همه سرمایهگذاران با اصول اولیه سرمایهگذاری در بازارهای مالی آشنایی دارند. به طور مثال آنها میدانند که همیشه باید در قیمتهای پایینتر بخرند و در قیمتهای بالاتر بفروش برسانند. بسیاری از سرمایهگذاران و معامله گران بازار فکر میکنند که تنها وضعیت فاندامنتال سهام یا جفت ارز است که نشان میدهد کی قیمتها برای خرید ارزان و مناسب هستند؟ علم تکنیکال روشهای مختلفی را در اختیار معامله گران قرار میدهد تا سرمایهگذاران و معامله گران بتوانند بدون بررسی وضعیت بنیادی بازار اقدام به سرمایهگذاری کنند. یکی از روشهای ساده برای اینکه بدانیم قیمتها برای معامله مناسب هستند یا خیر، استفاده از تئوری واگرایی است.
واگرایی چیست؟
واگرایی رابطهای است که بین نمودار یا چارت قیمتی و اندیکاتور تکنیکال وجود دارد. واگرایی میتواند صعودی یا نزولی باشد و معمولاً در انتهای روند بازار تشکیل میشود. یعنی از بازگشت قریبالوقوع بازار حکایت دارند. واگرایی یا Divergence زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهام در جهت مخالف اوسیلاتور (Oscillator) حرکت میکند. به طور مثال اگر قیمت سهام، جفت ارز، اونس طلا یا بیت کوین افزایش مییابد، در همان لحظه اندیکاتور یا اسیلاتور بازار در حال تشکیل کفهای قیمتی پایینتری است. این در حالی است که در شرایط عادی باید اسیلاتور ها و قیمت در یک جهت حرکت کنند. اسیلاتور های متفاوتی وجود دارند، اما مشهورترین آنها اندیکاتور RSI و MFI است. شما میتوانید به کمک این دو اندیکاتور واگراییهای قیمتی را پیدا کنید.
انواع واگرایی
در کل دو نوع واگرایی وجود دارد: واگرایی معمولی و واگرایی مخفی.
واگرایی معمولی
واگرایی معمولی در انتهای روند ظاهر میشود. به طور مثال در روند نزولی واگرایی بازار به این شکل است که قیمتها در حال کاهش هستند، اما اندیکاتوری مثل RSI در حال تشکیل کفهای قیمتی بالاتری است. این یعنی به احتمال زیاد در آینده نزدیک روند بازار به صعودی تغییر خواهد یافت. یا در بازار روند دار صعودی، قیمتها در حال افزایش هستند، اما اسیلاتور در حال تشکیل اوجهای قیمتی پایینتری است. این یعنی روند صعودی در حال پایان است و بازار به زودی سقوط خواهد کرد.
واگرایی مخفی
بر خلاف واگرایی معمولی که در انتهای روند تشکیل میشود، واگرایی مخفی در داخل روند تشکیل میشود. یعنی واگرایی مخفی به اندازه واگرایی معمولی قوی نیست و نمیتواند روند بازار را تغییر دهد. گاهی اوقات شاید واگرایی مخفی منجر به تغییر روند شود، اما همیشه این اتفاق نمیافتد. در واگرایی مخفی زمانی سیگنال فروش صادر میشود که نمودار قیمتی اوجی تشکیل میدهد، اما اوج جدید پایینتر از اوج قبلی تشکیل میشود. این در حالی است که در اوسیلاتور اوجهای قیمتی جدید بالاتر از اوجهای قیمتی قبلی هستند. همچنین زمانی سیگنال خرید صادر میشود که در چارت، کف قیمتی جدید بالاتر از کف قبلی است، اما در اوسیلاتور کفهای قیمتی جدید پایینتر از قبلیها هستند.
احتیاط کنید
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
در استفاده از واگراییها باید احتیاط کنید. به خصوص اگر واگرایی مخفی است، بایستی از سیگنالهای دیگر تکنیکال هم برای تائید استفاده کنید. بایستی به این نکته توجه داشته باشید که با دیدن واگرایی نباید فوراً وارد بازار شوید! واگراییها به طور کلی نشانگر شروع یک حرکت بزرگ هستند، اما زمان دقیق آن را مشخص نمیکنند. یعنی وقتی واگرایی در بازار پیدا کردید، کمی صبر کنید و منتظر شکست سطوح کلیدی برای تائید واگرایی بمانید. واگرایی میتواند تا مدتزمان زیادی در نمودار قیمتی بماند، بدون اینکه بازار به آن واکنشی نشان دهد.
واگرایی قیمتی، اولین نشانه از پایان روند
وقتی حرف از واگرایی به میان میآید، اکثر معامله گران بازارهای مالی به واگرایی بین نمودار قیمتی و اندیکاتورهای تکنیکال فکر میکنند. در این میان یک نوع دیگری از واگرایی هم وجود دارد که در تحلیلها و استراتژی های پرایس اکشن بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. معمولاً تحلیلگران پرایس اکشن با تعصب عمل میکنند و از اندیکاتور استفاده نمیکنند. در این مقاله میخواهیم با یک روش ساده نشان دهیم که برای واگراییهای تکنیکال، نیازی به استفاده از اندیکاتور تکنیکال نیست و همه تحلیلگران میتوانند از این روش ساده تکنیکال برای تحلیل بهتر بازار استفاده کنند تا پایان یک حرکت قوی را پیشبینی کنند.
واگرایی قیمتی یا همان Price Divergence مفهوم سادهای است. در واگرایی قیمتی توجه ما بیشتر به موجهای قیمتی است. به این صورت که ما سعی میکنیم اندازه موجهای قیمتی تشکیل شده را با هم مقایسه کنیم. علاوه بر این جواب این سؤال که بازار چقدر آسان توانسته اوج یا کف قیمتی جدیدی ثبت کند، هم به ما کمک میکند تا خیلی ساده امواج قیمتی را با یکدیگر مقایسه کنیم.
در تعریف بازارهای روند دار، همیشه بازار به قیمتهای جدیدی میرسد. به طور مثال وقتی بازار روند صعودی دارد، بازار تمایل دارد که اوجهای قیمتی جدیدی را فتح کند. در بازارهای روند نزولی هم بازار تمایل دارد که کفهای قیمتی پایینتری را ثبت کند. مسلماً اگر بازار روند صعودی داشته باشد، اما نتواند اوج قیمتی جدیدی را ثبت کند، میتوان گفت که قدرت خریداران کاهش یافته و شاید روند به پایان خود نزدیک شده است. در روند نزولی هم بازار باید کف قیمتی جدید ثبت کند، اما اگر کف قیمتی فاصله کمی با کف قیمتی قبلی خود داشته باشد، به این معنی است که بازار در ادامه دادن روند نزولی ضعیف عمل کرده و قدرت فروشندگان در حال کاهش است. یعنی روند نزولی به زودی متوقف خواهد شد.
به تصویر زیر نگاه کنید:
در این نمودار قیمتی خیلی ساده میتوان واگرایی قیمتی را تشخیص داد. در موجهای ۱ و ۲ بازار با شیب تُندی رشد کرده است. وقتی شیب موج صعودی تُند است، یعنی بازار حرکت صعودی سریعی را تجربه کرده و توانسته اوج قیمتی جدید و بالاتری را ثبت کند. اما به موج ۳ نگاه کنید. در موج ۳ بازار توانسته اوج قیمتی جدیدی ثبت کند، اما این اوج قیمتی فاصله خیلی کمی با اوج قبلی دارد. این یعنی قدرت خریداران تضعیف شده است. خریداران دیگر نمیتوانند مثل موجهای ۱ و ۲ بازار را بالا بکشند. این یعنی باید انتظار افت قیمتها و پایان روند نزولی را داشت. در نمودار بالایی هم این اتفاق افتاده است. بعد از موج ۳، بازار نتوانسته اوج قیمتی بالاتر و جدیدی را ثبت کند.
در نمودار پایینی هم میتوان مثالی از واگرایی قیمتی در روند نزولی را مشاهده کرد. به این نمودار دقت کنید:
در سمت چپ، روند نزولی در بازار به راه افتاده است. بازار از اوجهای تاریخی سقوط کرده و کفهای قیمتی جدیدی را ثبت کرده است. خطوط افقی قرمز رنگ نشانگر اوجهای قیمتی پایینی هستند که در بازار تشکیل شدهاند. این تعریف بازار روند نزولی است: اوجهای جدید پایینتر از اوج قبلی و کفهای قیمتی جدید پایینتر از کف قیمتی قبلی تشکیل میشوند. با این حال در موج حرکتی کوچک ۱، بازار نتوانسته از کف قیمتی قبلی فاصله بگیرد. اندازه این موج نزولی هم خیلی کوچک است. این اولین نشانه از تضعیف قدرت فروشندگان در بازار است. بازار در نقطه ۲ اولین اوج قیمتی جدید و بالاتر از اوج قیمتی قبلی را تشکیل داده است. این یعنی تعریف روند نزولی نقض شده است. در ادامه و با تشکیل کف قیمتی جدید و بالاتر از کف قیمتی قبلی (نقطه ۳)، روند صعودی شروع شده است.