تعریف پول بدون پشتوانه
پول بدون پشتوانه پولی است که توسط دولتها منتشر میشود و هیچ پشتوانه کالایی مثل طلا یا نقره برای آن وجود ندارد. ارزش پول بدون پشتوانه بر اساس عرضه و تقاضا و همچنین ثبات در روند انتشار پول توسط دولت مشخص میشود. این در حالی است که پولهایی با پشتوانه طلا و نقره بر اساس میزان ذخایر طلا یا نقره کشور چاپ میشوند و میتوان پول با پشتوانه طلا را در هر زمان دلخواهی به طلا تبدیل کرد. اکثر ارزهای جهانی مدرن پول بدون پشتوانه هستند.
نحوه عملکرد پول بدون پشتوانه
ارزش پول بدون پشتوانه یا به خاطر اقدامات دولت برای حفظ ارزش پول است و یا اینکه دو سمت یک تراکنش بر سر قیمت و ارزش آن پول به توافق رسیدهاند. در گذشته دولتها با ضرب سکههای طلا یا نقره و یا انتشار اسکناسهایی که میشد به طلا یا نقره تبدیل کرد، پول را وارد اقتصاد میکردند و این گونه ارزش پول همیشه حفظ میشد. اما در دوره معاصر پول بدون پشتوانه معمولترین پول در دنیاست.
از آنجایی که پول بدون پشتوانه هیچ پشتوانه کالایی ندارد، ریسک سقوط ارزش آن به خاطر تورم وجود دارد. ارزش پول بدون پشتوانه میتواند در شرایطی که اقتصاد با ابر تورم مواجه است صفر شود. اگر مردم دیگر به پول ملی خود اعتقادی نداشته باشند، آن پول دیگر ارزشی نخواهد داشت. اما شرایط در پولهایی که پشتوانه طلا دارند متفاوت است. چونکه در چنین شرایطی پول ارزش ذاتی دارد که بر اساس طلا قیمتگذاری شده است.
در آمریکا دلار این کشور دورهای پشتوانه طلا داشت (در برخی موارد پشتوانه نقره هم وجود داشت). دولت فدرال در سال ۱۹۳۳ تبدیل دلار آمریکا به طلا را ممنوع کرد و در سال ۱۹۷۱ آمریکا به طور کامل از نظام پولی با پشتوانه طلا خارج شد. در سال ۱۹۷۱ آمریکا عرضه طلا به دولتهای خارجی در مقابل دلار را هم متوقف کرد. بعد از آن سال دلار آمریکا به یک ارز بدون پشتوانه تبدیل شد. ارزش دلار آمریکا صرفاً به خاطر اعتماد مردم به این ارز است و خود دلار ارزش ذاتی به عنوان یک کالا ندارد.
معایب و مزایای پول بدون پشتوانه
پول بدون پشتوانه میتواند یک ارز خوب برای اقتصاد باشد، به شرطی که بتواند برای حفظ ارزش و تسهیل مبادلات به کار بیاید. از قرن بیستم دولتها و بانکهای مرکزی برای خنثی کردن اثرات چرخههای تجاری رو به استفاده از پول بدون پشتوانه آوردند. از آنجایی که پول بدون پشتوانه همانند پول با پشتوانه طلا کمیاب نیست، بانکهای مرکزی میتوانند کنترل بیشتری بر عرضه آن داشته باشند و همین قدرت به آنها اجازه میدهد تا متغیرهای اقتصادی مثل عرضه اعتبارات، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت گردش پول را کنترل کنند. برای مثال فدرال رزرو آمریکا به کمک کنترل پول بدون پشتوانه خود (دلار) توانسته نرخ بیکاری را پایین بیاورد و تورم را تثبیت کند.
بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ نشان داد که بانکهای مرکزی میتوانند به کمک پولهای بدون پشتوانه با رکود اقتصادی مقابله کنند. این در حالی است که پول با پشتوانه طلا ثبات و پایداری بیشتری نسبت به پول بدون پشتوانه دارد، چونکه ذخایر طلا محدود است. اما پول بدون پشتوانه به دلیل امکان عرضه نامحدود آن میتواند موجب ایجاد حبابهای قیمتی شود.
به طور مثال کشور زیمباوه در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی در واکنش به مشکلات اقتصادی بنیادی و جدی اقدام به چاپ پول کرد. افزایش عرضه پول بدون پشتوانه باعث شد تا ابر تورمی به وجود بیاید. تورم این کشور در سال ۲۰۰۸ از ۲۳۰ به ۵۰۰ میلیارد درصد رسید. قیمتها به حدی سریع افزایش مییافت که مردم مجبور بودند برای خرید یک کالای خرد مثل خودکار کیسه کیسه پول پرداخت کنند. در اوج بحران زیمباوه هر یک تریلیون دلار زیمباوه ۴۰ سنت آمریکا ارزش داشت.