مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات

چهارشنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۷ - ۱۴:۵۳

برای ورود به هر بازار و حرفه ای مهم ترین انگیزه و دلیل برای اغلب افراد کسب درآمد می باشد حال آنکه شرایط گوناگون شخصی، اجتماعی و بازده درآمد می تواند در انتخاب مسیر و نوع کار یا سرمایه گذاری تاثیر گذار باشد. همانطور که می دانید شرایط ورود به بازار سهام و مالی بسیار آسان است و معامله گر می تواند به بازده بسیار بالایی از این بازارها برسد. در این بازارها معامله گر در حال محک زدن معلومات خود است. به همین دلیل در این بخش شرایط سرمایه گذاری و معامله طبق استراتژی و برنامه آورده شده است.

شرایط سرمایه گذاری

اگر بخواهیم بی پرده با اغلب کسانی که می خواهند وارد بورس های با فراریت بالا مانند (مبادلات ارز، طلا، نقره، نفت و غیره) صحبت داشته باشیم باید اذعان کنیم که شرایط ورودی و سرمایه گذاری در این بورس ها بسیار آسان می باشد و با توجه به ریسک موجود نیز بازده سرمایه میتواند تا ده ها و صد ها برابر باشد اما از یاد نبریم که ماهیت فرار و بازیگران زیاد این بورس ها باعث به وجود آمدن ضوابط خاص شده است که این ضوابط از قوه تشخیص بسیاری افراد پنهان می باشد.

بیشتر از آن که در این بورس ها فرد در حال رقابت با بازیگران دیگر باشد، در حال رقابت با خود و محک زدن دانش، تجربه و شرایط روحی روانی خویش در بورس می باشد. برای موفقیت در بورس های این چنینی سه عامل مهم در موفقیت فرد نقش دارد.

الف: دانش و تجربه

ب: مدیریت سرمایه (Money Management)

ج: نگرش و روانشناسی

بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟

با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید

در صورتی که سرمایه گذار هر یک از عوامل فوق را نادیده بگیرد و یا در اجرای اصول کوتاهی نماید مستقیما باعث زیان خود شده و قسمت قابل توجهی از سرمایه خود را از دست خواهد داد. تجربه نشان داده است افرادی که از دانش و تجربه کافی برخوردار نبوده و یا مدیریت ریسک و سرمایه را جدی نمی گیرند و افرادی که نگرش صحیحی به معاملات نداشته و بر خود تسلط کافی ندارند، سرمایه خود را در زمانی کوتاه از دست می دهند.

توجه داشته باشید که این بخش، قسمتی کوچک از کل دوره می باشد ولی با این وجود رعایت، تسلط و بکارگیری تمامی دستورات و پیشنهادهای این قسمت به طور مستقیم با ماندگاری و سودآوری سرمایه گذاری نسبت مستقیم دارد. بنابراین توجه و تمرکز فراوان شما نسبت به این قسمت را برای موفقیت امری واجب و ضروری می دانم.


شناسایی و استفاده از اصول احتمالات در معاملات

پیش بینی ریاضی، فرآیند بسیار مهمی در ترید است. شما میتوانید این علم رابه نفع خودتان بکار ببرید و یا اجازه دهید بازار از آن به نفع خویش استفاده کند.

همانطور که قبلا گفته شد برای موفقیت در بازار و کسب سود مداوم به سه عامل کلی نیاز داریم، نقش و اهمیت سه عامل بالا تا حدی می باشد که ایراد و نقصان در اجرای هر کدام از آنها منجر به از دست رفتن کل حساب خواهد شد. به عنوان مثال در صورتی که تریدر به دو عامل “دانش و تجربه” و “نگرش و روانشناسی” تسلط کافی داشته باشد ولی اصول مدیریت سرمایه را برای تعیین حجم معاملات در نظر نگیرد، پس از مدت کوتاهی سرمایه اش را از دست خواهد داد.

عامل دیگری که شانس کسب در آمد و افزایش حساب را برای معامله گران کمتر می کند میزان اسپرد و تفاوت نرخ خرید و فروش می باشد. اگر شما به صورت کاملا اتفاقی در بازی شیر یا خط شرکت کنید شانس پیروزی و بخت شما کاملا برابر و ۵۰ درصد می باشد حال آنکه در بازار های مالی شما شانسی برابر ۵۰ در صد ندارید و بابت هر معامله مبلغی را به عنوان کارمزد (اسپرد) به کارگزار خود می پردازید.

در این صورت حتی اگر شانس موفقیت سیستم تحلیل و پیش بینی شما ۵۰ در صد باشد باز هم در بلند مدت شما یازنده خواهید بود چرا که به مرور سرمایه شما تحلیل می رود. بنابراین باید سیستمی را پیدا کنید که شانس موفقیت تان را به بیش از ۵۰ در صد برساند.

مساله دیگر میزان سرمایه ای می باشد که بر اساس آن معامله می کنید. دوباره به مثال شیر یا خط بر میگردیم من ۱ دلار و شما ۱۰ دلار دارید با هر شیر من یک سنت برنده و با هر خط یک سنت می بازم در صورتی من کل پولم را از دست می دهم که شما ۱۰۰ خط متوالی بیاورید و شما در صورتی می بازید که من ۱۰۰۰ خط متوالی بیاورم. در صورتی که بین ما کسی مانند بروکر کارمزد نگیرد!!!

حال اگر هر شیر ۲۵ سنت مرا برنده و هر خط ۲۵ سنت مرا بازنده کند چه اتفاقی روی می دهد؟ بعد از چهار خط متوالی من سرمایه ام را از دست می دهم و بعد از ۴۰ شیر متوالی شما سرمایه خود را از دست می دهید، شانس چهار احتمال متوالی بیشتر است یا ۴۰ احتمال متوالی؟ کاملا معلوم است که احتمال از دست رفتن سرمایه من ۱۰ برابر احتمال سرمایه شما می باشد.

احتمالات این بازی در بازار فارکس کاملا عینیت دارد و در صورت استفاده از سرمایه کم یا لوریج بالا احتمال بازنده شدن و از دست رفتن سرمایه بسیار زیاد می باشد. برای این منظور غیر از تلاش برای افزایش شانس موفقیت در معاملات، با سرمایه زیاد یا لوریج کمی وارد بازار شوید تا احتمال بازنده شدن شما در مقابل بازار کاهش یابد.


آشنایی با دراو داون – Drawdown و اندازه گیری بازگشت از ضرر

Drawdown نشان دهنده حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم می باشد و عموما به صورت درصد بیان می گردد. به عنوان مثال اگر یک معامله گر حساب ۲۰۰۰۰ دلاری داشته باشد و با ضرری معادل ۵۰۰۰ دلار، حساب خود را به ۱۵۰۰۰ دلار برساند ۲۵ درصد drawdown را تجربه کرده است.

نکته جالب توجه در مورد Drawdown این است که اگر یک معامله گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند! اجازه بدهید مثالی بیاوریم: معامله گری ۲۰۰۰۰ دلار سرمایه دارد. ۵۰ درصد سرمایه خود را ضرر می کند و سرمایه او به ۱۰۰۰۰ دلار می رسد. حال اگر وی بخواهد به رقم ۲۰۰۰۰ دلار اولیه برگردد، باید سرمایه فعلی خود را دو برابر کند. یعنی برای جبران ۵۰ درصد ضرر، باید ۱۰۰ درصد سود کند که این کار بسیار دشواری است.

به همین ترتیب اگر معامله گر ۱۰ درصد drawdown داشته باشد، برای جبران آن باید ۱۱٫۱۱ درصد سود کند…

جدول drawdown

به توجه به مطالب فوق، معامله گر باید توجه داشته باشد که “حفظ سرمایه و ضرر نکردن در اولویت قرار دارد”
برای آشنایی بیشتر با مبحث دراو دان و مطالعه تکمیلی Drawdown پیشنهاد می شود حتما این مقاله را مطالعه بفرمایید 


شناسایی اصول استفاده از نسبت سود به ضرر (ریسک به ریوارد)

یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه رعایت نسبت زیان به سود (Risk/Reward یا R/R) می باشد. قبل از انجام هر معامله شما باید بدانید سود احتمالی که از آن معامله توقع دارید چقدر است و برای به دست آوردن این مقدار سود حاضرید چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. آیا منطقی است که برای به دست آوردن یک سود ۱۰۰۰ دلاری، ۵۰۰۰ دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعا پاسخ منفی است.

اصول مدیریت ریسک بیان می کند که در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر برای یک معامله فرضا ۳۰ پوینت استاپ لاس در نظر گرفته اید، حد اقل ۶۰ پوینت یا بیشتر را باید به عنوان تارگت در نظر بگیرید. اگر فرصت معاملاتی پیش بیاید که نتوانیم این نسبت را برای آن به کار گیریم، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.
برای آشنایی بیشتر برای چگونگی محاسبه نسبت سود به ضرر (ریسک به ریوارد) پیشنهاد می شود حتما این مقاله را مطالعه بفرمایید


شناسایی اصول محاسبه حداکثر میزان ضرر بر اساس سرمایه

معمولا معامله گران مبتدی به دو صورت موجودی حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر (استاپ لاس) و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم.

در حالت اول برای افراد مبتدی حد ضرر مانند محافظی محکم جلوی از بین رفتن حساب را می گیرد اما آنها عموما با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پس از مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دامی گرفتار می شوند که بازار بر خلاف جهت آنان حرکت می کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می شود.

حالت دوم در صورتی پیش می آید که معامله گر مدیریتی بر ضررهای خویش ندارد و اجازه می دهد ضررهای متوالی و بعضا بزرگ موجودی حسابش را از بین ببرند. برای پیش گیری از این حالت توصیه می شود در هیچ معامله واحدی، مقدار حد ضرر (استاپ لاس) بیش از ۳ درصد کل موجودی سرمایه نگردد و در هیچ زمانی مجموع مقدار حد ضرر (استاپ لاس) معاملاتی که همزمان باز هستند بیش از ۶ درصد موجودی حساب نباشد.

به عنوان مثال برای حسابی ۱۰۰۰ دلاری حداکثر ریسک یک معامله در صورت رسیدن بازار به حد ضرر باید ۳۰ دلار باشد و پیرو این قضیه تنظیم لات (حجم) معامله انجام شود و هیچ زمانی ریسک مجموع معاملات همین حساب نباید بیش از ۶۰ دلار بشود. توصیه می شود معامله گران برای هر بازه زمانی خود حد ضرری خاص داشته باشند.

به عنوان نمونه در صورت ۶درصد زیان در روز یا ۱۰ درصد زیان سرمایه در هفته از معاملات دست کشیده و علت زیان های خود را بر اساس روش معاملاتی خود و مدیریت سرمایه مورد بازبینی قرار دهند و پس از بررسی و رفع اشکالاتی که باعث به وجود آمدن معاملات زیان ده شده است فعالیت خود را از سر گیرند.


آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی

۱- کمبود دانش: یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار مبادلات ارز نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.

۲- معاملات احساسی: این مورد آسیب رسان ترین دلیل برای از بین رفتن حساب می باشد. معاملاتی که برگرفته از برنامه و روش معاملاتی نیست با احساس تریدر سرو کار دارد و به علت اینکه برای این معاملات از تفکر و تعقل استفاده نشده عموما زیان آور هستند. احساسات گوناگونی می تواند در معاملات دخیل باشد اما یک نکته در تمام احساسات معامله گران یکسان است، تمامی معاملات احساسی منجر به ضرر میگردند. احساس غالب، در اکثر موارد طمع برای کسب سود بیشتر است. در حالی که جلوگیری از ضرر نکته مهم تری است. احساسات خود را بشناسید و در زمان ترید کردن تا حد امکان آنها را کنترل کنید.

۳- معاملات زیاد: معاملات زیاد (over trading) معمولا به این دلیل انجام می شود که معامله گرتمایل دارد تمام حرکت های بازار را بدون کم و کاست شکار کند. این امر تقریبا محال است و بزرگترین تحلیل گران و معامله گران دنیا نیز این کار را انجام نمی دهند.

۴- معامله با حجم زیاد: حجم زیاد معاملات، ریسک سرمایه گذار و آسیب پذیری سرمایه را افزایش می دهد. هنگامی که یک معامله گر با حجم بالا معامله می کند، با تعداد کمی معامله ضررده می تواند کل حساب خود را از دست بدهد.

۵- اعتماد به پیش بینی دیگران: از معاملات دیگران برداشت و الگوبرداری نکنید، شرایط حساب، دیدگاه و دلایل افراد با یکدیگر برای حضور در بازار متفاوت است. هر کسی حتی در صورت استفاده از پیش بینی دیگران مسئول حساب خویش است ، مگر آنکه کل مدیریت حساب خویش را به تریدری دیگر بدهد. تا حد امکان از تحلیل خود پیروی کنید.

۶- نداشتن حد ضرر (استاپ لاس): نداشتن استاپ لاس به معنی این است که معامله گر حدی برای اشتباه خویش متصور نیست، هر انسانی امکان اشتباه دارد و حد ضرر امکانی برای جلوگیری از فاجعه بار بودن اشتباهات می باشد. قبل از آغاز معامله حد ضرر خود را بشناسید. در زمان معامله اغلب معامله گران تحت تاثیر ترید خود قرار می گیرند و از لحاظ روانی برایشان سخت است که حد ضررشان را بپذیرند. در زمان معامله تغییر حد ضرر عموما منجر به زیان های بیشتر می شود. هیچ زمانی حد ضرر خود را خلاف جهت معامله خود تغییر ندهید. یعنی مقدار حد ضرر خود را بیشتر نکنید.

۷- معامله در ساعات نامناسب: آشنایی نداشتن با میزان نوسان بازار در ساعات متفاوت هر جفت ارزی می تواند باعث تخمین های اشتباه معامله گران شود. ارزهای اروپایی در مقابل دلار، در ساعات بازار توکیو نوسانات زیادی ندارند و نباید برای معاملات در این ساعات سودهای زیادی متصور بود و یا در ساعات اولیه بازار لندن و نیویورک نباید نوسانات کوتاه و کوچک ما را از نوسانات بزرگی که بازار در پیش دارد غافل کند.

۸- معامله یک ارز نه یک جفت ارز: ما در اصل ارزش برابری دو ارز را معامله می کنیم. با تحلیل صرف عوامل تکنیکال یا فاندامنتال یک کشور نمیتوان نتیجه گرفت که یک جفت ارز در چه جهتی حرکت خواهد کرد. شاید فاندامنتال و تکنیکال ارز مقابل، شرایط متفاوتی را برای برابری آن جفت ارز رغم زده باشد که نباید از دید معامله گر پنهان بماند.

۹-نداشتن سیستم معاملاتی: نداشتن برنامه، روش یا سیستم معاملاتی از اصلی ترین دلایل زیان می باشد. نداشتن برنامه و روش عموما باعث معاملات احساسی می شود در حالی که روش معاملاتی به تریدر دیدگاهی برای تفسیر تمامی قیمت های بازار می دهد. شاید برنامه و روش مکانیزه و کامپیتری نباشد اما حتما باید وجود داشته باشد. برنامه باید قابلیت تفسیر بازار، بازدهی در گذشته و همخوانی با شرایط تریدر را داشته باشد. نقصان در هر کدام از این شرایط، باعث معیوب بودن برنامه و پیرو آن از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه می شود.

۱۰- معامله خلاف روند: عموما بیشتر برنامه ها و روش های معاملاتی برای استفاده از جهت حرکت بازار استفاده می شوند. هم جهتی معاملات با روند اصلی، امکان سود بیشتر و ریسک کمتر را به همراه دارد. تا زمانی که برنامه و روش امتحان شده شما معاملات خلاف جهت را تایید نکرده است از معامله در خلاف روند اصلی بازار بپرهیزید.

۱۱- خروج های بی برنامه (خروج از معاملات به خاطر ترس): معامله گر مبتدی عموما با سود و یا ضرر های کم، از ترس زیان های بیشتر از معامله خود خارج می شود و برنامه ای غیر از سیستم معاملاتی خود را در پیش می گیرد. در اغلب موارد پتانسیل سود خود را با سود کم یا زیان از دست می دهد و پس از حرکت بازار خود را نکوهش می کند که این امر می تواند عواقب منفی دیگری برای حساب داشته باشد.

۱۲- معاملات با اهداف کوچک: کسانی که برای اهداف کوچک وارد می شوند حد ضرر و سود کوچکی در نظر می گیرند (اسکالپر ها) در اغلب موارد، حد ضررشان بیشتر از حد سودشان است و به این نکته توجه نمی کنند که بازار در کوتاه مدت، تحت تاثیر معاملات لحظه ای می تواند جهاتی خارج از جهت اصلی خود ایجاد کند و همین تغییر جهت کوچک می تواند موجب زیان آنها شود. معاملات با اهداف کوچک ریسک حد سود را نسبت به اسپرد افزایش می دهد.

اگر یک معامله گر برای معامله ای ۱۰ پیپ حد سود و حد ضرر را در نظر بگیرد با احتساب اسپرد، تنها با ۷ پیپ حرکت بازار در خلاف جهت، ضرر می کند در حالی که برای رسیدن قیمت به حد سود، باید بازار ۱۳ پیپ به نفع شما حرکت کند. به نظر شما کدام قیمت نزدیکتر است و به احتمال زیاد دیده خواهد شد؟

۱۳- معامله در قله ها و دره ها: افرادی که برای استفاده از تمامی یک روند تلاش می کنند زیان های بسیاری را متحمل می شوند. افراد کمال طلب تنها به دنبال قله ها و دره ها هستند در حالی که قله ها و دره ها در بازارهای دو جهته نسبی بوده و هر زمانی امکان اینکه بازار دره ها و قله های جدیدی بسازد وجود دارد. این مساله را برای خود حل کنید که نمیتوان از تمام حرکات بازار استفاده کرد. شما اگر با رعایت اصول، قسمتی از حرکت مفید بازار را هم شکار کنید، در دراز مدت سود خوبی به دست می آورید.

۱۴- ساده انگاری بیش از حد: اینکه روشهای ساده، اصولی و کاربردی عموما بازده خوبی دارند بر هیچ کس پوشیده نیست اما ساده انگاشتن بیش از حد معاملات، عموما منجر به زیان می گردد. باید توجه داشت بازار با شرایط و دلایل گوناگونی به حرکت در می آید. ساده انگاری و بی توجهی به عوامل تاثیر گذار بازار عموما موجب زیان می گردد. نسبت به آنها آگاه باشید.

۱۵- معامله نزدیکی خبر: معامله در نزدیکی زمان اعلام اخبار مهم اقتصادی بیشتر مواقع برای ارضای احساس سود گرفتن می باشد. حرکات سریع و ناگهانی قیمت ها در زمان اعلام خبر می تواند هر تریدر آماتوری را وسوسه کند اما آیا نتیجه این معاملات برای وی قابل تصور است؟ در صورت نداشتن تجربه و اشراف کامل نسبت به خبر و موضوع آن، از معامله در زمانهایی که بازار تحت تاثیر خبر است اجتناب کنید.

۱۶- اطمینان به روش اشتباه: بسیار دیده شده که معامله گران با سودهای کم تعداد و کوچک تحت تاثیر روشی قرار میگیرند و حتی در صورت زیان آور بودن، آن را تغییر نمی دهند یا بهینه نمی سازند. دائمابا خوشبینی بی مورد به خود امید واهی می دهند در حالی که روش یا کارایی خود را از دست داده یا حتی امتحانی کامل و درست پس نداده تا به نتیجه برسد. روش خود را بشناسید و در صورت مشکل داشتن یا آنرا بهینه کنید و یا کلا تغییر دهید.

۱۷- نداشتن دستور توقف زیان (استاپ لاس) نزد کارگزار: تریدرهای مبتدی با توجیحات و دلایل گوناگون ممکن است دستور توقف زیان خود را برای کارگزارشان مشخص نکنند. شاید با رسیدن قیمت به نقطه زیان، ایشان ضرر را بپذیرند و به صورت دستی از معامله خارج شوند ولی حتما باید فکری هم برای حوادث ناگهانی کرد تا از زیانهای بزرگ جلوگیری شود.

قطع دسترسی به بروکر (قطع اینترنت و تلفن) و حوادث ناگهانی تغییرات قیمتی می تواند باعث شود که شما بیش از مقداری که قبل از معامله پیش بینی کرده اید متضرر شود و در صورت بروز این اتفاق هیچ کسی پاسخ گوی شما نخواهد بود. همزمان با آغاز هر معامله دستور زیان خود را برای بروکر مشخص کنید. بدین صورت معامله خود را برای زیانهای بزرگ به نوعی بیمه کرده اید.

۱۸- توجه نکردن به معاملات باز: توجه نکردن به معاملات و دستورات باز میتواند یکی از دلایل از بین رفتن سرمایه باشد. همه می دانیم ترید و تمرکز مداوم روی قیمتها امری کسالت آور و خسته کننده است اما غفلت و بی توجهی نیز میتواند عواقب بدی برای موجودی حساب داشته باشد.

در صورت داشتن معاملات باز بر اساس روش خود شرایط بازار را زیر نظر بگیرید خود را درگیر معاملات متعدد نکنید چرا که با اینکار تمرکز را از بعضی از معاملات خود می گیرید. چه بسا آن معاملات سود بیشتری داشته اند یا امکانش بوده که در ضرر کمتر متوقفشان کرد. در صورتی که احساسات بر شما قالب نمی شوند از معاملات خود غافل نشوید و آنها را ترک نکنید.

۱۹- تفسیر نادرست اخبار: تفسیر نادرست اخبار شاید نشات گرفته از کمبود دانش باشد اما موارد بسیاری نیز وجود دارد که دانش شما به حد کافی است اما تجربه عکس العمل بازار نسبت به آن خبر را ندارید. فرضیات شما برای خبر میتواند کاملا درست باشد اما نقش تجربه و بینش برای تفسیر خبرها بسیار مهمتر و حیاتی تر از دانش می باشد. تا زمانی که تجربه لازم روی اخبار ندارید از معامله بر اساس آنها اجتناب کنید.

۲۰- سپردن معاملات به شانس: سپردن معاملات به اما و اگر برگرفته از رفتار قماربازان می باشد. معاملات خود را مدیریت کنید، برای بهبود آنها تلاش کنید و آنها را زیر نظر بگیرید. مطمئن باشید با شانس نمیتوان در بازار های مالی موفق شد. دانش، تجربه و مدیریت معاملات از مهم ترین عوامل موفقیت در معاملات می باشند. سرمایه خود را به بخت و اقبال نسپارید.

۲۱- تاثیرپذیری از نوسانات قیمت: بسیار دیده شده معامله گران تحت تاثیر نوسانات، روش و برنامه خود را فراموش می کنند. این تفکر در زمانهایی که بازار حرکات شدیدتری دارد شیوع بیشتری پیدا می کند. افراد در این زمان ها با این تصور که “بازار حرکات شدیدی دارد. چرا من استفاده نکنم” از روش خود پیروی نکرده و ناخواسته موجب زیان حسابشان می شوند. تنها بعد از قبول ضرر است که فرد می فهمد که حرکتش کاملا اشتباه بوده است.

۲۲- نداشتن شجاعت معامله: برخی افراد اساسا بیش از حد محافظه کار هستند. اغلب در زمانی که روششان سیگنال میدهد در مکان لازم وارد نمی شوند و مدام در پی بدست آوردن قیمت های بهتر هستند. شاید در گذشته معاملات زیان آور سختی را پشت سر گذاشته باشند که حال می ترسند. این افراد سعی می کنند مدت زیادی بازار را زیر نظر بگیرند اما در مکان لازم وارد معامله نمی شوند و تنها بعد از حرکت بازار در جهت دلخواهشان، افسوس گذشته را می خورند. تمایل بسیار زیاد به تحلیل بازار بدون گرفتن معامله از علامت های اصلی این افراد می باشد.

۲۳- عدم تمرکز و زمان کافی: زمان و تمرکز از مهم ترین اصولی می باشد که آنقدر بدیهی است که بسیاری از آن غافل می شوند. اگر سیستم تحلیل و معامله شما بر مبنای این است که بعد از معامله آنرا زیر نظر بگیرید بنابراین لازم است قبل از آغاز معامله زمان مورد نیاز را محاسبه کنید.

آیا می توانید برای آن معامله تا زمان مورد نیاز، بازار را زیر نظر بگیرید؟ بسیاری هم با اینکه می دانند نمی توانند زمان زیادی بازار را زیر نظر بگیرند سعی در این دارند در مدت کوتاهی نظر خود را بر بازار تحمیل کنند و بالاخره کاری انجام دهند. این افراد نیز به علت اینکه تمرکز کافی ندارند و در عین حال از روش همیشگیشان استفاده نمی کنند اسباب زیان خود را فراهم می کنند.

۲۴- توجیه معاملات: توجیه معمولا زمانی بوجود می آید که معامله گر می داند که اشتباه میکند اما با فرضیات غلط، خود را برای انجام آن معامله یا روش اشتباه توجیه می کند. فرد توجیه کننده عموما عوامل اصلی را فراموش می کند و تنها خود را با عوامل فرعی متغیر فریب می دهد. در بسیاری موارد با خود عهد می بندد که همین یک بار اشتباهی را انجام دهد اما باز آن را تکرار می کند و معاملات معدودی را که با توجیه اشتباه به سود رسیده مدام به خاطر می آورد. توجیه و بهانه آوردن برای معاملات سود آور و زیان آور تنها یک نتیجه دارد و آن هم از بین رفتن حساب فرد است.

۲۵- تعمیم اشتباه قیمت ها: این فرضیه که در بسیاری موارد قیمت بعضی کالا ها و ارزها با هم ارتباط نزدیکی دارند بر هیچ معامله گری پوشیده نیست اما این مساله نباید باعث بوجود آمدن فرضیات غلط بشود. با فرض اینکه میدانیم یورو به دلار و پوند به دلار حرکات شبیه به هم دارند، نمیتوان این نتیجه را گرفت که همیشه به مانند هم حرکت می کنند. این اشتباه که معامله گران مبتدی با تحلیل یکی از آنها بر روی جفت ارز دیگر معامله انجام می دهند میتواند فرضیه غلطی باشد. تعمیم نمودارها و قیمت ها به یکدیگر برای انجام معاملات کاری اشتباه است که تنها از معامله گران مبتدی سر میزند.

۲۶- تحت تاثیر جهت قرار گرفتن: اولین و مهمترین کاری که یک تریدر انجام میدهد پیش بینی جهت آینده بازار است. شاید شما جهت را درست تشخیص بدهید اما به علت ورود در جای نامناسب معاملات زیان دهی انجام می دهید. تحت تاثیر جهت بازار قرار نگیرید اجازه بدهید روش و برنامه معاملاتی شما سیگنال ورود را صادر کنند نه جهت قیمت. یعنی ممکن است شما در جهت بازار وارد معامله شوید اما چون در جای مناسبی معامله خود را آغاز نکرده اید، متضرر شوید.

۲۷- درگیر جزییات زیادی شدن: درگیر شدن با جزییات زیاد، تحلیل های گوناگون و استفاده از اندیکاتورهای بسیار، تنها باعث تشویش تریدر و بوجود آمدن سیگنالهای اشتباه می شود. از یک یا حداکثر دو روش استفاده کنید و برای تایید سیگنال های خود، از یکی دو اندیکاتور بیشتر استفاده نکنید و تا حد امکان سعی کنید چشم و گوش خود را روی سیستم ها و روش های دیگران ببندید. اگر روش شما سودآور بوده چه دلیلی دارد که به دنبال تایید گرفتن از دیگر روش ها باشید؟ مگر آنکه روش شما سود آور نباشد و به آن اطمینان نداشته باشید.

۲۸- نپذیرفتن اشتباه: نپذیرفتن اشتباه تنها لجبازی با خود و از بین بردن حساب خویش است. تفاوتی ندارد که تریدر یک معامله اشتباه را نمی پذیرد و از آن درس نمی گیرد و یا کلا از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده می کند. بازار محل قدرت نمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچ کس هماهنگ نمی کند. این تریدرها هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید.اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.

۲۹- کسی یک شبه پولدار نمی شود: تعریف شما از پولدار شدن چیست؟ اگر حسابتان را چند برابر کنید به خود پولدار می گویید؟ اینها سوالاتی است که عموما تریدرهای مبتدی جوابی برایشان ندارند. ایشان از یک سو رویاهای بسیار بزرگ دارند و از سوی دیگر راه رسیدن به آنها را نمی دانند.

احتمال اینکه یک حساب ده هزار دلاری از بین برود یا به یک میلیون دلار برسد یک به صد است. بسیاری افراد این مساله را درک نمی کنند و با هر معامله به دنبال سود های آنچنانی هستند که امری محال است. این واقعیت که سرعت موفقیت در این بازار (مبادلات ارز) می تواند بیش از بازارهای دیگر باشد امری واضح است اما این سرعت به حدی نیست که با یک یا چند معامله میلیونر شوید. موفقیت پروسه ای است که زمان لازم دارد. برای موفقیت باید مجموع سودهای شما بیش از زیان های شما باشد. زمان لازم را به معاملات اختصاص دهید و مدام روشتان را تصحیح کنید.

۳۰- ترس دیدن ضرر: ترس احساس طبیعی انسان است که او را از آسیب دیدن محافظت می کند. اما همین احساس اگر بیش از حد مجال یابد مانع پیشرفت و موفقیت می گردد. از اینکه معامله شما وارد ضرر شده نترسید مگر آنکه از سیستمتان پیروی نکرده باشید. زمانی که با برنامه و روش وارد معامله شده اید ترس عاملی بی معناست که تنها می تواند جلوی سودهای بیشتر شما را سد کند. با بازار منطقی برخورد کنید و تلاش کنید که قبل از انجام معامله، هنگام انجام معامله و بعد از آن احساسات بر تصمیم گیری شما تاثیر گذار نباشد.

۳۱- در نظر نگرفتن نسبت ریسک به ریوارد: شما هیچ زمانی در تجارت بدون لوریج، حاضر به معامله کالایی که احتمال ضررش چند برابر امکان سودش است نمی شوید. اما زمانی که صحبت از لوریج می شود با هدف کسب سود بیشتر این ریسک را می پذیرید. انجام معامله ای که حد سود آن کمتر از حد ضررش است تنها استفاده از احتمالات علیه خویش است. سعی کنید به مبادلاتی مبادرت کنید که حد زیان به سودش، یک به یک ونیم یا بیشتر است.

۳۲- فرضیات غلط: فرضیات غلط از مهمترین عوامل زیان ها هستند. بازارهای با فراریت زیاد (مانند مبادلات ارز) با اینکه از قوانین و فرضیات خاصی پیروی می کنند اما هیچ چیز در آنها ثابت و همیشگی نیست. اگر اتفاقی در گذشته روی داده هیچ تضمینی نیست که در آینده آن اتفاق یا عکس آن حتما روی دهد. بازار ترکیب و تلفیقی از اتفاقات گذشته و حال است. برای خود فرضیه بافی نکنید. از روش و سیستم معاملات خود پیروی کنید. تناقضات بازار را بشناسید و از فرضیاتی که اثبات نشده اند یا متزلزل هستند پیروی نکنید.

۳۳- تاثیر شایعات: شایعات با اینکه مواقعی موتور متحرک بازار هستند اما زمان های بسیاری وجود دارد که بازار از شایعات پیروی نمی کند از شایعات دوری کنید حتی اگر هر از گاهی درست باشند. سعی کنید از واقعیات بازار فرضیه بسازید. برداشت های خود را با واقعیات بازار تطبیق دهید و سپس وارد بازار شوید. به این شکل حتی اگر متضرر شوید نگرانی چندانی ندارید چون شما کاری را که درست بوده انجام داده اید.

۳۴- فریب سرعت بازار: حرکت شدید بازار در یک جهت، تضمین کننده ادامه حرکت در آن جهت نیست. این مساله در اغلب بازارهای مالی مشاهده می شود و باعث زیان بسیاری از مبتدی ها می گردد. اگر پیش بینی کرده اید که بازار در دو روز آینده به هدف سود شما می رسد و بازار در عرض چند ساعت به قیمت مورد نظر رسید هیچ تضمینی وجود ندارد که با همان سرعت یا در همان جهت ادامه مسیر دهد.

سعی کنید در سود و ضرری که پیش بینی کرده اید از بازار خارج شوید وسرعت بازار شما را فریب ندهد. اغلب روندهایی که مدت های طولانی دوام میاورند، در نمودار قیمت شیبی بین ۴۵ تا ۵۵ دارند. گرچه باز هم یادآوری می شود که شما باید در قیمت خروجی که قبل از آغاز معامله برای خود در نظر گرفته اید از بازار خارج شوید.

۳۵- انتقام: انتقام احساسی است که بعد از هر شکست سراغ هر انسانی می آید. معاملات زیان آور خود را شکست تعبیر نکنید. بدون تحلیل و از روی احساس سعی در پس گرفتن پول از دست رفته خود نداشته باشید. تنها معامله گران مبتدی بعد از شکست (قطعی یا در جریان) برای جبران زیان به حجم معامله خود می افزایند. اگر زیان کردید آنرا بپذیرید. سعی کنید دلیل آنرا بیابید. حداقل تا ساعاتی بعد از ضرر از معامله پرهیز کنید و در معامله جدید حجم آنرا افزایش ندهید.

۳۶- نداشتن استراحت: هر از گاهی به خود استراحت بدهید. کار کردن پیوسته انسان را خسته و دلزده میکند. نمی گویم بازار را زیر نظر نداشته باشید اما گهگاهی از بازار فاصله بگیرید و پس از استراحت، دوباره شرایط را بررسی کنید. حتی برای معاملات خود نیز استراحت را فراموش نکنید. اگر سیستم شما بصورتی است که نیاز به زیر نظر گرفتن بازار دارد در مواقع خستگی از کامپیوتر خود فاصله بگیرید. ساعاتی را که فکر می کنید بازار حرکات چندانی ندارد به استراحت بپردازید و بعد به بازار برگردید. برای کسب درآمد سلامتی خود را به خطر نیندازید. ذهن شما مهمترین ابزار حضور شما در بازار است با استراحت راندمان و بازده کاری آنرا بالا ببرید.

۳۷- رویا پردازی: یکی از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی را رعایت نکردن ریسک به ریوارد (زیان به سود) دانستیم اما نقطه مقابلی نیز برای این اشتباه وجود دارد: معامله گرانی که حد سود به ضررشان بیش از حد رویا پردازانه است. آنها با انتخاب حد ضرر های کوچک در پی سودهای بیش از حد بزرگ هستند. ریسک به ریوارد آنها اغلب از یک به چهار فراتر است. عموما آنقدر معاملات در سود فرو رفته خود را نمی بندند که یا آن معاملات در برگشت با صفر بسته شوند و یا در ضرر فرو روند. آنقدر ضررهای کوچک را می پذیرند تا زمانی که متوجه می شوند سرمایه ای برای سود های بزرگ و بلند مدت ندارند.

۳۸- اعتماد به نفس کاذب: حتما تا به حال با افرادی مواجه شدید که چون چندین بار کاری را به درستی انجام داده اند فکر می کنند همیشه شرایط بر وفق مراد ایشان است. تصور می کنند بازار در دستان آنها است و فریب سود های گذشته را خورده و پل شکست خویش را می سازند. بازار اگر در جهت آنها حرکت نکند با آن لجبازی می کنند یا از بازار و معامله خود عصبانی می شوند اما هیچ فکر معقولی برای خروج از بحران نمی یابند.

راه حل این افراد اجتناب از اعتماد به نفس کاذب است. هر میزان و هرچه معامله سودآور داشتید در زمان حال به فراموشی بسپارید و تنها تلاش کنید در مقابل معاملات حال حاضرتان بهترین و معقول ترین تصمیم را بگیرید.

۳۹- عدم آرامش: آرامش از مهمترین و بدیهی ترین عوامل ترید است. زمانی که مشکل یا مساله ای در زندگی خصوصی دارید ترید نکنید. اصلا به بازار نزدیک نشوید. بازار مکانی برای برون رفت از احساسات منفی شما نیست. چه بسا با تحمل ضرر احساسات منفی شما تشدید شود همانطور که همیشه توصیه شده احساس غرور و سرخوردگی ناشی از سود و زیان شما را از حالت تعادل خارج نکند. باید بتوانید احساسات خارج از بازار را نیز در زمان ترید کنترل کنید.

۴۰- استفاده از ابزارهای دارای تاخیر: استفاده از ابزارهای دارای تاخیر مخصوصا در استفاده از روش های تکنیکال و فاندامنتال می تواند عواقب وحشتناکی برای حساب شما داشته باشد. هر عامل تاثیر گذار غالبا در لحظه و خیلی زود تاثیر خود را روی قیمت در بازار نشان می دهد. بنابراین اگر از ابزاری استفاده کنیم که بعد از یک بازه زمانی اخطار خرید یا فروش را اعلام نماید به هیچ وجه منطقی نمی باشد. مهم ترین این ابزارهای دارای تاخیر ایندیکاتورهای لگینگ (Lagging) هستند.

۴۱- عدم یادداشت برداری از معاملات: در صورتی که واقعا به موفقیت و رسیدن به اهداف در بازار ایمان دارید حتما از معاملات خود یاد داشت برداری نمایید. با این کار فرد از تکرار اشتباهات جلوگیری کرده و عوامل موفقیت خود را بیش از پیش شناسایی می نماید. مکتوب کردن تمامی عوامل مهم از دیدگاه یک معامله گر در کنار یادداشت احساسات در زمان معامله، روشی کمّی برای مشاهده آماری کیفیت ترید شما می باشد.

۴۲- نداشتن راهنما: راهنما کسی است که شما را از اشتباهاتتان آگاه می کند و راه درست را به شما نشان می دهد. دیگر معاملات احساسی انجام نمی دهید چون باید به راهنمای خود توضیح دهید. امیدوارم درک کنید راهنما بازار را برای شما پیش بینی نمی کند، او به شما فورکست نمی دهد بلکه تنها شما را از اشتباهات بر حذر می دارد.

نیازی نیست راهنما حتما یک تریدر باشد. آشنایی مختصر با مبادلات ارز هم کافیست گرچه اگر راهنمای شما معامله گری با تجربه باشد بهتر است. راهنما باید از همه شرایط شما و حسابتان آگاه باشد و متعهد باشد که هیچ اطلاعاتی از زندگی خصوصی شما به دیگران نمی دهد. راهنما تاثیر فوق العاده ای در پیش گیری از اشتباهات و تصحیح آنها دارد. برای خود راهنمایی امین بیابید.


جمع بندی : مراحل اصولی انجام یک معامله

آن چه درباره مدیریت سرمایه و روانشناسی ترید (معاملات) تا به اینجا گفته شد قسمتی از اعمال و محاسباتی می باشد که باید مد نظر قرار دهیم. برای عملی کردن اطلاعات بالا در قسمت انتهایی این بخش، نمونه عملی و قدم های لازم برای مدیریت سرمایه را یادآوری می کنیم. فراموش نشود که این قدم ها باید مو به مو اجرا شود و تخطی از قسمتی از آن مساویست با از دست دادن سرمایه. برای مدیریت سرمایه این قسمت را یا کامل مطابق دستورات اجرا کنید و یا به روش خود بازگردید.

۱- تحلیل بازار : بر مبنای سیستم خود بازار را تحلیل کنید جهت آنرا تشخیص دهید و آماده معامله بشوید. اگر سیستم شما سیگنالی نمی دهد از وارد شدن به بازار بپرهیزید.

۲- تشخیص نقطه خروج : حد ضرر و سود خود را قبل از آغاز معامله تایین کنید. تایین حد ضرر و سودتان باید بر اساس تحلیل و سیستم معاملاتی شما باشد نه عوامل دیگر. اگر سیستم و روش شما حد سود و زیانتان را مشخص نکرده از وارد شدن به بازار بپرهیزید.

۳- ریسک به ریوارد : بعد از آنکه سیستم معاملاتی شما نقاط خروج را برای شما مشخص نمود، ببینید که آیا ریسک به ریوارد شما منطقی است یا خیر. اگر نسبت زیان به سود در قالبی که گفته شد نمی گنجد، بهتر است از از انجام معامله پرهیز کنید.

۴- محاسبه سه درصد زیان : محاسبه کنید سه درصد زیان از کل حسابتان چه مقدار می شود. اگر می خواهید بیش از سه درصد پول خود را روی یک معامله ریسک کنید از ورود به بازار بپرهیزید.

۵-ارزش هر پوینت زیان- سه درصد پول(دلار) حسابتان را بر میزان پوینت هایی که برای حد ضررتان در نظر گرفته اید تقسیم کنید به این صورت مشخص می شود هر پوینت ضرر شما چه میزان ضرر به شما تحمیل می کند.

اگر این محاسبات را بی ارزش می دانید تا زمانی که آنها را محاسبه نکرده اید از ورود به بازار بپرهیزید.

۶- محاسبه مارجین برای هر پوینت – حال که فهمیدید اگر بازار در خلاف پیش بینی شما برود هر پوینت آن چه میزان ضرر برای شما به همراه دارد ارزش هر پوینت زیان را در ۱۰۰ ضرب کنید.(یا میزان مارجین برای یک پوینت استاندارد آن جفت ارز را محاسبه کنید و سپس با نسبت بندی مارجین و لوریج ارزش هر پوینت ورودی را به دست آورید) مارجین درگیر پوزیشن شما باید به این میزان باشد.

اگر تمایل به استفاده مارجین بیشتر از محاسبات دارید به خاطر متضرر نشدن از ورود به بازار بپرهیزید.

۷- مارجین کراس ریت ها – برای ارزهایی که طرف دوم آنها دلار است به محاسبات این قسمت نیازی نیست اما اگر ارز طرف دوم دلار نیست باید مارجین بدست آمده قسمت قبل را در نرخ برابری لحظه ای آن ارز نسبت به دلار ضرب کنید تا مارجین آن معامله بدست بیاید.

اگر ۷ قانون مدیریت سرمایه بالا را رعایت کرده اید دیگر دلیلی برای تعلل وجود ندارد از معامله خود لذت ببرید. وارد بازار شوید و نگرانی از بابت مدیریت سرمایه نداشته باشید در بدترین حالت شما سه درصد زیان می کنید که در آینده قابل جبران است.


معامله طبق استراتژی و برنامه

انجام معامله موفقیت آمیز ، کاری چندان ساده و آسان نیست و به مولفه های متعددی از قبیل دانش وسیع، درک شرایط بازار و نیز اعتماد به نفس و خونسردی نیاز دارد .

باید بدانید، هر شخصی که ادعا کند شما می توانید بطور دائم در بازار تبادلات ارز ی سود و پول بدست آورید، فرد راست گویی نیست. معاملات ارز برحسب طبیعت بازار، فوق العاده تغییر پذیر هستند. علاوه بر آن، معامله با مارجین، نوسانات و تغییر پذیری قیمتها را شدیداً افزایش می دهد. بنابراین ما در بازاری معامله می کنیم که طبیعتاً ناپدار است. با این توضیح، منطقی است که بگوئیم به منظور انجام معامله موفقیت آمیز، یک معامله گر بایستی اطلاعات بنیادی ، اساسی و تکنیکی داشته باشد و بتواند تصمیم صحیحی را مطابق برداشت خود و با توجه به وضعیت و انتظارات بازار اتخاذ کند.

در بازار ارز، زمان سنجی و ورود به موقع به معامله ، مهمترین عامل در انجام یک معامله موفقیت آمیز است، ولی بعضی اوقات تعیین زمان مناسب برای معامله، چندان مشخص نیست. هرگز انتظار نداشته باشید که در هر معامله ، سود کسب کنید.

در ادامه به نکاتی اشاره می شود که هر معامله گر موفق می بایست آنها را مد نظر داشته باشد:

با پولی معامله کنید که تحمل از دست دادن آن را داشته باشید

انجام معامله در بازار تبادلات ارزی بر اساس حدس و تخمین می باشند و می توانند باعث ضرر و زیان شوند. در عین حال، این معاملات می تواند هیجان انگیز، نشاط آور و حتی اعتیاد آور باشد. هر قدر که شما به پول و سرمایه خود وابستگی بیشتری داشته باشید، تصمیم گیری با ذهن راحت و آسوده درباره آن مشکل تر خواهد بود. پول شما با ارزش است، اما با پولی که شما برای زندگی لازم دارید، هرگز نباید معامله کرد.

وضعیت بازار را مشخص کنید

قبل از انجام معامله باید بدانید، بازار در چه وضعیتی است؟ آیا روند حرکت صعودی است ، نزولی و یا خنثی می باشد؟ آیا این روند قوی است یا ضعیف؟ و آیا این روند از خیلی قبل شروع شده یا روندی جدید است؟ بدست آوردن تصویر دقیق و واضح از موقعیت بازار، زمینه ساز انجام یک معامله موفقیت آمیز است.

دوره زمانی را که با آن معامله می کنید، مشخص نمایید

بسیاری از معامله گران بدون مشخص کردن زمان خروج از معامله، اقدام به انجام معامله می کنند. البته جای تردید نیست که اولین هدف همه کسب سود است، با این حال معامله گر می بایست دقیقاً ذهن خود را معطوف به پیش بینی حرکات بازار نماید. برای انجام معامله،دقت نظر و پیش بینی در خصوص تعیین حرکت بازار در یک دوره زمانی معین امری ضروری است.

یکی از مواردیکه در این زمینه باید در نظر گرفته شود، نقطه خروج از معامله است. اهمیت این مسئله، این است که ذهن خود را برای آن آماده می سازید و اگر چه مشخص کردن زمان دقیق خروج از معامله امکان پذیر نیست، اما مشخص کردن این زمان قبل از ورود به معامله بسیار مهم است.

خصوصاً اگر شما معامله را به روش ” اسکالپ” (گرفتن چند پیپ و خروج سریع از معامله) انجام می دهید و یا حتی در معاملات بلند مدت، می بایست زمان خروج از بازار را معین نمایید. برای تعیین زمان خروج، دوره زمانی نموداری را که با آن معامله می کنید نیز اهمیت خواهد یافت. اگر تعداد معاملات شما در طول روز بالا باشد، تحلیل تکنیکی بر روی نمودارهای روزانه کم اهمیت است، و بهتر است که از نمودارهای ۳۰دقیقه ای یا یک ساعتی استفاده کنید.

علاوه بر این موارد، می بایست از ساعات شروع و خاتمه کار مراکز مالی و اقتصادی جهان نیز مطلع باشید و این زمانها را در هنگام انجام معاملات در نظر داشته باشید زیرا در این ساعات، نوسانات، نقدینگی و حرکتهای بازار تغییر محسوسی دارند.

زمان انجام معامله را مشخص کنید

شما می توانید همگام و هم جهت با پتانسیل بازار اقدام به معامله کنید، اما ممکن است این کار را خیلی زود یا دیر انجام دهید. توجه به زمان معامله می تواند در نتیجه آن موثر باشد. اخباری که در بازار اعلام می شوند، از قبیل) CPI شاخص بهای مصرف کننده)، اعلام میزان خرده فروشی و یا تصمیم بانکهای مرکزی برای افزایش نرخ بهره بانکی، می توانند حرکت قبلی بازار را تثبیت نمایند.

توجه به زمانبندی معامله بدین معنی است که قبل از انجام معامله بدانید انتظار چه چیزی را دارید و پیشاپیش آنها را مشخص کنید. تحلیلهای تکنیکی می تواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که تغییر قیمت چه هنگام و چگونه صورت خواهد گرفت. در بخشهای بعدی، با تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا خواهیم شد.

اگر شک دارید، معامله نکنید

اگر درباره انجام صحیح یک معامله مطمئن نیستید و تردید داردید، وارد بازار نشوید.

با مقدار مشخص و منطقی معامله کنید

معامله با مارجین به معامله گر امکان می دهد که با بهره گیری از ضریب افزایش سرمایه، به معامله بپردازد. انجام معامله با استفاده از تمامی ظرفیت مارجین (این میزان درایران بورس آنلاین ۱% یا ۰٫۵% است) می تواند به کسب سود یا ضرر قابل توجه منتهی شود. عاقلانه ترین راه آن است که با میزان کم و در دفعات متعدد وارد معامله شوید و بدین ترتیب خواهید توانست بر روی سایر ارزها نیز معامله انجام دهید.

بطور خلاصه باید گفت، با مقدار معینی و مطمئنی به معامله بپرازید که از دست دادن آن مقدار شما را کاملاً از بازار خارج نکند و سرمایه شما از بین نرود ، به عبارت دیگر “همه تخم مرغ ها یتان را در یک سبد قرار ندهید.ایران بورس آنلاین” بدون در نظر گرفتن میزان حجم معاملات، خدمات و قیمتهای یکسانی را ارایه می نماید، بنابراین اگر مشتری با معامله کوچک شروع کند هیچ چیزی را از دست نخواهد داد.

روند بازار را مشخص کنید

آنچه اکثریت بازار در خصوص وضعیت و جهت آن در نظر دارد و حرکتی که انجام می دهد و یا انجام خواهد داد،، تمایل و گرایش بازار نامیده می شود. بطور کلی به این حرکت، روند گفته می شود. ممکن است این اصطلاح را شنیده باشید که “روند رفیق شماست ” بدین معنی که که اگر شما در جهت صحیح و همراه روند بازار معامله می کنید، قطعاً موفق خواهید شد.

البته باید خاطر نشان کرد که این برداشت، تصویری بسیار ساده و ابتدایی است چون یک روند ممکن است در هر زمان در جهت مخالف حرکت کند. تحلیلهای تکنیکی و بنیادی می توانند مشخص کنند که روند از چه زمانی شروع شده و آیا این روند قوی یا ضعیف است.

انتظارات بازار را در نظر داشته باشید

انتظارات بازار مشخص کننده تمایلاتی است که بیشتر معامله گران و تحلیلگران از بازار و اخباری که در آینده نزدیک اعلام می شود، دارند. اگر آنها انتظار داشته باشند که نرخ بهره افزایش یابد و سپس چنین شود، تغییر زیادی در حرکتهای بازار دیده نخواهد شد، چون بازار قبلاً نسبت به اعلام این تغییر واکنش نشان داده و برای آن آمادگی داشته است، اما اگر خبر، برخلاف پیش بینی اعلام شود، بازار ناگزیر شدیداً به آن عکس العمل نشان خواهد داد.

از روشهایی که سایر معامله گران بکار می برند، استفاده کنید

در شرایط ایده آل، همه معامله گران در انجام معاملات خود به اندیکاتور RSI 14روزه توجه می کنند و تصمیمات انجام معامله را براساس آن انجام می دهند. در این صورت وقتی که RSI زیر سطح ۳۰ باشد، همه با هم خرید خواهند کرد و در نتیجه قیمت افزایش خواهد یافت.البته می دانیم که همیشه شرایط ایده آل برقرار نمی باشد و همه معامله گران نیز از یک اندکاتور تکنیکی استفاده نمی کنند و روند، سطوح حمایت و مقاومتی را که بر روی نمودارها رسم می کنند، یکسان و همانند نیست.

شاید یکی از عوامل تغییر قیمتها، تحلیلها و برداشتهای متفاوتی است که از بازار وجود دارد. با این حال، هنوز هم معامله گران فقط از تعداد محدودی از ابزارهای تکنیکی استفاده می کنند. معرفترین این اندیکاتورها، RSI 9 و ۱۴ روزه ، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت، فیبوناچی ریتریسمنت، اندیکاتور MACD و میانگین متحرک توزیعی ۹، ۲۰ و ۴۰ روزه هستند.

هر چه بیشتر بدانید که معامله گران به چه روشی عمل می کنند و چه چیزهایی را در نظر می گیرند، تحلیلها و حدس های شما دقیقتر خواهد شد. دلایل این امر یک قاعده ساده ریاضی است: در یک قیمت معین، هر چه تعداد خریداران نسبت به فروشندگان بیشتر باشد، روند حرکت بازار صعودی خواهد شد و بلعکس.

سایر نکات ساده و اولیه مدیریت ریسک

برای اینکه در بازارهای مالی به یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار حرفه‌ای تبدیل شوید، باید تجربیات زیادی کسب کنید. باید از تجربیات استراتژیست ها و تحلیل‌گرهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کنید. در این مقاله می‌خواهیم چکیده تجربیات حرفه‌های بازار در مواجه با ریسک را بررسی کنیم. مسلماً بخش زیادی از ریسک‌های موجود در بازار خارج از کنترل معامله‌گر است. یعنی معامله‌گر نقشی در ایجاد یا از بین رفتن چنین ریسک‌هایی ندارد. مثل ریسک‌های سیاسی، اقتصادی یا ریسک‌های ناشی از قانون و مقررات جدید. اما بخش دیگری از ریسک‌ها تحت کنترل معامله‌گر هستند و به خود او ربط دارند. به همین دلیل می‌توان چنین ریسک‌هایی را مدیریت و کنترل کرد.

همیشه جایی سرمایه‌گذاری کنید که از آن سر در می‌آورید

سرمایه‌گذار یا معامله‌گر باید پیش از ورود به بازار درک درستی از آن بازار داشته باشد. اگر از بورس سهام سر در نمی‌آورید، به طور مستقیم در بازار سهام سرمایه‌گذاری نکنید. یا اگر درک درستی از بازار فارکس ندارید، بهتر است اول آموزش ببینید و بعد از آن وارد بازار شوید. متأسفانه خیلی از تازه واردها بر این باورند که اگر سرمایه‌ای داشته باشند و سیگنالی از جایی بگیرند، می‌توانند خیلی ساده وارد بازار شوند و به سرمایه‌گذار تبدیل شوند.

اما حقیقت چیز دیگری است. اگر از بازار سهام سر در نیاورید، به احتمال زیاد در دوره‌های حباب یا اواخر روند صعودی وارد بازار خواهید شد. اما اگر آموزش دیده باشید و با بازار مالی مربوطه آشنا باشید، می‌توانید از سرمایه خود در برابر نوسانات شدید بازار محافظت کنید و حتی بهترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری را به موقع شکار کنید.

بدهی کمتر به معنی ریسک کمتری است

همیشه در سرمایه‌گذاری و حتی معاملات خرد و کوتاه‌مدت به میزان بدهی به وجود آمده توجه کنید. بدهی می‌تواند در قالب اعتبار یا اهرم باشد و یا می‌تواند بدهی یک شرکت سهامی باشد. شرکتی که بدهی زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد در آینده به مشکل بر خواهد خورد. حتی رشد سودآوری شرکت هم تحت تأثیر بدهی می‌تواند از بین برود. پس در بازار سهام حتماً به میزان بدهی شرکت‌ها و تغییرات آن در دوره‌های مالی توجه کنید.

علاوه بر این سعی کنید در سرمایه‌گذاری و معاملات خرد، سطح بدهی خود به دیگران را کنترل کنید. بیش از حد خود را بدهکار نکنید. در سرمایه‌گذاری شاید از وام بانکی یا قرض از آشنایان برای خرید سهام یا دارایی‌های مالی دیگر استفاده کنید.

همیشه پیش از گرفتن وام یا قرض به این فکر کنید که در بدترین شرایط، آیا راهی برای بازپرداخت بدهی خواهید داشت؟ بدهی بالا نه تنها می‌تواند شرکت‌ها را ورشکسته کند، بلکه می‌تواند معامله‌گر را هم نابود کند. در حرفه معامله‌گری و در بازار فارکس، بدهی معامله‌گر می‌تواند اهرم بالا باشد. یا سرمایه‌ای را از یک جایی تهیه کند و در زمان باز پرداخت بدهی مجبور به بستن معاملات شود. همیشه در سرمایه‌گذاری و معامله‌گری به دنبال طرح‌ها و استراتژی‌هایی باشید که شما را بدهکار نمی‌کنند و یا میزان بدهی قابل تحمل باشد.

از سود پرداختی سهام برای تنوع بخشی به سبد دارایی و مدیریت ریسک استفاده کنید

اگر در بازار سهام سرمایه‌گذاری کرده‌اید، به جای اینکه سهام موجود در سبد را برای خرید یا سرمایه‌گذاری جدید بفروشید، از سود پرداختی سهام استفاده کنید. این کار باعث می‌شود که تنوع سبد سهامی شما حفظ شود و ریسک سبد پرتفوی یا دارایی شما هم به طور منطقی میان صنایع مختلف پخش شود.

در خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری دقت کنید

خرید یا سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری همیشه به معنی کاهش ریسک نیست. شاید صندوق‌هایی که خریداری کرده‌اید در سهام شرکت‌های مشابه سرمایه‌گذاری کرده باشند. همیشه پیش از سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری، به دارایی‌های صندوق نگاه کنید و مطمئن شوید که صندوق سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها و صنایع مشابه سرمایه‌گذاری نکرده باشد.

بازدهی دارایی‌ها را با میزان ریسکی که دارند مقایسه کنید

بازدهی ۲۰ درصدی برای همه دارایی‌ها مفهوم یکسانی ندارد. یعنی بازدهی ۲۰ درصدی یک دارایی می‌تواند با بازدهی ۲۰ درصدی دارایی دیگر تفاوت داشته باشد. به طور مثال شاید بازدهی سهام شرکتی به طور میانگین سالانه ۲۰ درصد باشد. در همین حال سود بانکی هم ۲۰ درصد است. آیا بازدهی این دو گزینه سرمایه‌گذاری یکی است؟

در چنین شرایطی باید به ریسک‌های موجود نگاه کنید. معمولاً ریسک سهام بیشتر از سودهای ثابت است. شاید اتفاقی برای شرکت بیفتد و نتواند چنین بازدهی را به دست آورد. حتی باید ریسک تقویت یا تضعیف ارزش پول ملی را هم در نظر گرفت. اگر در بازه زمانی مورد نظر ارزش پول ملی تقویت شود، به احتمال زیاد سرمایه‌گذاران به دنبال دارایی‌هایی خواهند بود که با ریسک کمتر، بازدهی نقدی بیشتری دارند.

پس سود ۲۰ درصدی بانک یا اوراق قرضه ریسک کمتری خواهد داشت.
اما اگر در همان بازه زمانی ارزش پول ملی تضعیف شود، سرمایه‌گذاران از نگه داشتن پول نقد خودداری خواهند کرد. در چنین شرایطی سود ۲۰ درصدی بانک یا اوراق ریسک بیشتری در مقایسه با سهام خواهند داشت. پس هیچ‌وقت تنها روی بازدهی تمرکز نکنید. بدبین باشید و به دنبال خطرات احتمالی سرمایه‌گذاری بگردید.

همیشه مقداری پول نقد نگه دارید

پول نقد بازدهی ندارد. با این حال همیشه به داد سرمایه‌گذار می‌رسد. بازار همیشه طبق پیش‌بینی‌ها حرکت نمی‌کند و یک اتفاق غیر منتظره می‌تواند قیمت تمام دارایی‌های مالی مثل سهام، ارز یا طلا را به طور قابل توجهی کاهش دهد! در چنین شرایطی داشتن پول نقد می‌تواند به سرمایه‌گذار کمک کند تا با تخفیف‌های باور نکردنی سهام یا دارایی مورد نظر را خریداری کند.

مدیریت ریسک مدیریت سرمایه
همیشه پیش از سرمایه گذاری یا ورود به معاملات سعی کنید ریسک های موجود را تشخیص دهید و برای مدیریت و مقابله با آن ها برنامه داشته باشید. ریسک باید به گونه ای مدیریت شود که قابل تحمل باشد.

 

وقتی وارد معامله می‌شوید چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر تا به حال معامله کرده باشید حتماً به این نتیجه رسیده‌اید که معامله با یکی از سه سناریوی ساده و بدیهی پیش می‌رود. یا معامله در جهت مطلوب شما حرکت می‌کند و وارد محدوده سود می‌شود. یا حد ضرر فعال می‌شود و یا این‌که در همان محدوده ورود به معامله نوسان می‌کند. نکته‌ای که وجود دارد و بسیاری از معامله گران به آن توجه ندارند، این است که معامله را می‌توان ریسک فری (Risk Free) کرد. یعنی معامله که وارد سود شد، سریعاً حد ضرر را به محدوده‌ای انتقال دهید که معامله دیگر ریسکی نداشته باشد.

ریسک معامله را از بین ببرید

اگر وارد معامله خرید شده‌اید و قیمت‌ افزایش یافته، سریعاً حد ضرر را به بالای محل ورود به معامله انتقال دهید. با این کار شاید معامله با فعال شدن حد ضرر بسته شود. اما این حد ضرر به معنی زیان و ضرر نیست و به طور قطع با سود اندکی از بازار خارج خواهید شد.

شاید تصور کنید که با این کار به معامله فرصت کافی نداده‌اید تا به سمت حد سود حرکت کند. این تصور شما کاملاً درست است. اگر شما معاملات را برای چند روز باز نگه می‌دارید، می‌توانید از تغییر حد ضرر خودداری کنید. اما اگر روزانه چندین فرصت برای معامله کردن پیدا می‌کنید، این کار باعث می‌شود تا برآیند معاملات شما مثبت باشد و یا اگر ضرری در کار بود، با حداقل ضرر کار را به پایان برسانید.

فرض کنید هر هفته پنج معامله می‌زنید. هر پنج سیگنال در دوره ای از بازار وارد سود می‌شوند. اگر حد ضرر را تغییر ندهید و معامله را اصطلاحاً ریسک فری نکنید، در واقع به معاملات اجازه داده‌اید که در ضرر بسته شوند. مسلماً تمام معاملات شما به حد سود نخواهند رسید، اما همین ریسک فری کردن باعث می‌شود تا اکثر معاملات شما به جای بسته شدن در ضرر، با سود اندکی بسته شوند. از پنج معامله‌ای که انجام داده‌اید تنها کافی است یکی به حد سود برسد. آنگاه متوجه خواهید شد که ریسک فری کردن معامله چقدر به شما کمک کرده است.

چه زمانی باید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال داد؟

در معاملات فروش تنها زمانی می‌توانید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال دهید که قیمت کاهش‌یافته، اما هنوز حد سود را فعال نکرده است. در این وضعیت شما باید هر چه سریع‌تر حد ضرر را به زیر نقطه ورود به معامله انتقال دهید. اگر بازار در جهت مخالف معامله شما حرکت کرد، معامله سریعاً با سود اندکی بسته خواهد شد. دیگر استرسی در کار نخواهد بود. خیلی ساده می‌توانید منتظر بمانید تا فرصت بهتری برای ورود به معامله پیدا کنید.

در معاملات خرید هم تنها زمانی می‌توانید حد ضرر را به محدوده سوددهی انتقال دهید که قیمت افزایش‌یافته اما به حد سود نرسیده است. معامله سود اندکی را نشان می‌دهد و با سود انتظاری شما فاصله دارد. خیلی سریع ریسک فری کنید. اگر معامله شما درست بوده باشد، به سمت حد سود حرکت خواهد کرد. اما اگر خیلی زود وارد معامله شده‌اید، با ریسک فری کردن خودتان را از نوسانات غیر ضروری در امان نگه می‌دارید.

شاید بازار مدتی در ضرر نوسان کند و وارد محدوده سوددهی شود و دوباره تغییر مسیر دهد و زیان را نشان دهد. ریسک فری کردن باعث می‌شود تا معامله برای همیشه ریسکی نداشته باشد و اثرات مخرب روحی و روانی نوسان معامله در سود و زیان هم از بین برود.

ریسک فری کردن معامله به شما اجازه می‌دهد تا به معامله بعدی فکر کنید

وقتی معامله‌ای که باز کرده‌اید ریسکی ندارد، با خیال آسوده می‌توانید به فکر انجام معامله جدید باشید. چون‌که حساب شما دیگر تحت فشار نخواهد بود. اگر معامله‌ای که دارید هنوز ریسک دارد و شاید در زیان بسته شود، ورود به معامله بعدی می‌تواند ریسک کلی را افزایش دهد و سرمایه شما را در معرض خطر قرار دهد. اما معامله‌ای که دیگر ریسکی ندارد، انگار وجود ندارد و در هر سطحی هم که بسته شود، سود ده خواهد بود. فقط به خاطر داشته باشید که اگر معاملات را ریسک فری کردید، نباید حسرت نوسانات بعدی بازار بخورید. هر معامله‌ای سرنوشت جداگانه‌ای دارد و ربطی به معامله بعدی ندارد.

سه راه‌کار ساده برای محدود کردن ریسک معاملات فارکس

همه می‌دانند که بازار فارکس یک بازار ریسکی است. همه چیز می‌تواند در کسری از ثانیه تغییر کند. معامله گران همیشه در حال بررسی بازار و پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی برای کسب سود هستند. با این حال عده کمی به ریسک‌های معاملاتی توجه می‌کنند. در این بخش می‌خواهیم سه روش ساده برای محدود کردن ریسک معاملات را بررسی کنیم.

بازدهی معامله چند برابر ریسک آن است؟

بازدهی احتمالی معامله چند برابر ریسک یا زیان احتمالی است. کافی است اندازه حد سود معامله را بر حد ضرر تقسیم کنید. به طور مثال اگر حد سود ۳۰ پیپ باشد و حد ضرر ۱۰ پیپ، نسبت شما یک به سه است. یعنی به ازای هر پیپ ریسکی که تحمل می‌کنید، سه پیپ سود می‌کنید. معمولاً این نسبت باید حداقل یک به دو باشد.

محاسبه این نسبت کار ساده‌ای است. اما خیلی‌ها به اشتباه به جای اینکه نسبت ریسک به ریوارد را برای معامله محاسبه کنند، معامله را به گونه‌ای تغییر می‌دهند که به یک نسبت خاص مثل یک به سه برسد! پس شما باید بعد از پیدا کردن فرصت معاملاتی بدون داشتن تعصب خاصی، اندازه ریسک به ریوارد معامله را محاسبه کنید. اگر نسبت به دست آمده مناسب بود می‌توانید وارد معامله شوید.

در غیر این صورت می‌توان گفت که ریسک معامله غیرمنطقی است. به طور مثال فرض کنید بازدهی احتمالی معامله‌ای کمتر از ریسک احتمالی است. مثلاً حد سود ۱۰ پیپ و حد ضرر ۲۰ پیپ باشد. در این صورت نباید وارد معامله شوید. رعایت همین یک نکته کافی است تا برآیند ریسک معاملات را محدود کنید.

برای ریسک معاملات سقف تعیین کنید!

باید برای هر معامله‌ای که انجام می‌دهید، یک حد ضرر درصدی هم حساب کنید. یعنی حد ضرر سیگنال شاید ۲۰ پیپ باشد، اما حجم معامله را باید به‌گونه‌ای تغییر دهید که این ۲۰ پیپ زیان، حداکثر ۲ درصد از کل حساب شما را شامل شود. برخی از معامله گران از ۳ درصد استفاده می‌کنند. یعنی اگر در یک معامله‌ای زیان کنند، این زیان کمتر از ۳ درصد کل حساب خواهد بود.

فرض کنید حد ضرر یا ریسک معامله‌ای ۲۰ پیپ است. ارزش دلاری این ۲۰ پیپ هم می‌شود ۲۰ دلار. کل موجودی حساب شما هم ۱۰۰۰ دلار است. ۲۰ دلار ضرر معامله می‌شود ۲ درصد کل حساب. پس می‌توانید وارد این معامله شوید.
اما اگر ارزش دلاری ۲۰ پیپ، ۲۰۰ دلار باشد، باید حجم معامله را تا حدی پایین بیاورید که ارزش دلاری ۲۰ پیپ به ۲۰ دلار برسد.

با تشدید نوسانات بازار، حجم معامله را پایین بیاورید!

شما نمی‌توانید یک خبر غیرمنتظره را پیش‌بینی کنید. اما می‌توانید به کمک تقویم اقتصادی، زمان وقوع رویدادهای ریسکی مثل NFP را پیش‌بینی کنید. وقتی‌که گزارش مهم NFP منتشر می‌شود، بازارهای مالی نوسانات نسبتاً شدیدی را تجربه می‌کنند. بهتر است که پیش از انتشار گزارش و حتی ۱۵ دقیقه بعد از آن از معامله خودداری کنید. در چنین شرایطی اگر معامله باز داشتید، باید حد ضررهای کوتاه‌تری انتخاب کنید و حتی تا جایی که امکان دارد، حجم معامله را کاهش دهید.