وقتی صحبت از سیگنال یابی و تحلیل میشود، فکر اکثر معامله گران تکنیکال به الگوهای رایج مشغول میشود. مثل الگوی پین بار، الگوهای نموداری و اندیکاتورهای تکنیکال. در این میان موضوعی که کمتر به آن توجه میشود، ویژگیهای سیگنال است. در واقع در بازار نوسانات زیادی اتفاق میافتند و در این میان شاید چندین الگوی مشابه به سیگنال صادر شود، اما این نحوه تائید و ارزیابی پارامترهای سیگنال است که مشخص میکند الگوی ظاهر شده یک سیگنال بالقوه است یا یک سیگنال غیر واقعی. در این مقاله میخواهیم با سیگنال معاملاتی بیشتر آشنا شویم.
فهرست مطالب
سیگنال چیست؟
بهتر است در همین ابتدای کار به این سؤال پاسخ دهیم که سیگنال چیست؟ سیگنال معاملاتی، یک هشدار به معاملهگر بازار است تا متوجه شود که بازار میخواهد حرکتی را شروع کند! معاملهگر با دریافت این هشدار متوجه میشود که زمان و مکان شروع حرکت جدید تقریباً مشخص شده است. پس سیگنال اولین هشدار از شروع یک حرکت قیمتی در بازار است که میتواند برای معاملهگر بازدهی خوبی داشته باشد.
با سیگنال معامله کنیم یا با روند!؟
دیده شده که بسیاری از معامله گران بازار بر این باورند که اگر تحلیل بازار دقیق باشد، نیازی به سیگنال یابی نیست. در واقع اگر روند بازار صعودی است، پس خرید منطقی است و دلیلی برای سیگنال یابی وجود ندارد. این حرف تنها برای آن گروه از معامله گران که ریسک و حد ضرر برای آنها مفهومی ندارد، قابلقبول است. سیگنال معاملاتی تنها زمان و مکان ورود به معامله را نشان نمیدهد!
همانطور که در بالا هم به آن اشاره شد، سیگنال اولین نشانه از شروع یک حرکت صعودی یا نزولی در بازار است. سیگنال خیلی راحت میتواند باطل شود! هیچ سیگنالی تضمینی و کاملاً مطمئن نیست! این مسئله را همه معامله گران بازار به خوبی درک میکنند و در زندگی حرفهای خود هم آن را تجربه کردهاند. سیگنال یک چراغ سبز برای حرکت نیست! بلکه یک نشانه است تا معاملهگر با بررسی پارامترهای مشخصی، ریسک و بازدهی خود را ارزیابی کند و سپس وارد بازار شود.
معمولاً در بازارهای مالی کمتر کسی بدون سیگنال و مشخص کردن ریسک وارد بازار میشد. اما از وقتیکه بازار رمزارز ها فعال شده، ورود به معامله بدون سیگنال هم افزایش یافته است. یعنی معامله گران رمزارز ها بیشتر سعی میکنند خریدار باشند و زمانی که معامله به ضرر رفت خیلی ساده اعلام میکنند که معامله آنها بلندمدت بوده و با قصد هولد کردن ارز دیجیتال وارد بازار شدهاند. این یک عادت بد برای معاملهگری و سرمایهگذاری است و متأسفانه قبلاً در سایر بازارهای مالی مشابه هم این رفتار دیده شده است. این رفتار تنها نشانگر مبتدی بودن فعالین بازار است. حرفهایهای بازار تنها با روند فعلی وارد بازار نمیشوند و منتظر سیگنال مناسب میمانند.
متغیرهای سیگنال؟
سیگنالهای معاملاتی اطلاعات خاصی را در اختیار معاملهگر قرار میدهند. اولین اطلاعی که در اختیار معاملهگر قرار میگیرد این است که بازار میخواهد حرکتی را شروع کند و معاملهگر باید آماده شود. اما به جز این سیگنال چندین پارامتر دیگر را هم در اختیار معاملهگر قرار میدهد تا معاملهگر بتواند بهترین تصمیم را اتخاذ کند. پس در زمان سیگنال یابی باید به این پارامترها توجه کنید:
نوع سیگنال: آیا سیگنال خرید است یا فروش؟
ریسک سیگنال: سیگنال کی باطل خواهد شد؟ معمولاً سیگنالها با شکست یک سطح کلیدی و مشخص باطل میشوند. فاصله نقطه ورود به معامله با محل ابطال سیگنال همان ریسک یا حد ضرر سیگنال است.
قدرت سیگنال: سیگنال معاملاتی باید با چند عامل تکنیکال دیگر انطباق داشته باشد.
زمان صدور سیگنال: شاید برای بسیاری از مخاطبین عجیب باشد، اما این یک تجربه تلخ است! بسیاری از معامله گران زمان صدور سیگنال را در نظر نمیگیرند! سیگنال هنوز تشکیل نشده و معاملهگر صدور سیگنال را پیشبینی کرده و وارد معامله میشود! در حالی که هنوز خبری از سیگنال نیست! سیگنالی که صادر نشده، وجود ندارد! سعی نکنید با چیزی که هنوز وجود ندارد، معامله کنید! همچنین با سیگنالی که مدتها پیش صادر شده و عمل کرده وارد معامله نشوید. سیگنال باید صادر شود و همچنین تازه باشد! سیگنالی که در آینده شاید تشکیل شود و یا سیگنالی که خیلی وقت پیش صادر شده، برای معامله مناسب نیستند.
محل سیگنال: سیگنال باید در محلی تشکیل شود که توجیه تکنیکال و یا بنیادی داشته باشد. سیگنالی که در ناکجا آباد نمودار تشکیل میشود، حتی اگر عمل هم کند برای معامله مناسب نیست.
تائید سیگنال: سیگنال کی تائید میشود؟ این سؤالی است که باید در مواجه با سیگنال به آن توجه کنید. فرض کنید در بازار الگوی کف دو قلو تشکیل شده و به نظر میرسد که سیگنال خریدی در کار باشد. اما تا وقتیکه این سیگنال تائید نشده و قیمت به بالای خط گردن الگو عبور نکرده، ورود به معامله هم مجاز نیست. دیده شده که الگوی کف دو قلو بعد از مدتی به یک الگوی کف سه قلو تبدیل شده و یا بازار این سیگنال را با تشکیل الگوی مستطیل باطل کرده است. تائید سیگنال اهمیت زیادی دارد. شرطهایی که برای تائید سیگنال تعریف میشوند، زمان ورود به معامله را هم مشخص میکنند.
به نمودار زیر توجه کنید. سیگنالهای معاملاتی شکل و شمایل متفاوتی دارند. اما در اکثر مواقع خیلی ساده میتوان با شکست یک سطح کلیدی ادعا کرد که سیگنالی صادر شده است. وقتی بازار مدتی است در بالای یک خط روند صعودی و حمایتی نوسان میکند، پس روند بازار صعودی است. اما با شکست این خط روند صعودی چه اتفاقی میافتد؟ قدرت خریداران تضعیف میشود! پس به احتمال زیاد بازار به زودی به دست فروشندگان خواهد افتاد و قیمت کاهش خواهد یافت. پس فرصت فروش یا سیگنال فروش صادر شده است!
در نمودار بالایی قیمت با شکست خط روند صعودی، سیگنال فروش را صادر کرده است. اما پیش از ورود به معامله فروش، این وظیفه معاملهگر است که شرایط را به درستی بررسی کند، شرایطی که برای تائید سیگنال فروش مهم هستند. به طور مثال پیش از شکست خط روند صعودی، دو اوج قیمتی تشکیل شده که موقعیت تشکیل این دو اوج قیمتی از سقوط قیمت حکایت دارند. در واقع در نمودار مشخص است که اوج قیمتی جدید پایینتر از اوج قبلی است. همچنین آخرین کف قیمتی بازار که پیش از شکست خط روندی تشکیل شده، به طور کامل شکسته شده است. پس میتوان گفت که اوجهای جدید پایینتر از اوجهای قبلی و کفهای قیمتی جدید پایینتر از کف قیمتی قبلی تشکیل میشوند. این تعریف روند نزولی است!
همچنین بعد از شکست خط روند صعودی، بازار چندین بار به محل شکست خط روند صعودی حمله کرده و در نهایت در این محدوده یک مقاومت تشکیل شده است. یعنی هر بازار که خریداران خواستهاند بازار را بالا بکشند، فروشندگان اجازه چنین کاری ندادهاند. این خط افقی قرمز رنگ همان محل مناسب برای ورود به معامله فروش است.
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
سیگنال باطل شده، خود یک سیگنال است!
شاید بارها برای شما هم پیش آمده که بعد از تعیین محدوده کلیدی و پیدا کردن سیگنال مناسب برای معامله وارد بازار شدهاید، اما سیگنال عمل نمیکند و با زیان از بازار خارج میشوید! اکثر معاملهگران تازهکار انعطافپذیری لازم را ندارند و بدون توجه به فرصتهای موجود، سریعاً استراتژی معاملاتی را تغییر میدهند! در اینکه استراتژیهای معاملاتی باید به مرور زمان ارتقا یابند و ایرادات آنها بر طرف شود شکی نیست. اما اگر سیگنالی عمل نکرد، نباید سریع ناامید شد و استراتژی را تغییر داد. سیگنالهای عمل نکرده خود سیگنال هستند!
بازی باخته را ببرید
اجازه دهید با مثال واقعی به سیگنالهای عمل نکرده پرایس اکشن و فرصتهای معاملاتی بعد از آن نگاه کنیم. در نمودار زیر اولین سیگنال خرید پین بار صعودی در نمودار روزانه اونس طلای جهانی ظاهر شده است. اولین پین بار که با پیکان سبز رنگ نشان داده شده، عمل کرده و توانسته قیمت اونس طلا را از ۱۲۸۵ دلار به ۱۳۰۵ دلار برساند. اگر حد سود شما محدوده ۱۳۰۵ دلاری بوده باشد و از بالای ۱۲۹۲ دلار وارد معامله خرید شده باشید، سیگنال برای شما عمل کرده و سود نهایی هم به دست آمده است.
فرض کنید که شما بعد از تثبیت سود معامله خرید، از بازار خارج شدهاید. در ادامه شاهد تشکیل پین بار نزولی دیگری در محدوده ۱۳۰۵ دلاری هستیم، که با پیکان قرمز رنگ نمایش داده شده است. از آنجایی که روند بازار نزولی است و اونس طلا توانسته پین بار نزولی مطابق با جهت روند ایجاد کند، بهترین فرصت برای ورود به معامله فروش ایجاد شده است. این سیگنال فروش هم عمل کرده است. توجه کنید که قیمت اونس طلا سقوط کرده و حد ضرر سیگنال اول (پارهخط قرمز رنگ) را فعال کرده است. فعال شدن حد ضرر سیگنال اول حکایت از قدرت فروشندگان در بازار دارد. یعنی شما میتوانید معامله فروش را باز نگه دارید.
در ادامه قیمت اونس طلا سقوط کرده و به زیر ۱۲۶۵ دلار رسیده است. از اطراف ۱۲۶۵ دلار پین بار صعودی تشکیل شده و حتی کندل بعد از آن هم صعودی است. به احتمال زیاد عدهای از معاملهگران با این پین بار وارد معامله خرید طلا شدهاند. به خصوص که پیش از تشکیل این پین بار نزولی، قیمت اونس طلا از محدوده ۱۳۰۵ دلاری به ۱۲۶۵ دلار سقوط کرده است، یعنی ۴۰ دلار! به همین خاطر اکثر معاملهگران منتظر بازگشت صعودی بازار هستند.
سیگنال باطل شده خود یک سیگنال است!
اما این پین بار صعودی که با علامت ضربدر نشان داده شده، عمل نکرده است! نگاه کنید که بازار بعد از دو روز دوباره سقوط کرده و حد ضرر پین بار را فعال کرده است! آیا میشد با فعال شدن حد ضرر پین بار نزولی وارد معامله فروش شد؟ بعد از فعال شدن حد ضرر پین بار صعودی، قیمت اونس طلا به محدوده ۱۲۴۰ دلاری سقوط کرده است! یعنی ۲۰ دلار دیگر هم قیمت اونس طلا پایین آمده است.
اما این پایان داستان نیست! بعد از اینکه قیمت اونس طلا به زیر پین بار صعودی سقوط کرد و سیگنال باطل شد، قیمت طلا در اطراف ۱۲۴۰ دلار تشکیل کف داد و الگوی پوششی صعودی تشکیل شد. احتمالاً باز هم خریدارانی از این محدوده وارد بازار شدهاند. قیمت اونس طلا دوباره از ۱۲۴۰ دلار به کف قبلی در ۱۲۶۵ دلار صعود کرده است. در این محدوده یک پین بار نزولی و یک پین بار صعودی به ترتیب تشکیل شدهاند! کدامیک برای معامله مناسب است؟ از آنجایی که روند نزولی است، پین بار نزولی برای ورود به معامله فروش مناسب است. اما پین بار صعودی که با ضربدر مشخص شده هم وسوسه کننده است! به خصوص که چند روز قبل از آن هم سیگنال پوششی صعودی تشکیل شده بود.
تجربه نشان داده که بهتر است همواره پیرو روند معامله کرد. ریسک معاملات مخالف روندی بالاست. در چنین شرایطی بهتر است سیگنال فروش را انتخاب کنید، اما اگر ریسک معامله برای شما قابل تحمل نیست، از معامله خودداری کنید تا نشانه بهتری برای ورود به معامله پیدا کنید.
در نمودار زیر، پین بار صعودی یا همان سیگنال خرید عمل نکرده است و کف سیگنال خرید یا همان حد ضرر معامله فعال شده است. آیا میشد با شکست کف پین بار صعودی وارد معامله فروش شد؟ در ادامه قیمت اونس طلا حتی حد ضرر الگوی پوششی یا سیگنال خرید را هم فعال کرده و تا ۱۲۱۵ دلار سقوط کرده است!
به شکل بالا با دقت نگاه کنید، مطمئناً میتوانید چند سیگنال معاملاتی دیگر را هم پیدا کنید که عمل نکردهاند، اما بعد از فعال شدن حد ضرر سیگنالهای باطل، فرصت معاملاتی مناسبی ایجاد شده و بازار حرکت قابل قبولی را به راه انداخته است.
جمعبندی
در بازار فارکس سیگنالهای مختلفی صادر خواهد شد و بدون شک بسیاری از این سیگنالها عمل نخواهند کرد و شاید حتی بعد از فعال شدن حد ضرر عمل کنند! نکته اصلی که معاملهگران تازهکار باید به آن توجه کنند، میزان انعطافپذیری معاملهگر در بازار است. معاملهگری که به دنبال اثبات تحلیل و یا حفظ غرور خود است، به مقابله با بازار خواهد پرداخت و انرژی و سرمایه خود را بیهوده تلف خواهد کرد. معاملهگران حرفهای نه به خاطر داشتن استراتژی قوی بلکه به خاطر داشتن تجربه و انعطافپذیری بالا در انجام معاملات به یک معاملهگر حرفهای تبدیل میشوند. سعی کنید انعطافپذیری خودتان را بالا ببرید و به جای تغییر استراتژی معاملاتی، بازار را درک کنید و با آن همگام شوید.
چگونه سیگنالهای خوب و بد را از هم تشخیص دهیم؟
اگر دو معاملهگر را برای چهار هفته با میزان آموزش و برنامه معاملاتی یکسان رصد کنید، فکر میکنید به چه نتیجهای خواهید رسید؟ به احتمال زیاد نتیجه معاملاتی این دو معاملهگر به طور قابل توجهی متفاوت خواهد بود. حرفه معاملهگری، حرفهای است که به شخصیت معاملهگر وابستگی زیادی دارد و هیچ دو معاملهگری را نمیتوانید پیدا کنید که دقیقاً به یک نوع عمل کنند و یا مهارتهای معاملاتی یکسانی داشته باشند. وقتی که به عنوان کارآموز در بازار کار میکنید و سعی دارید مهارتهای معاملاتی خود را ارتقا دهید، حتی شاید بعد از چندین سال تحقیق و مطالعه باز هم در ورود به معامله با فشارهای روحی و روانی مواجه شوید.
بدون شک متغیرهای زیادی وجود دارند که بر تصمیمات معاملهگر تأثیر میگذارند. اما یکی از دشوارترین چالشهایی که معاملهگران با آن مواجه هستند، تشخیص سیگنال معاملاتی خوب از بد است. سیگنالهای معاملاتی که صادر میشوند میتوانند بسته به نوع استراتژی معاملاتی نتیجه متفاوتی داشته باشند. به همین دلیل هدف ما تنها فیلتر کردن سیگنالهای پرایس اکشن است و میخواهیم معاملهگر بتواند با اطمینان خاطر بیشتری وارد معامله شود.
یک: به دنبال سیگنال معاملاتی باشید که دنباله طولانی دارد و نشانگر شکست جعلی یک سطح کلیدی است.
اگر در بازار شاهد تشکیل پین بار بازگشتی باشید که دنباله بلندی دارد و همچنین دنباله پین بار توانسته به سمت دیگر سطح کلیدی نفوذ کند، انتظار تغییر قوی و سریع حرکت بازار را داشته باشید. پین بارهای بازگشتی که نشانگر شکست جعلی یک سطح کلیدی هستند، معمولاً سیگنال قوی محسوب میشوند. منظور از شکست جعلی این است که نمودار قیمتی نتواند کندلی را در بالای مقاومت یا زیر حمایت ببندد و در نتیجه تنها یک دنباله کندلی در بالای مقاومت یا زیر حمایت ثبت شود. چنین شکستهای جعلی اطلاعات مهمی از وضعیت بازار را در اختیار معاملهگر قرار میدهند. شکست جعلی نشان میدهد که بازار نتوانسته موقعیت خود را در بالای مقاومت یا در زیر حمایت حفظ کند. به همین دلیل احتمال بازگشت نزولی از مقاومت و یا بازگشت صعودی از حمایت جدی است. در نمودار پایینی میتوانید نمونهای از شکست جعلی بازار را در نمودار NZDUSD مشاهده کنید. نمودار روزانه NZDUSD نتوانسته موقعیت خود را در زیر حمایت حفظ کند و در نتیجه شکست جعلی همراه با تشکیل پین بار صعودی (با دنباله بلند) تشکیل شده است. همانطور که مشاهده میکنید بازار بعد از تشکیل پین بار صعودی بازگشت صعودی قوی را به راه انداخته است.
در نمودار پایینی هم شاهد نوسانات روزانه GBPUSD هستیم. در این پین بار نزولی قوی تشکیل شده و نشانگر شکست جعلی مقاومت است. بعد از تشکیل این پین بار نزولی و شکست جعلی مقاومت کلیدی GBPUSD سقوط کرده است. پین بار نمودار GBPUSD خیلی بهتر از پین بار صعودی NZDUSD است، اما توجه داشته باشید که هر دو نشانگر شکست جعلی سطح کلیدی هستند.
دو: پین بار با دنباله بلند، پین بار قویتری است.
دنباله پین بار اهمیت زیادی دارد. دنباله پین بار نشانگر معکوس شدن حرکات قیمتی است. هر چه دنباله پین بار بلندتر باشد، قدرت معکوس شدن حرکات قیمتی بازار هم بیشتر خواهد بود. این یعنی پین بار با دنباله بلند اهمیت بیشتری نسبت به پین بار با دنباله کوتاهتر دارد. توجه داشته باشید که این بدین معنی نیست که هر پین باری با دنباله بلند حتماً عمل خواهد کرد، اما در اکثر مواقع چنین سیگنالهایی عمل میکنند. در نمودار پایینی شاهد هستیم که پین باری با دنباله بلندی تشکیل شده و باعث سقوط شدید EURJPY شده است. زمانی که حرکتی خلاف روند بازار به راه میافتد و در ادامه پین باری با دنباله بلند تشکیل میشود، میتوان با اطمینان خاطر گفت که حرکت اصلاحی بازار خاتمه یافته و روند اصلی بازار دوباره احیا شده است. همیشه توجه داشته باشید که وقتی بازار در حال حرکت در یک جهت است، به احتمال زیاد سیگنالهای معاملاتی عمل خواهند کرد. اما اگر بازار در یک فاز خنثی در نوسان باشد، معمولاً سیگنالهای معاملاتی هم قدرت چندانی نخواهند داشت.
سه: هیچوقت روی شکستها شرطبندی نکنید، منتظر شکست قطعی بمانید.
بسیاری از معاملهگران وقتی شکست سقف یا کف بازار را مشاهده میکنند، نمیتوانند در برابر وسوسه ورود به بازار مقاومت کنند و بدون بررسی نوع شکست وارد معامله میشوند. شکست میتواند شکست جعلی باشد. هیچ راه قطعی برای پیشبینی نوع شکست وجود ندارد. اما به طور کلی میتوان گفت که وقتی بازار به یک سطح کلیدی مهم میرسد، احتمال ادامه حرکات قیمتی (شکست سطح کلیدی) کاهش مییابد. تا زمانی که بازار در بالای مقاومت کلیدی یا زیر حمایت کلیدی بسته نشده، از ورود به معامله خودداری کنید. همیشه بهتر است که پیش از شکست سطح کلیدی منتظر نحوه بسته شدن آخرین کندل بمانید. اگر بازار در بالای مقاومت بسته شد، میتوان بعد از آن به دنبال سیگنال خرید بود. یا اگر بازار در زیر حمایت بسته شد، میتوان بعد از حفظ موقعیت بازار در زیر حمایت به دنبال سیگنال فروش بود. تنها نفوذ کندل قیمتی به بالای مقاومت یا زیر حمایت به معنی شکست سطح کلیدی نیست. پس همیشه در شکستها صبر کنید تا نوع شکست مشخص و تائید شود. همچنین توجه داشته باشید که الگوی اینساید بار میتواند منتهی به شکست جعلی یک سطح قیمتی شود، به خصوص اگر بازار در فاز خنثی باشد.
چهار: پین بارهایی با دنباله بلند که بعد از یک حرکت یکسویه قوی تشکیل میشوند، میتوانند مسیر بازار را به خوبی تغییر دهند.
در نمودار روزانه USDJPY حرکت نزولی یک سویهای را شاهد بودیم. اما در پایان این حرکت نزولی یک پین بار با دنباله بلند تشکیل شده است. بعد از تشکیل این پین بار بازار تغییر مسیر داده و USDJPY تقویت شده است. توجه داشته باشید که در این جا پین بار در سطح کلیدی تشکیل نشده، بلکه در پایان یک حرکت قوی یکسویه شکل گرفته است.
پنج: به دنبال سیگنال از سطوح حمایت یا مقاومت در روند باشید.
یکی از سادهترین و در عین حال بهترین روشها برای فیلتر کردن سیگنالهای خوب و بد، استفاده از حمایت یا مقاومت در بازارهای روند دار است، بدین صورت که مثلاً اگر بازار در روند نزولی قرار دارد و شاهد بازگشت قیمتها به سمت یک مقاومت هستیم، اگر سیگنال فروشی از این مقاومت صادر شود، میتوان با اطمینان خاطر بیشتری وارد معامله شد. یا اگر بازار روند صعودی داشته باشد و پین بار صعودی در حمایت کلیدی تشکیل شود، میتوان انتظار حرکت صعودی قوی بازار را داشت. زمانی که با بازار روند دار مواجه هستید و بازار به مقاومت یا حمایت میرسد، در واقع بازار وارد فاز اصلاحی شده و اگر از این سطوح کلیدی سیگنالی هم جهت با روند اصلی بازار تشکیل دهد، یعنی اصلاح خاتمه یافته و روند ادامه دارد.
شش: از سیگنالهایی که در یک محدوده کوتاه و خنثی تشکیل شدهاند وارد بازار نشوید.
اگر بازار در یک دامنه کوتاه در حال نوسان است و در همین حین سیگنالی در بازار مشاهده شود، به احتمال زیاد این سیگنال عمل نخواهد کرد. به طور مثال اگر بازار در یک دامنه کوتاه گیر افتاده و در نوسان است و در همین حین پین باری در این محدوده شکل میگیرد، حتماً پیش از ورود به معامله منتظر خروج بازار از دامنه کوتاه بمانید. تا زمانی که بازار از این محدوده خارج نشده، سیگنال ریسک زیادی خواهد داشت. در تصویر زیر به نمودار AUDUSD نگاه کنید. نمودار روزانه AUDUSD در دامنه محدودی در حال نوسان است و پین بارهای صعودی هم تشکیل شدهاند، اما هیچ کدام از این پین بارها عمل نکردهاند.
هفت: به دنبال انطباق باشید.
سطوحی که شامل چندین عامل تکنیکال باشند، معمولاً سیگنالهای مطمئنتری صادر میکنند. شاید این سطوح تکنیکال شامل حمایت یا مقاومت، میانگین متحرک، اصلاحهای کلیدی فیبوناچی، خط روند یا موارد مشابه باشند. به طور ساده، پدیده انطباق قدرت سیگنال را بالا میبرد. به همین دلیل اگر میخواهید سیگنالهای خوب را از بد تشخیص دهید، به میزان انطباق آنها با سایر سطوح تکنیکال نگاه کنید. سیگنالهای بد انطباق خوبی با سایر سطوح تکنیکال ندارند.
هشت: از ورود به سیگنالهایی که در ناکجا آباد تشکیل شدهاند خودداری کنید.
اگر بازار را تحلیل کنید و در حین تحلیل متوجه شوید که سیگنالی در بازار تشکیل شده، ابتدا باید بررسی کنید که این سیگنال در کجا صادر شده است. سیگنالی که از سطوح تکنیکال تشکیل میشود، قدرت بیشتری دارد. گاهی اوقات پیش میآید که در بازار سیگنالی تشکیل شده اما این سیگنال فاصله زیادی با سطوح کلیدی بازار دارد. معمولاً چنین سیگنالهایی عمل نمیکنند.
نه: بیش از حد به سیگنالها حساسیت نشان ندهید و از حدس زدن آنها خودداری کنید.
هدف اصلی از اشاره به ویژگیهای سیگنالهای خوب و بد این است که معاملهگر از حدس زدن شانسی سیگنالها خودداری کند. شما نباید خود را قانع کنید که سیگنالی خوب است. بهترین سیگنالها به حدی واضح خواهند بود که شما با یکبار نگاه کردن متوجه آن خواهید شد و نیازی به متقاعد کردن خود نخواهید داشت. به خاطر داشته باشید که هیچ ضرورتی ندارد که حتماً وارد بازار شوید و اگر این حس به شما دست دهد که باید حتماً وارد بازار شوید، بهتر است که صبر کنید. همیشه بازار فرصتهای دیگری هم برای معامله در اختیار شما قرار خواهد داد.
ده: هیچوقت حسرت سیگنالهای از دست رفته را نخورید.
اگر از سیگنال معاملاتی رد شدید و در ادامه بازار به سیگنال صادر شده واکنش نشان داد، حسرت این فرصت از دست رفته را نخورید. سعی کنید علت را بررسی کنید و دانش خود را در ارتباط با بازار تقویت کنید، اما هیچوقت به این تله گرفتار نشوید که شاید فرصتی را از دست داده اید. حتماً به خاطر داشته باشید که حتی بدترین سیگنالها هم میتوانند گاهی اوقات عمل کنند و اگر شما فکر کنید که هر سیگنالی عمل خواهد کرد و یا باید از هر سیگنالی وارد بازار شوید، تنها ریسک معاملات خود را بالا بردهاید. پس در عین حال که باید از سیگنالهای از دست رفته تجربه کسب کنید، باید یاد بگیرید که نگران از دست رفتن فرصتها نباشید و فکر نکنید که با از دست دادن فرصتها ضرر کردهاید. یاد بگیرید که از سیگنالهای ضعیف رد شوید.
تعریف و نحوه کار با سیگنال معاملاتی (Trade Signal)
تفاوت تحلیل و سیگنال فارکس در چیست؟ آیا تحلیل همان سیگنال است؟ شاید تعاریف و کاربرد اصطلاحات سیگنال و تحلیل بدیهی به نظر برسند، با این حال هنوز هم هستند معاملهگرانی که تنها با خواندن تحلیل معامله میکنند و یا تنها با دیدن سیگنال معاملاتی وارد بازار فارکس یا سهام میشوند. در این مقاله میخواهیم با کاربرد سیگنال معاملاتی و نحوه استفاده از آن بیشتر آشنا شویم.
سیگنال معاملاتی (Trade Signal)
سیگنال معاملاتی یک نوع هشدار برای ورود به معامله خرید یا فروش است. در واقع با صدور این هشدار یا نشانه معاملهگر باید برای ورود به بازار اقدام کند. سیگنال توسط تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی صادر میشود. سیگنالهای معاملاتی تنوع زیادی دارند. برخی از سیگنالها تنها دستور ورود به معامله هستند، اما برخی دیگر جزئیات بیشتری دارند. معمولاً تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در سیگنالهای معاملاتی دارد، با این حال تحلیلهای بنیادی هم میتوانند سیگنال صادر کنند.
هدف از سیگنال معاملاتی ارائه یک فرصت معاملاتی یا سرمایهگذاری با نقطه ورود و خروج مشخص است. سیگنال معاملاتی میتواند شامل حجم پیشنهادی برای معامله هم باشد. توجه داشته باشید که سیگنال معمولاً نتیجه یک تحلیل تکنیکال یا بنیادی است. اما اگر از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کنید، سیگنال نتیجه فرمولهای آماری و ریاضی است که توسط کامپیوتر صادر میشوند. در پرایس اکشن هم سیگنالهایی وجود دارند که ناشی از تغییرات ظاهری کندل های قیمتی است.
کیفیت سیگنال
سیگنال به معنی ورود به معامله است، اما کیفیت و موفقیت معامله را تضمین نمیکند. درجه موفقیت سیگنال عوامل زیادی بستگی دارد. به طور مثال سیگنال معاملاتی که توسط یک اندیکاتور صادر شده ضریب خطای بیشتری نسبت به سیگنالهای معاملاتی دارد که توسط تحلیلهای پرایس اکشن صادر شدهاند. اندیکاتورها سیگنالهای زیادی صادر میکنند، در حالی که استراتژی پرایس اکشن سیگنالهای معاملاتی را تا جایی که امکان دارد فیلتر میکند. همانطور که گفته شد سیگنال معاملاتی یک نوع دستور برای معامله است. اما چگونه میتوان کیفیت و موفقیت سیگنالهای معاملاتی را ارزیابی کرد؟
اگر سیستم معاملاتی شخص، تولید کننده سیگنال معاملاتی باشد، کار برای ارزیابی کیفیت سیگنال معاملاتی هم ساده است. شخص میتواند با ارزیابی دقیق سیستم معاملاتی به این نتیجه برسد که دستور صادر شده برای معامله تا چه اندازه قابل اعتماد است. متأسفانه بسیاری از افراد تازه کار متوجه این موضوع نیستند که پیدا کردن سیگنال کار سختی نیست! هر کسی میتواند سیگنال خرید یا فروش ارائه کند. طلا را خریداری کنید یا طلا را بفروشید هر دو سیگنال هستند! اما اینکه کیفیت سیگنال معاملاتی تا چه حد قابلقبول بوده، به فرآیندی که سیگنال طی آن تولید شده بستگی دارد. سیگنالی که یک تحلیلگر حرفهای بازار با سابقه چندین ساله ارائه میکند، با سیگنالی که یک تازه کار از روی احساست توصیه میکند تفاوت دارد. مسلماً تحلیلگر حرفهای زمان زیادی صرف کرده تا سیگنال معاملاتی را پیدا کند و جوانب زیادی را هم بررسی کرده است. با این حال باز هم هیچ سیگنالی تضمینی نیست. باید در استفاده از سیگنالهای معاملاتی احتیاط کرد. اگر به سیگنالی شک دارید میتوانید آن را در حساب آزمایشی تست کنید. یا خیلی ساده به کمک تکنیک های مدیریت ریسک و بازدهی، ریسک سیگنال را محدود کنید.
فرآیند بررسی و ارزیابی کیفیت سیگنال
اگر سیگنال را از یک شخص یا موسسه دریافت کردهاید، باید با احتیاط عمل کنید. استراتژی هیچ کس شبیه هم نیست. جزئیاتی که در کنار سیگنال ارائه میشود میتواند اعتبار سنجی سیگنال معاملاتی را هم آسان کند. برخی از ارائهدهندگان سیگنال در ابتدا تحلیل خود را ارائه میکنند و سپس توضیح میدهند که چرا سیگنال معاملاتی صادر شده است. هر چه توضیحات در رابطه با نحوه استفاده از سیگنال معاملاتی بیشتر باشد، کار برای استفاده از سیگنال هم آسانتر خواهد بود. سیگنالی که همراه با استراتژی معاملاتی ساده باشد، اعتبار بیشتری هم دارد. چونکه معاملهگر میداند که از سیگنال چگونه باید استفاده کند. در مقابل سیگنالی که تنها به معنی خرید یا فروش باشد، اعتبار کمتری دارد.
- سیگنالهایی که استراتژی یا دستورالعمل لازم برای استفاده از فرصت معاملاتی را هم دارند، نیازی به اقدامات اضافی معاملهگر برای محدود کردن ریسک معامله را هم ندارند. اما اگر سیگنالی پیدا کردهاید که اعتبار آن برای شما مبهم است، میتوانید در چند مرحله ریسک سیگنال را محدود کنید و اعتبار آن را هم بررسی کنید.
- سعی کنید سیگنال معاملاتی را با تحلیلهای خود بسنجید. آیا تحلیل شما هم چنین سیگنالی را تائید میکند؟ اگر خیر سعی کنید بازار را بررسی کنید. سیگنال نشانگر زمان و مکان شروع حرکت قیمتی بزرگ در بازار است. باید تحلیلهای شما هم از چنین چیزی حکایت داشته باشند.
- آیا سیگنال معاملاتی با افق سرمایهگذاری شما در بازار همخوانی دارد؟ شاید سیگنالی که پیدا کردهاید برای یک سرمایهگذار بلندمدت و یا یک نوسان گیر چندساعته مناسب باشد. سیگنال معاملاتی باید با سبک معاملاتی شما همخوانی داشته باشد.
- سیگنال معاملاتی نشانگر یک سناریو احتمالی است. صادر کننده سیگنال معتقد است که بازار در جهت سیگنال حرکت خواهد کرد. اما آیا سناریوی دومی هم در کار است؟ یعنی اگر سیگنال عمل نکند یا اصطلاحاً باطل شود، معاملهگر چه کار باید بکند؟ معمولاً حد ضرر سیگنال همان سناریوی جایگزین است. اگر حد ضرری در کار نباشد یا سیگنال مشخص نکند که در صورت بازگشت روند بازار چگونه باید واکنش نشان دهیم، بهتر است که از سیگنال معاملاتی استفاده نکنید و یا حداقل خودتان یک حد ضرر برای سیگنال تعیین کنید.
- حجم و اهرم معامله نقش زیادی در ریسک معاملات دارند. شما به راحتی میتوانید با کاهش حجم و اهرم، ریسک معاملات را به قدری محدود کنید که عملاً میتوانید از هر سیگنال استفاده کنید. این کار توصیه نمیشود! اما امکان انجامش وجود دارد.
- سیگنال تحلیل نیست، اما تحلیل میتواند منجر به سیگنال شود. سیگنال پیش بینی شده هم سیگنال نیست! سیگنال یعنی بازار حرکت قیمتی یکسویه جدیدی را شروع کرده است. اگر بگوییم که در آینده بازار از فلان حمایت یا مقاومت حرکت خواهد کرد، باید در سطح کلیدی اشاره شده به دنبال سیگنال بود، نه اینکه بدون ظهور سیگنال وارد بازار شد. پس همیشه قبل از ورود به معامله مطمئن شوید که سیگنال صادر شده است.
- شما مجبور به استفاده از سیگنالهای معاملاتی نیستید. پس اگر سیگنالی پیدا کردید، خیلی ساده سیگنال معاملاتی را ارزیابی کنید. سیگنال شما را وارد یک ماجراجویی جدید خواهد کرد. آیا برای چنین ماجراجویی آماده هستید؟ ابزار لازم را به همراه دارید؟ نقشه راه را میدانید؟ اگر بخواهید از نیمه راه بازگردید، چقدر هزینه متحمل خواهید شد؟ آیا هزینه شکست سیگنال با بازدهی آن تناسبی دارد؟ اصلاً به صرفه است که چنین ریسکی کرد؟
- سیگنال چقدر تازه است؟ گاهی اوقات برخی از افراد تازه کار از سیگنالهایی استفاده میکنند که شاید تاریخمصرفشان منقضی شده باشد. بعد از صدور سیگنال، بازار شاید برای مدتی حرکت نکند. به همین دلیل شاید فرصت کافی برای ورود به معامله وجود داشته باشد. اما اگر بعد از صدور و اعلان سیگنال، بازار حرکت کرده باشد، باید در استفاده از سیگنال معاملاتی احتیاط کرد. سیگنال معاملاتی میتواند خوب عمل کند و بازار تا نزدیکی حد سود سیگنال حرکت کند. معمولاً در چنین شرایطی برخی از معامله گران آماتور با این تصور که سیگنال عمل کرده و حتماً بازار به حد سود برخورد خواهد کرد، وارد معامله میشوند تا از چند پیپ سود باقی مانده تا حد سود استفاده کنند. این کار غلطی است. اگر بعد از صدور سیگنال، بازار حرکت کرد، از ورود به معامله خودداری کنید. سیگنال تنها زمانی قابل استفاده است که ریسک به ریوارد معامله منطقی باشد.
آموزش فوری سه سیگنال مشهور
معامله گران پرایس اکشن در جعبه ابزار خود یک بخش ویژه برای الگوهای کندلی اختصاص میدهند که این امر دلیل خوبی هم دارد. کندل های قیمتی نیز میتوانند مانند الگوهای نموداری به معامله گران فرصت بدهند تا احساسات و انتظارات بازار را متوجه شوند. در این مقاله میخواهیم سه الگوی کندلی مهم را پوشش دهیم.
کندل پین بار (Pin Bar)
الگوی کندل پین بار نیز میتواند به صورت سیگنال خرید/فروش در بازار ظاهر شود. تصویر زیر خصوصیات پین بار را به شما نشان میدهد:
دُم
پین بار را فتیله یا سایه نیز مینامند که مهمترین عضو الگو را نشان میدهد. به عنوان یک قاعده کلی، دُم باید حداقل دو سوم از کل میله پین بار را تشکیل دهد.
بدنه
نشان دهنده قیمت باز و بسته شدن پین بار است و میتواند از نظر اندازه متفاوت باشد. با این حال نباید بدنه خیلی بزرگ باشد. اگر دم حداقل دو سوم از پین بار را تشکیل دهد، بدنه باید نسبتاً کوچک باشد.
دماغه
پین بار گاهی اوقات وجود ندارد. اگر دُم از قاعده کلی پیروی کند و بدنه کوچک باشد، دماغه اهمیتی نخواهد داشت. فقط بدانید که دماغه باید تا حد ممکن کوچک باشد.
چرا با پین بار معامله میکنیم؟
- تشخیص پین بار به عنوان سیگنال پرایس اکشن آسان است.
- پین بار میتواند مکانی مناسب برای تعیین حد ضرر باشد.
- پین بار میتواند در صورت استفاده صحیح بسیار سودآور باشد.
- پین بارها در نمودارهای روزانه و چهارساعته تأثیرگذار هستند.
اکنون که درک کاملی از ویژگیهای پین بار برای جستجو در بازار دارید، به مثال های زیر توجه کنید:
طبق نمودار بالا، مشاهده میکنید که NZDJPY بعد از یک حرکت نزولی طولانی به حمایت کلیدی برخورد کرده و پین بار صعودی تشکیل داده است. بازار در واکنش به این پین بار با یک حرکت صعودی شارپی به سمت مقاومت بازگشته است.
در مورد بالا، جفت ارز EURUSD در کانال صعودی نوسان میکند. بازار در هنگام تست سقف کانال (مقاومت)، با فشار فروشندگان مواجه شده و پین بار نزولی تشکیل داده است. این الگو منجر به سقوط ۴۰۰ پیپی بازار تا کف کانال شده است.
الگوی اینسایدبار
کندل اینسایدبار نوع دیگری از الگوهای کندلی فارکس است. این الگو به آسانی در بازار و در زیر بازه زمانی روزانه پیدا میشود. تصویر زیر ویژگیهای اینسایدبار را نشان میدهد:
تمام اجزای اینساید بار (شامل نرخ باز و بسته شدن، اوج و کف قیمتی) باید کاملاً در داخل دامنه کندل مادر قرار بگیرند.
چرا کندل اینسایدبار سودآور است؟
- اگر الگوی اینسایدبار در طول یک روند قوی تشکیل شود، میتواند به عنوان الگوی ادامه دهنده سودآوری خوبی داشته باشد.
- این الگو میتواند مکان مناسب حد ضرر را تعیین کند.
- یک الگوی اینسایدبار کمتر در بازار ظاهر میشود، اما در صورتی که شکل بگیرد، میتواند در بازار فارکس بسیار مؤثر باشد.
طبق نمودار روزانه EURJPY ملاحظه میکنید که کندل اینسایدبار در طول یک روند صعودی قوی شکل گرفته است که نشانگر ادامه روند بازار است. وجود روند قوی برای معامله با این الگوی کندلی ضروری است. اینسایدبار چیزی نیست جز یک فاز خنثی. به همین دلیل بعد از فاز خنثی و خروج بازار از این فاز، بازار روند قوی قبلی را ادامه میدهد.
نمودار بعدی، الگوی اینسایدبار نزولی را نشان میدهد که در نمودار روزانه EURUSD تشکیل شده است. این جفت ارز به مدت چندین ماه روند نزولی داشته است، بنابراین این الگو ادامه دهنده روند قبلی بازار است.
سیگنال اول را میتوان پین بار نزولی ضعیف نیز در نظر گرفت. شکست حمایت (نقطه چرخشی) و ادغام آن با این کندل، موجب سقوط بازار شده است. در ادامه الگوی اینسایدبار در طول روند شکل گرفته و بازار به حرکت نزولی خود ادامه داده است.
الگوی کندل پوششی
الگوی کندل پوششی برخلاف کندل اینسایدبار، نشانگر بازگشت بازار است. از کندل پوششی برای یافتن نقطه ورود به معامله استفاده میشود. این الگو باید در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی و بعد از برخورد به سطح کلیدی تشکیل شود. شکل زیر خصوصیات این الگو را نشان میدهد:
بارزترین ویژگی الگوی کندل پوششی این است که کندل پوششی، بدنه کندل قبلی را به طور کامل بپوشاند. شکلگیری این الگو در بازار میتواند سیگنال قوی به شمار برود. نکات زیر را هنگام معامله با این الگو به خاطر داشته باشید:
- این الگو نشانگر بازگشت بازار در آینده است.
- الگوی کندل پوششی، فقط باید در بازه زمانی روزانه و پس از یک حرکت طولانی به سمت بالا یا پایین تشکیل شود.
- اگر از این الگو به عنوان سیگنال ورود به معامله استفاده شود، در معامله فروش، حد ضرر بالای اوج قیمتی کندل پوششی و در معامله خرید، حد ضرر باید زیر کف قیمتی کندل پوششی قرار بگیرد.
- برای اینکه نتیجه مطلوبی بگیرید، بهتر است این الگو را با سایر روشها ترکیب کنید.
الگوی پوششی نزولی در نمودار روزانه AUDUSD شکل گرفته است.
همانطور که میبینید، این جفت ارز در یک الگوی کنج نوسان میکند. دو سیگنال نزولی (الگوی کندل بازگشتی و کندل پوششی) بعد از برخورد به مقاومت تشکیل شده و بازار سقوط کرده است.
همیشه به یاد داشته باشید که الگوی کندل پوششی صعودی در انتهای رالی نزولی نشانگر این است که حرکت نزولی به احتمال زیاد در حال پایان است. بالعکس، یک الگوی پوششی نزولی در انتهای رالی صعودی، بدین معنی است که احتمال افزایش فشار فروش بسیار زیاد است. آخرین نکته این است که الگوی پوششی باید در سطح کلیدی تشکیل شود تا بتواند قابل معامله باشد. در غیر این صورت، ممکن است با ضرر مواجه شوید.