معمولاً کشورهایی که تمایل دارند تا قیمت پول ملی را در برابر ارزهای خارجی پایین نگه دارند، باعث به وجود آمدن ارز ضعیف یا ارزان میشوند. ارز ضعیف معمولاً به خاطر مسائل بنیادی و اقتصادی نامطلوب کشورها یا سیاستهای عمدی دولتها به وجود میآید. ارزش ارزها به دلایل مختلفی تغییر میکند، اما محرک اصلی نوسانات ارز مسائل بنیادی است.
ارز ضعیف چه ویژگی هایی دارد؟
از دید بنیادی ارزهای ضعیف ویژگیهای مشترکی دارند: تورم بالا، کسری حساب جاری و بودجهای بالا و رشد ضعیف و اغلب منفی اقتصادی. اگر ارزش پول ملی کشوری در بازارهای جهانی پایین باشد، در این صورت میزان صادرات بیشتر از واردات و همچنین عرضه پول ملی بیشتر از تقاضای آن در بازارهای جهانی خواهد بود. (البته اگر در بازار فارکس معامله شوند). این در حالی است که یک دوره افت ارزش پول ملی در برابر سایر ارزهای جهانی میتواند مزیت قیمتی خوبی را برای صادرکنندگان آن کشور ایجاد کند. به همین دلیل برخی از کشورها که متکی به بخش صادرات هستند، همواره تلاش میکنند تا ارزش پولی ملی خود را پایین نگه دارند تا از بخش صادراتی حمایت کنند.
چرا ارزی ضعیف می شود؟
ارز ضعیف میتواند نتیجه مداخلات داخلی یا خارجی هم باشد. به طور مثال در سال ۲۰۱۵ دولت چین عمداً در بازار ارز دخالت کرد و ارزش یوان را در برابر ارزهای جهانی تضعیف کرد. یوان چین مدتها بود که سیر صعودی داشت و دولت چین مجبور شد تا عمداً با تضعیف ارزش یوان این روند را متوقف کند. یا تحریمهای اقتصادی علیه روسیه باعث سقوط ارزش روبل شدند. اما عامل اصلی کاهش ارزش روبل روسیه، سقوط قیمت نفت خام در سال ۲۰۱۴ و درگیریهای کریمه بود. یا مسئله BREXIT که باعث شده ارز باثباتی مثل پوند از سال ۲۰۱۶ با نوسانات شدیدی همراه شود و ارزش خود را در برابر رقبا از دست بدهد.
عرضه و تقاضا عامل اصلی افت ارزها
همانند سایر داراییها، ارز هم توسط عرضه و تقاضا قیمتگذاری میشود. زمانی که تقاضا برای ارزی بالا میرود، قیمت آن ارز هم در برابر سایرین افزایش مییابد. اگر تعداد زیادی از فعالین بازار پول خود را به ین ژاپن تبدیل کنند، قیمت ین افزایش خواهد یافت و به ارز قوی تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی برای خرید ین به دلار بیشتری نیاز خواهد بود. در این حالت دلار به ارز ضعیف تبدیل میشود.
ارزها هم شبیه کالا رفتار میکنند. برای مثال زمانی که شخصی دلار آمریکا را به ین ژاپن تبدیل میکند، در واقع دلارهای خود را فروخته و با آن ین ژاپن میخرد. ارز ضعیف به این معنی است که قدرت خرید آن پایینتر است. به طور مثال اگر برای خرید یک اونس طلا به ۱۳۰۰ دلار پول نیاز باشد و روز دیگر قیمت اونس طلا به ۱۳۱۰ دلار برسد، یعنی دلار آمریکا یک ارز ضعیف است، چونکه قدرت خرید آن پایین آمده است.
مزایا و معایب ارز ضعیف
ارز ضعیف میتواند صادرات کشور را تقویت کند و به صادرکنندگان اجازه دهد تا با مزیت رقابتی بهتری در بازارهای جهانی فعالیت کنند و سهم بازاری خود را افزایش دهند. افزایش فروش صادرکنندگان باعث تقویت رشد اقتصادی و رشد اشتغال میشود و در عین حال سودآوری شرکتهای صادراتی را هم بالا میبرد. به طور مثال زمانی که محصولات تولیدی آمریکا ارزانتر از محصولات وارداتی باشند، صادرکنندگان آمریکایی میزان تولید خود را بالا میبرند. در مقابل وقتی ارزش دلار آمریکا تقویت میشود و دلار به یک ارز قوی (گران) تبدیل میشود، تولیدکنندگان آمریکایی در فروش محصولات خود به خارجیها با مشکلات فراوانی مواجه میشوند و کاهش فعالیتهای اقتصادی در نهایت باعث افت ارزش دلار میشود.
افت ارزش پول ملی یا تقویت ارزش آن به مرور زمان خنثی میشود. افت ارزش پولی ملی یا همان ارز ضعیف باعث میشود تا برای خرید کالاهای وارداتی به پول بیشتری نیاز باشد و در نتیجه تورم کالاهای وارداتی بالا میرود. این مسئله باعث میشود تا تولیدکنندگان داخلی تمایل زیادی برای افزایش تولید و صادرات خود داشته باشند. با افزایش تولید و صادرات، شرایط اقتصاد داخلی کشور بهبود مییابد و در نتیجه اثر ارز ضعیف یا ارزان از بین میرود.
در مقابل رشد پایین اقتصاد میتواند موجب تورم منفی یا کاهش قیمتها در اقتصاد شود و ریسک بزرگتری را برای برخی از ارزها ایجاد کند. وقتی مصرف کننده انتظار کاهش قیمتها را دارد، مخارج خود را به آینده موکول میکند. کسبوکارها هم در چنین شرایطی از سرمایهگذاری خودداری میکنند. رشد منفی تورم باعث افزایش ارزش پولی ملی میشود. ارز قوی قدرت خرید مردم را بالا میبرد و در نتیجه تقاضا برای محصولات خارجی افزایش پیدا میکند. با بالا رفتن واردات، تولیدکنندگان داخلی ورشکست میشوند و این ورشکستگی باعث کاهش رشد اقتصادی میشود. زمانی که بنگاههای اقتصادی ورشکست شوند، بیکاری افزایش پیدا میکند. در چنین شرایطی دیگر مسائل بنیادی از ارز قوی حمایت نمیکنند و در نتیجه ارزش پول ملی سقوط میکند.