بلکه آنها سالها و دههها پیش شروع به کار کردند، بدون اینکه بدانند آینده شغلی آنها چگونه خواهد بود و سخت تلاش کردند. آنها در دهها و صدها مبارزه کوچک در سالنهای مبارزه شرکت کردند و به آرامی کار خود را ادامه دادند تا اینکه یک روز توانستند به مراحل بالاتر صعود کنند. معامله گران نیز باید مسیری مشابه این قهرمانان را طی کنند. شما نمیتوانید تصمیم بگیرید که فقط یک معاملهگر برنده باشید. شما به احتمال زیاد از طریق چندین حساب ماهها و حتی سالها ضرر متحمل شوید یا شما باید ۷ روز در هفته، ۱۲ ساعت در روز کار کنید، بدون اینکه بدانید همه تلاشها نتیجه میدهند یا خیر، ولی هرگز نباید هدف خود را فراموش کنید.
بر اصول کار مسلط شوید
بهترین بوکسورها کسانی هستند که اصول بوکس را به خوبی یاد گرفتهاند. بدین صورت که آنها دارای یک عملکرد مناسب پا هستند، به طور مؤثری ضربه میزنند، گارد خود را حفظ میکنند و استقامت زیادی دارند. بهترین بوکسورها ترفندهای جدید خلق نمیکنند و در موارد اصولی واقعاً استاد هستند. اگر یک معاملهگر بتواند بر اصول کار مسلط شود، شانس موفقیت بیشتری دارد. توانایی انجام تجزیه و تحلیل در چند تایم فریم، درک چگونگی رفتار قیمت، درک اصول آمار و واریانس، داشتن یک موقعیت پایدار برای اندازهگیری و رویکرد مدیریت ریسک و پیروی از قوانین معاملهگری خاص خود، پایه و اساس معاملهگری هستند.
سه هدف مهم برای معامله گران تازه وارد
افرادی که در زندگی شخصی و حرفهای خود هدف دارند، همیشه موفقتر از دیگران هستند. همیشه باید در هر کاری هدفی تعیین کرد و با تلاش و برنامهریزی به این هدف دست یافت. هر هدفی که تعیین میشود باید واقعی و منطقی باشد.
به عنوان یک معاملهگر تازه وارد، باید برای خود اهدافی را تعیین کنید و با برنامهریزی منظم سعی کنید به این اهداف برسید. حتماً توجه داشته باشید هدفی که انتخاب میکنید، واقعی و منطقی باشد. یکی از اهدافی که هر معاملهگر تازه وارد بازار فارکس و سهام باید برای رسیدن به آن همیشه تلاش کند، مسئله آموزش و یادگیری مستمر است. یعنی شما همیشه باید به دنبال دانستن مطالب و موضوعات جدید باشید. شما باید این توانایی را در خود ایجاد کنید که بدون نیاز به مدرس بتوانید خود را آموزش دهید.
اهداف را یادداشت کنید
پیش از تعیین اهداف خود، باید مشخص کنید که چگونه به این اهداف دست پیدا خواهید کرد؟ مکتوب کردن اهداف میتواند کمک زیادی به شما بکند. پس در ابتدا شاید بهتر باشد که یک دفتر برای این کار کنار بگذارید. در این دفتر باید اهداف خود (بلندمدت یا کوتاهمدت) را ثبت کنید. یادداشت کردن هدف یک نوع یادآوری روزانه برای شماست و رفتار شما را برای دستیابی به این اهداف تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر اینکه یادداشت اهداف باعث جدیت شما در کار میشود، بلکه میتوانید ارزیابی از پیشرفت کار هم داشته باشید.
هدف اول: مطالعه و یادگیری مستمر
دفتر اهداف و برنامهریزی شخصی را باز کنید و شروع به یادداشت موضوعاتی کنید که دوست دارید در یک بازه زمانی مشخص به آنها تسلط پیدا کنید. هدف اصلی و اول شما باید یادگیری مستمر در بازارهای مالی باشد. اما این هدف یک هدف کلی و مبهم است. باید این ابهام و کلیگویی را کنار بگذارید و موضوع خاصی که دوست دارید یاد بگیرید را انتخاب کنید. شما میتوانید نقاط ضعفی که با آنها درگیر هستید را یادداشت کنید و با مطالعه و تمرین، ضعفهای خود را بر طرف کنید.
برخی از معامله گران تازه وارد در درک تحلیلها دچار مشکل میشوند. یا در درک برخی از جفت ارزها مشکل دارند. در دفتر هدفی برای حل این ضعفها تعیین کنید و سپس مدت زمانی را برای دستیابی به آن در نظر بگیرید. سعی کنید با یک برنامهریزی ساده و واقعی به این هدف برسید. پس همیشه هدف اول و اصلی معاملهگر تازه وارد، یادگیری است و این یادگیری همیشه ادامه خواهد داشت و تنها موضوع آن تغییر خواهد کرد.
هدف دوم: بدون برنامه وارد معامله نشوید!
شما نباید بدون برنامه و فیالبداهه وارد معامله شوید. این بزرگترین اشتباه معامله گران تازه وارد است. وقتی بدون برنامه وارد معامله شدید، یعنی در حال قمار کردن هستید. اگر میخواهید به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شوید، باید از قمار دوری کنید. به همین دلیل توصیه میشود که در دفتر خود یک هدف جدید تعریف کنید. با رسیدن به این هدف، شما دیگر هیچ وقت بدون برنامه وارد معامله نخواهید شد.
دستیابی به این هدف به تنهایی میتواند عملکرد کلی معاملات شما را به طور قابلتوجهی ارتقا دهد. با دستیابی به این هدف شما به معاملهگری تبدیل میشوید که امکان ندارد بدون فکر کاری انجام دهد. دستیابی به این هدف کار سختی خواهد بود. چون که به یک برنامه مشخص نیاز دارد تا پیش از ورود به معامله، طبق آن برنامه یا سیستم معاملاتی وارد بازار شوید. پس هدف دوم شما طراحی سیستم معاملاتی است.
هدف سوم: معامله نکردن را یاد بگیرید!
معاملهگر فارکس با سرمایههای کوچک در بازار کار میکند و همیشه از اهرم یا Leverage برای معاملات استفاده میکند. به همین دلیل معاملهگر فارکس نه تنها باید روش پول در آوردن در این بازار را یاد بگیرد، بلکه باید از ضرر کردن هم جلوگیری کند! اهرم میتواند ضرر معامله را به شدت افزایش دهد. بسیاری از معامله گران تازه وارد بدون برنامه وارد بازار میشوند و هیچ هدف خاصی را دنبال نمیکنند. برای چنین افرادی هیچ سود و زیانی اهمیتی ندارد. این افراد نمیتوانند از این بازار جان سالم به در ببرند.
شما باید یاد بگیرید که به هر سیگنالی جواب مثبت ندهید! یاد بگیرید که برای خود یک استاندارد تعریف کنید. اگر سیگنالی که در بازار صادر شده با استانداردهای شما همخوانی نداشت، خیلی ساده از فکر ورود به بازار بیرون بیاید. این هدف سومی است که شما باید در ابتدای ورود به حرفه معاملهگری به آن برسید. استانداردی که طراحی میکنید در واقع یک نوع سیستم مدیریت ریسک است.
با رسید به این سه هدف، میتوانید اهداف جدیدی را تعیین کنید. تعیین هدف به زندگی شما نظم خواهد داد. به شما کمک خواهد کرد تا در بازار فارکس به بی راهه نروید. مطالعه مستمر، ورود به معامله با برنامه از قبل طراحی شده و مدیریت ریسک سه اصل اساسی در موفقیت یک معاملهگر هستند.
شاید در نگاه اول بسیاری از افراد تازه وارد توجهی به این مسائل نداشته باشند. تجربه نشان داده که افراد تازهکار تنها به دنبال سیگنال یا یک تحلیل قوی هستند. آن ها می خواهند سریعا رمز موفقیت در بازار فارکس را پیدا کنند! در حالی که هیچ راه میان بری وجود ندارد. موفقیت و یا شکست در بازار فارکس به عملکرد معاملهگر بستگی دارد. به همین دلیل است که اگر تازه وارد بازار شدهاید، برای خود اهداف مشخصی تعیین کنید و همیشه سعی کنید به این اهداف برسید. با دستیابی به اهداف تعیین شده، پیشرفت خواهید کرد. این تنها مسیر واقعی برای موفقیت در حرفه معاملهگری است.