بازارهای متنوعی برای معامله وجود دارند. برخی از معامله گران به طور تصادفی بازاری را برای تحلیل و معامله انتخاب میکنند و برخی دیگر هم شاید اسم بازار مثل شاخص نزدک را جایی شنیدهاند و کنجکاو شدهاند. معمولاً توصیه میشود که پیش از تحلیل و معامله، آگاهی کلی با بازار مربوطه داشته باشید. به طور مثال بازار جفت ارز EURUSD چه ویژگیهای دارد؟ این جفت ارز نقد شونده ترین جفت ارز در بازار فارکس است. با این حال از دید تحلیلگر و معاملهگر تکنیکال، همه بازارهایی که نمودار قیمت و زمان دارند، قابل تحلیل و معامله هستند. با این وجود هر چارتی برای معامله مناسب نیست. در این مقاله میخواهیم با یک روش ساده تشخیص دهیم که کدام چارت برای استراتژی معاملاتی ما مناسب است.
فرض کنید شما یک معاملهگر پیرو روند هستید. یعنی همیشه در جهت روند معامله میکنید. برای چنین معاملاتی باید در بازار موجهای صعودی و نزولی مشاهده شود. در عین حال معاملهگر مخالف روندی که با بازگشتهای بازار معامله میکند هم همیشه به دنبال بازارهای خنثی و بدون روند است. هر چند در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما معمولاً معامله گران خیلی توجهی به این مسائل ساده ندارند. آنها سعی میکنند استراتژی پیرو روندی خود را در بازار خنثی و بدون روند پیاده کنند و یا برعکس، از استراتژی مخالفت روندی برای بازارهای روند دار استفاده میکنند. روشهای زیادی برای تشخیص ماهیت چارت بازار وجود دارد. میتوانید از اندیکاتورهای تکنیکال مثل باندهای بولینگر یا میانگین متحرک استفاده کنید، اما روش ساده دیگری هم وجود دارد. کافی است چارت بازارهای مختلف را در یک تایم فریم مشخص مثل تایم فریم چهارساعته باز کنید و با یکدیگر مقایسه کنید.
به تصویر زیر از دید یک معاملهگر پیرو روندی نگاه کنید:
از دید معامله پیرو روندی، چارت بالایی یک چارت زشت است و به درد نخور است! این چارت منتظر ورود شما به معامله است تا در جهت خلاف معامله شما حرکت کند! استراتژیهای خلاف روندی میتوانند در این چارت به خوبی عمل کنند، اما معاملهگری که به دنبال روند است، نباید وارد چنین چارتی شود. حال اجازه دهید به یک چارت زیبا از دید معاملهگر پیرو روندی نگاه کنیم:
تفاوت دو تصویر بالایی کاملاً مشهود است. با این حال به عنوان معاملهگر پیرو روندی هیچکس دوست ندارد که پیش از شروع روند وارد بازار شود و یا خیلی دیر وارد روند شود. همیشه احتمال شکست جعلی وجود دارد. چارتهای قیمتی همیشه در حال تغییر از بازار بدون روند به روند دارد و برعکس هستند و هرچقدر سریعتر و دقیقتر بتوانیم روند را تشخیص دهیم، شانس موفقیت در حرفه معاملهگری هم افزایش خواهد یافت. به نمودار زیر نگاه کنید تا با دوره گذار بازار را به خوبی درک کنید:
در تصویر بالا بازار در سه مرحله سقوط کرده است و در نهایت در یک سطح تقریباً صاف به تعادل رسیده است. بعد از حرکت چهارم، همه معامله گران (پیرو روندی و مخالف روندی) باید به این نتیجه رسیده باشند که روند بازار فعلاً به پایان رسیده است و بازار در حال ورود به فاز خنثی است. اینکه بعد از فاز خنثی بازار در کدام جهت حرکت خواهد کرد، فعلاً مشخص نیست. حرکات قیمتی بازار در فاز خنثی ۴ نشانگر ابهام در بازار است. سرمایهگذاران و معامله گران نمیتوانند تصمیم بگیرند و بازار گیج شده است. در ادامه در مرحله پنج خیلی ساده میشود که گفت که از کدام استراتژی باید برای معامله استفاده کرد: استراتژی معامله در بازارهای بدون روند یا خنثی.
چارتها همیشه در دو وضعیت قرار دارند: یا روند دار هستند یا بدون روند. معاملهگر باید قدرت تشخیص دهد که روند بازار به چه شکلی است و استراتژی متناسب با آن را به کار برد. هر بازار خنثی و بدون روندی در نهایت شکسته خواهد شد و روند جدیدی شروع خواهد شد. در عین حال بازارهای روند دارد هم بعد از به راه انداختن سه موج بزرگ حرکتی به پایان خواهند رسید. عاملی که معاملهگر بازنده را از برنده جدا میکند هم همین قدرت تشخیص و به کار گیری ابزار و تئوریهای درست است.
در این میان چارتهای قیمتی وجود دارند که اصلاً مشخص نیست گه اتفاقی در حال روی دادن است! خود بازار گیج میزند و حرکات قیمتی نشانگر سردرگمی فعالین بازار هستند. آیا منطقی است وارد چنین بازاری شد و خود را درگیر بازاری کرد که همه را گیج کرده است؟ یا بهتر است که از چنین بازارهایی دوری کرد؟ اگر بازار برای شما مبهم است و از همه بدتر برای همه مبهم شده، بهتر است که از تحلیل و معامله آن خودداری کرد. به نمودار پایینی نگاه کنید:
در چارت بالایی بازار از فاز خنثی سریعاً به بازار روند دار گذر کرده است و در ادامه دوباره به فاز خنثی بازگشته است. شاید استراتژیهایی برای معامله چنین بازاری وجود داشته باشد، اما وقتیکه خود چارت تکلیفش با خودش مشخص نیست، چرا باید وارد چنین بازاری شد؟ وقتی چارت مبهم بود خیلی ساده از کنار آن عبور کنید و به چارت دیگری نگاه کنید! به خاطر داشته باشید که شما باید در بازاری فعالیت کنید که از آن شناخت دارید و میتوانید امواج حرکتی و پولبک های بازار را تشخیص دهید. روند را مشخص کنید و حمایتها و مقاومتهای صاف و تمیز داشته باشید. اگر بازار مبهم بود همان بهتر که درگیر آن نشوید. به چارت پایینی نگاه کنید.