سبک آر تی ام چیست؟
برای این که بتوانید در بازارهای مالی به خوبی فعالیت کنید و به سود ثابت برسید، بایستی بدانید که چرا قیمت در جایگاه فعلی خود است؟ یا چرا قیمت به محدوده مشخصی واکنش نشان داده است؟ حرکت بعدی قیمت چه خواهد بود؟ در روش تحلیلی پرایس اکشن آر تی ام (RTM) می توان برای همه این سوالات پاسخی پیدا کرد.
کلمه RTM مخفف Read The Market می باشد. بدین معنی که شما باید بتوانید بازارهای مالی را به خوبی درک کنید و حرکت بعدی قیمت را پیش بینی کنید. این سبک بر حسب کندل های قیمتی شکل گرفته است و درک کندل ها و شناخت آن ها در این متد ضروری است. هم چنین RTM بر حسب نواحی عرضه و تقاضای بازار ارائه شده و در آن از هیچ اندیکاتور قیمتی استفاده نشده است. این سبک برای انواع سرمایه گذاری ها از جمله بلندمدت، میان مدت، کوتاه مدت، اسکلپ کردن و… بسیار مناسب است.
فهرست مطالب
چرا در سبک آر تی ام (RTM) از اندیکاتورهای قیمتی استفاده نمی شود؟
در پاسخ به این سوال می توان گفت که اندیکاتورها تابعی از حرکت قیمت هستند و به همین دلیل پیشنهاد می شود که به جای مطالعه حواشی بازار، به سراغ ریشه اصلی (قیمت) بروید. علت دیگری که می توان به آن اشاره کرد، این است که اندیکاتورهای قیمتی تاخیر دارند. بدین معنی که سرعت آنها نسبت به سرعت حرکت قیمت کم است و سیگنالهای معاملاتی را با تاخیر صادر می کنند. به عنوان مثال، از نظر معامله گرانی که بر اساس سبک RTM معامله می کنند، کراس مووینگ ها یک فریب بزرگ برای معامله گران است.
همانطور که در مطالب فوق اشاره شد، سبک RTM بر اساس کندل های قیمتی تعریف شده است. کندل های قیمتی همان حرکات قیمتی هستند که با تصاویر گرافیکی خاصی نمایش داده می شوند. اگر با سبک کلی پرایس اکشن آشنا نیستید می توانید از آموزش پرایس اکشن ایران بورس آنلاین استفاده کنید.
اگر با کندل های قیمتی هم آشنایی ندارید و یا می خواهید مروری داشته باشید، توصیه می شود که در آموزش پرایس اکشن به مقالات مربوط به نمودار های شمعی نگاه کنید. از آن جایی که کندل های قیمتی در سبک RTM اهمیت زیادی دارند، ما بدون مقدمه خاصی کار را با کندل های قیمتی شروع می کنیم!
انواع کندل های قیمتی آر تی ام
کندل مومنتوم
کندل های قیمتی مومنتوم کندلهای پرقدرت بازار هستند و به وسیله این کندل ها می توان فهمید که قدرت در بازار دست خریداران است یا فروشندگان. در کندل مومنتوم طول بدنه از مجموع دنباله هایش بیشتر است و بهترین حالت کندل مومنتوم این است که کندل قیمتی ما اصلا دنباله یا شدو نداشته باشد. کندل مومنتوم سبز نشان دهنده قدرت خریداران و کندل مومنتوم قرمز نشانگر قدرت فروشندگان در بازار است. در شکل زیر چند کندل مومنتوم به عنوان مثال آورده شده است:
بهترین بروکرهای فارکس را می شناسید؟
با ایران بورس آنلاین در بهترین بروکر فارکس حساب باز کنید
کندل بیس یا Base
بر اساس کندل های بیس نمی توان فهمید که قدرت بازار در دست کدام گروه از معامله گران است. در واقع کندل های بیس نشان دهنده تنش میان خریداران و فروشندگان است و نتیجه این تنش مشخص نیست. در این کندل های قیمتی، بدنه کوچکتر از مجموع دنباله ها است. این نکته را به خاطر داشته باشید که رنگ بدنه کندل بیس برای ما مهم نیست. در ادامه مثالی از شکل های مختلف کندل بیس آورده شده است:
نکته: از گپ های بازار نیز می توان به عنوان کندل بیس استفاده کرد. همانطور که می دانید گپ ها بر اثر انتشار اخبار خوب یا بد در بازار به وجود می آیند و می توانند ناحیه حمایتی و مقاومتی خوبی برای بازار باشند.
کندل های قیمتی NRC و ERC
قبل از آشنایی با این کندل ها، بهتر است ابتدا رنج یا range را توضیح دهیم. در حقیقت طول یک کندل قیمتی (فاصله بین اوج قیمتی و کف قیمتی) را range می گویند. تصویر زیر نشان دهنده رنج یک کندل قیمتی است:
بدین ترتیب اگر فاصله بین high و low کندل قیمتی زیاد باشد، به آن کندل ERC یا extended range candle گفته می شود.
اما در صورتی که فاصله بین low و high کم باشد، به آن کندل NRC یا narrow range candle گفته می شود. کندل های NRC تشکیل دهنده سطوح بیس هستند که در ادامه مقاله توضیح داده خواهد شد.
در واقع به طور خلاصه می توان گفت که NRC نشانگر کندل قیمتی کوچک و ERC یعنی کندل بزرگ. در ادامه مثالی برای توضیح بیشتر آورده شده است:
سطوح حمایتی/مقاومتی یا SR
SR مخفف کلمات support و resistance می باشد و در سبک RTM به سطوح حمایتی و مقاومتی SR گفته می شود. در واقع دو نوع SR وجود دارد: Minor SR و Major SR
حمایت/مقاومت مینور
اگر قیمت در اوج یا کف بازار فقط یک بار تغییر جهت دهد، سطح SR ما از نوع مینور خواهد بود.منظور از مینور، حمایت یا مقاومت جزئی است.
حمایت/مقاومت ماژور
اما در صورتی که قیمت در هر بار برخورد به سطح مقاومتی/حمایتی تغییر مسیر دهد، سطح SR از نوع ماژور خواهد بود. یعنی حمایت/مقاومت مهمی است. به این معنی که سطح SR قبلاً شکل گرفته است و بازار بعد از لمس آن تغییر جهت می دهد.
این نکته را به یاد داشته باشید که برخی معامله گران، سطوح SR را به صورت ناحیه ای رسم می کنند و بعضی از تریدرها این سطوح را بر اساس دنباله کندلهای قیمتی ترسیم می کنند. تعیین این سطوح به تجربه فرد از بازار بستگی دارد.
در سبک آر تی ام، تعداد برخورد به حمایت/مقاومت مزیت نیست!
همانطور که می دانید در تحلیل تکنیکال کلاسیک هر چقدر قیمت به سطح حمایتی یا مقاومتی واکنش نشان دهد، آن سطح قیمتی دارای قدرت بیشتری است. اما در سبک RTM این چنین نیست، بلکه انتظار می رود که با هر برخورد قیمت به سطح SR، قدرت آن ناحیه کاهش یابد و در نتیجه این سطح شکسته شود.
برای توضیح بیشتر، یک سطح حمایتی را در نظر بگیرید که قیمت بعد از هر بار برخورد به آن، به سمت بالا بازگشته است. در سبک RTM نظر بر این است که خریداران در اطراف سطح حمایتی قرار دارند و با رسیدن قیمت به این سطح، خریداران بر فروشندگان غلبه می کنند و در نتیجه قیمت جهش می کند. اما با گذشت زمان نیز تعداد خریداران در اطراف این سطح حمایتی کاهش می یابد که بعد از چندین برخورد این سطح حمایتی می شکند و قدرت فروشندگان بر قدرت خریداران غلبه می کند.
در تصویر بالا، نمودار چهارساعته USDJPY آورده شده است. سطح SR از نوع ماژور است. قیمت در برخورد اول به سمت پایین بازگشته است. اما در برخورد دوم، جفت ارز سطح مقاومتی عبور کرده.
ساختار چهارگانه قیمت بر پایه عرضه و تقاضا: RBR، DBD، DBR و RBD
همانطور که می دانید سطوح عرضه و تقاضا منجر به تغییر حرکات قیمتی می شوند. ناحیه عرضه بعد از یک حرکت صعودی و محدوده تقاضا بعد از یک رالی نزولی شکل می گیرد. بدین صورت که اگر تقاضا در بازار زیاد باشد، قیمت جهش خواهد کرد. اما در صورتی که عرضه در بازار افزایش یابد، قیمت سقوط خواهد کرد.
ساختار چهار گانه قیمت بر پایه عرضه و تقاضا
در ادامه چهار ساختار مهم در نمودارهای قیمتی و پرایس اکشن جود دارد که باید به دنبال آنها بگردید:
- رالی بیس رالی یا RBR
- دراپ بیس دراپ یا DBD
- دراپ بیس رالی یا DBR
- رالی بیس دراپ یا RBD
ساختار رالی بیس رالی یا RBR
در رالی بیس رالی، روند اولیه بازار صعودی بوده، سپس قیمت وارد فاز نوسانی کوتاه مدت یا بیس (تنش میان خریداران و فروشندگان) شده و در نهایت قیمت به حرکت اولیه خود ادامه می دهد. در شکل زیر این ساختار آورده شده است. این نکته را به خاطر داشته باشید که بیس می تواند در ساختارهای معرفی شده، شامل یک یا چندین کندل NRC باشد. رالی بیس رالی می تواند از مجموع سه کندل صعودی یا دو رالی صعودی تشکیل شود.
ساختار دراپ بیس دراپ یا DBD
شکل گیری این ساختار کاملاً برعکس ساختار RBR می باشد. ابتدا قیمت به صورت نزولی حرکت می کند، سپس وارد محدوده بیس می شود و در نهایت با شکست بیس، حرکت نزولی بازار ادامه می یابد.
ساختار DBR
در این ساختار، ابتدا قدرت بازار در دست فروشندگان است و قیمت کاهش می یابد، سپس قیمت وارد محدوده بیس می شود و بازار با شکست محدوده تقاضا به سمت بالا جهش می کند.
ساختار RBD
ساختار رالی بیس دراپ کاملاً عکس DBR می باشد. قیمت در طول رالی صعودی حرکت می کند، سپس وارد محدوده بیس می شود و بازار با شکست محدوده عرضه به سمت پایین سقوط می کند.
زون ها یا Zones
زون ها نواحی یا سطوحی هستند که قیمت در هر برخورد به آنها واکنش نشان می دهد. زون ها شامل یکی از ساختارهای عرضه و تقاضا (RBR،DBD ،RBD و DBR) هستند. بدین معنی که اگر بازار به زون تقاضا برسد، قیمت جهش می کند و در مقابل قیمت بعد از برخورد به زون عرضه سقوط می کند. هر یک از ساختارهای سطوح عرضه و تقاضا نشانگر زون هستند، اما این را بدانید که هر زونی برای معامله مناسب نیست. زون نه تنها محل واکنش بازار است، بلکه حد ضرر معامله یا همان ریسک معامله را هم تعیین می کند! پس این بخش را با دقت بیشتری مطالعه کنید!
نکته: زون با خطوط SR تفاوت دارد، زیرا در سطوح SR قیمت در آنجا توقف می کند و سپس تغییر جهت می دهد. اما در زون ها یکی از ساختارهای عرضه و تقاضا شکل می گیرد.
در نمودار چهارساعته اونس طلا، محدوده های بنفش رنگ نشان دهنده زون ها هستند. همانطور که می بینید این زون ها بر اساس ساختارهای عرضه و تقاضا شکل گرفته اند.
مراحل ترسیم زون ها
در ادامه به مراحل رسم زون ها می پردازیم. در مطالب قبلی، توضیحاتی درباره کندلهای بیس داده شد که این کندل ها در ترسیم زون عرضه و تقاضا بسیار مهم هستند. زیرا کندل های بیس نشانگر تنش میان خریداران و فروشندگان هستند. زون های تقاضا و عرضه را می توان به دو روش مشخص کرد که در ادامه توضیح داده شده است.
روش اول: ترسیم زون بر اساس بدنه تا دنباله کندل بیس (Body to Shadow)
در این روش برای رسم ناحیه عرضه/تقاضا می توان بدنه کندل بیس و اوج/کف کندل بیس را در نظر گرفت. بعد از این که ناحیه زون را مشخص کردید، باید منتظر بمانید تا قیمت دوباره به این زون برسد و به آن واکنش نشان دهد. در صورتی که تائیدیه سیگنال معاملاتی وجود داشت، معامله گران می توانند به فکر معامله باشند.
این نکته را به خاطر داشته باشید که رنگ کندل بیس برایمان مهم نیست.
تصویر بالا نشانگر نمودار روزانه AUDUSD است که ناحیه زون بر اساس ساختار رالی بیس دراپ شکل گرفته است. برای رسم ناحیه زون، بدنه و اوج قیمتی کندل بیس در نظر گرفته شده است. همانطور که ملاحظه می کنید در برخورد مجدد بازار به این محدوده، دلار استرالیا سقوط کرده است.
روش دوم: ترسیم زون بر اساس اوج و کف کندل بیس (Shadow to Shadow)
در این روش برای رسم ناحیه زون، می توانید اوج تا کف قیمتی کندل بیس را در نظر بگیرید. البته نحوه رسم زون ها به سبک معامله گری و تجربه فرد از بازار بستگی دارد. در گاهی موارد پهنای زون بر اساس اوج تا کف بیشتر می شود که در این صورت حدضرر معامله افزایش خواهد یافت. بنابراین استفاده از دو روش بالا به شخصیت و ریسک پذیری تریدر بستگی دارد.
در نمودار روزانه USDJPY، محدوده زون بر اساس ساختار رالی بیس دراپ شکل گرفته است. در محدوده بیس دو کندل NRC وجود دارد که ما ناحیه زون را بر اساس اوج و کف های آخرین کندل رسم کرده ایم. هم چنین بعد از شکل گیری این ناحیه زون، قیمت با یک حرکت شارپ به سمت پایین حرکت کرده است که نشان دهنده قدرت این ناحیه است. در ادامه با هر برخورد بازار به این ناحیه زون، قیمت سقوط کرده است.
انواع زون!
زون اصلی، آتنتیک یا Authentic Zone
زون های اصلی یا آتنتیک ها کاملاً اورجینال هستند و بوسیله خود قیمت ایجاد شده اند یا به عبارتی این زون ها از تنش بین خریدارن و فروشندگان به وجود آمده اند. همانطور که اسم این زون پیداست، در واکنش به زون های قدیمی تشکیل نشده است بلکه خود این زون منشا واکنش قیمت است. بدین ترتیب زمانی که قیمت به این زون برسد، انتظار می رود که شاهد حرکت شارپ بازار باشیم. برای این که مطمئن شویم ناحیه تعیین شده آتنتیک است، می توانیم به گذشته بازار نگاه کنیم. اگر در محدوده زونی که مشخص کرده ایم، زون دیگری وجود نداشته باشد، می توان گفت که ناحیه زون اصلی است.
تصویر زیر نمودار روزانه اونس طلا می باشد. اوایل ماه اوت ۲۰۲۰، قیمت طلا تا نرخ ۲۰۷۵ دلاری افزایش یافت. این نرخ سطح قیمتی تاریخی برای طلا به شمار می رود. شکل گیری این ناحیه زون بدون واکنش به هیچ زون یا سطح کلیدی قبلی بوده است و به همین دلیل یک ناحیه زون آتنتیک به شمار می رود.
اما همانطور که می بینید بین دو کندل صعودی و نزولی روزانه هیچ کندل بیسی تشکیل نشده است. برای تعیین زون در این شرایط چه باید کرد؟ اگر کندل بیس نداشته باشیم و قیمت خیلی سریع تغییر مسیر داده باشد، می توان فاصله آخرین دنبال تا بدنه کندل را به عنوان بیس در نظر گرفت (نمودار زیر).
نکته: در صورتی که کندل قیمتی کوچک باشد، می توان دنباله تا نصف بدنه کندل را به عنوان ناحیه زون تعیین کرد.
از آنجایی که ناحیه فوق زون آتنتیک است. بنابراین انتظار می رود که در آینده بازار به این محدوده با یک حرکت شارپ واکنش نشان دهد. در ادامه می بینید که ماه مارس ۲۰۲۲، قیمت اونس طلا به این محدوده برخورد کرده و بازار به سمت پایین حرکت کرده است.
زون واکنشی یا ثانویه Reaction Zone
همانطور که از نام این زون پیداست، در واکنش به یک زون اصلی یا آتنتیک اتفاق می افتد. می توان گفت که ری اکشن زون اورجینال نیست و قدرت آن نسبت به زون اصلی کمتر است.
تصویر فوق نمودار روزانه اونس طلا است که قیمت در برخورد به آتنتیک زون، ناحیه زون دیگری تشکیل داده است. اما قدرت این ناحیه نسبت به زون اصلی کمتر است.
زون تازه یا فرش Zone Freshness
منظور ما از فرِش بودن ناحیه زون این است که قیمت قبلاً به محدوده عرضه یا تقاضا برخورد نکرده باشد. زیرا هر چه برخورد قیمت به ناحیه زون بیشتر باشد، از قدرت آن کاسته می شود. بدین ترتیب تازه بودن زون نشانه ای از قدرت بالای آن است و انتظار می رود که قیمت به آن واکنش نشان دهد.
به نمودار چهارساعته EURUSD توجه کنید. همانطور که می بینید دو ناحیه زون پشت سرهم شکل گرفته اند که در ادامه بازار در برخورد اول به این ناحیه ها، به هر دو واکنش نشان داده است. هر دو ناحیه خاصیت فرش بودن خود را از دست داده اند.
برخورد قیمت به زون یا TB
در سبک RTM به برخوردهای قیمت به زون ها TB گفته می شود. بدین معنی که اگر لمس زون یکبار باشد FTB یا first time back.
اگر قیمت دو بار به ناحیه زون برخورد داشته باشته باشد ۲TB = 2 time back
اگر تعداد برخورد قیمت به ناحیه زون سه بار باشد ۳TB = 3 time back
بهینه سازی مناطق زون
منظور از بهینه سازی نواحی زون چیست؟ به معامله گران توصیه می شود که ترسیم نواحی زون را از نمودارهای بلندمدت شروع کرده، سپس با چک کردن نموداری پایین تر، ناحیه زون خود را بهینه کنند و در نهایت به دنبال پوزیشن معاملاتی باشند. به عنوان مثال معامله گران بلندمدت می توانند بدین شیوه نمودارهای خود را تحلیل کنند: نمودار قیمتی ماهیانه، هفتگی و روزانه.
معامله گران میان مدت: تایم فریم هفتگی، روزانه و یکساعته.
معامله گران کوتاه مدت: روزانه، یکساعته و ۱۵ دقیقه یا روزانه، ۱۵ دقیه و ۵ دقیه
به طور واضح می توان گفت که تریدر کوتاه مدت می تواند تحلیل بازار را از نمودار روزانه شروع کند، بدین معنی که بعد از ترسیم ناحیه عرضه یا تقاضا به نمودار یکساعته برود، زون های جدیدی پیدا کند که عرض آن کمتر شود. سپس دوباره به تایم فریم ۱۵ دقیقه برود و در سطح مشترک دو زون قبلی، ناحیه بیس جدیدی پیدا کند. معامله گر می تواند این کار را تا زمانی که زون مطمئن و به صرفه پیدا کند، ادامه دهد.
تصویر فوق نمودار روزانه اونس طلا است که ناحیه زون بر اساس ساختار دراپ بیس دراپ تشکیل شده است. برای این که بتوانیم این ناحیه را بهینه سازی کنیم به نمودار یکساعته طلا می رویم.
در نمودار یکساعته اونس طلا، محدوده زون بر اساس ساختار رالی بیس دراپ شکل گرفته است. همانطور که ملاحظه می کنید، این ناحیه نسبت به ناحیه زون روزانه کوچکتر شده است. در بهینه سازی یک ناحیه انتظار می رود که نقطه ورود بهتر و حدضرر معقولی به دست آوریم.
نفوذ به عرضه و تقاضا یا اینگالف چیست؟
اینگالف یا Engulf در تحلیل تکنیکال کلاسیک به عنوان تائیدیه و سیگنال بازگشتی به کار گرفته می شود، اما در متد RTM، زمانی که قیمت با شدو کندل قیمتی به بالای محدوده زون نفوذ کند یا کندل قیمتی بالا/پایین زون بسته شود، می توان گفت که نفوذ رخ داده است. یعنی بازار زون مربوطه را اینگالف کرده است. اینگالف در الگوهای RTM کاربرد بیشتری دارد که در ادامه درباره این الگوها بحث خواهد شد.
اینگالف: یعنی تشکیل کف قیمتی پایین تر در واکنش به ناحیه عرضه یا تشکیل اوج قیمتی بالاتر در واکنش به ناحیه تقاضا!
تصویر زیر نشانگر نمودار چهارساعته جفت ارز USDJPY است. ناحیه زون بر اساس شدو کندل قیمتی تعیین شده است. همانطور که می بینید در برخورد دوم، بازار با دنباله کندل قیمتی به بالای محدوده زون نفوذ کرده است که به این نفوذ اینگالف گفته می شود. بعد از این نفوذ، کف قیمتی پایین تری تشکیل شده است.
در ادامه نمودار روزانه EURUSD را مشاهده می کنید که زون روزانه اصلی بر اساس دنباله کندل قیمتی تعیین شده است. در برخورد اول یورو به این محدوده، کندل قیمتی بالای محدوده زون بسته شده اما در ادامه قیمت سقوط کرده است. به این نفوذ قیمتی، اینگالف با کندل قیمتی گفته می شود.
الگوی فلگ لیمیت یا سیگنال شکست سطح ماژور!
فلگ لیمیت اولین الگوی قوی در سبک RTM است و به طور خلاصه به آن FL نیز گفته می شود. این الگو تنش میان خریداران و فروشندگان را به خوبی نشان می دهد. به طور معمول FL در اطراف سطوح SR تشکیل می شوند و اگر سطح SR از نوع ماژور باشد، نشانگر قدرت بالای فلگ لیمیت است.
همانطور که می دانید اگر ناحیه عرضه و تقاضا شکسته شود، نقش آن محدوده تغییر خواهد کرد. بدین معنی که ناحیه عرضه بعد از شکست به ناحیه تقاضا تبدیل خواهد شد. البته شکست ناحیه زون باید قوی باشد. این یعنی قیمت با حرکت شارپ و کندل قیمتی قوی از محدوده عرضه/تقاضا عبور کند. الگوی فلگ لیمیت سیگنالی است که شکست سطح حمایت/مقاومت ماژور را تایید می کند و زمان ورود به معامله را هم مشخص می کند! پس اگر می خواهید با شکست سطح ماژور وارد معامله شوید، منتظر سیگنال فلگ لیمیت بمانید!
شناسایی الگوی فلگ لیمیت
برای تعیین الگوی FL به دنبال SR ماژور باشید. بعد از این که سطح SR را مشخص کردید، بهتر است منتظر بمانید که قیمت به این سطح برسد. اگر این سطح با کندل مومنتوم قوی شکسته شود، سپس در اطراف آن یک کندل بیس شکل بگیرد و در نهایت قیمت به حرکت قبلی خود (نزولی یا صعودی) ادامه دهد، می توان گفت که الگوی فلگ لیمیت تشکیل شده است.
یا به عبارتی اگر در اطراف SR ماژور یکی از ساختارهای عرضه/تقاضا RBR یا DBD تشکیل شود، نشان دهنده الگوی قوی FL است. بنابراین بیسی که در سطح SR شکل می گیرد را مشخص می کنیم، منتظر می مانیم که قیمت مجدداً به این محدوده بازگردد و در نهایت وارد بازار می شویم. تصویر زیر نحوه شکل گیری الگوی فلگ لیمیب را نشان می دهد:
کندل بیس در الگوی فلگ لیمیت چیست؟
در واقع در رابطه با فلسفه الگوی FL می توان گفت که کندل بیس محل سفارشات بازیگران بزرگ بازار مثل بانک ها و موسسات مالی است. همانطور که قبلاً هم ذکر شد، کندل بیس تنش میان خریداران و فروشندگان را نشان می دهد. شکل گیری کندل بیس در اطراف سطح SR نشان دهنده ورود بازیگران بزرگ به بازار است. به همین دلیل بعد از تشکیل کندل بیس، قیمت به شدت افت یا جهش می کند.
در ادامه چون حجم سفارشات این معامله گران بزرگ بسیار زیاد است، موسسسات و بانک هایی که در حرکت ابتدایی بازار جا مانده بودند، منتظر می مانند که قیمت دوباره به محدوده فلگ لیمیت بازگردد و سفارشات خود را در آنجا ثبت می کنند (pending order). به همین دلیل در برخورد مجدد قیمت به ناحیه FL، حرکت بازار شارپ می باشد.
اگر به جای یک کندل بیس، چند کندل بیس داشته باشیم چه کنیم؟
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که اگر چند کندل بیس در سطح SR تشکیل شود، نتیجه چه خواهد شد؟ در پاسخ می توان گفت: اگر چند کندل بیس در اطراف سطح SR شکل بگیرد، نشان دهنده حضور کامل بازیگران بزرگ در بازار است و این احتمال وجود دارد که قیمت به این زودی به ناحیه فلگ لیمیت بازنگردد. یا به عبارتی این ناحیه بیس یا الگوی FL دیگر قدرت کافی ندارد. با توجه به این مطالب می توان نتیجه گرفت که نباید قیمت زمان زیادی را در بیس سپری کند، در این صورت موسسات مالی و بانک ها سفارش های خود را پُر کرده اند.
اگر کندل بیس عمل نکرد چه کنیم؟
اما سوال دیگری که می توان پرسید این است که اگر قیمت به بیس یا زون واکنش نشان نداد و آن را رد کرد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گاهی اوقات این اتفاق می افتد که قیمت با یک حرکت شارپ از از زون عبور کند و به آن واکنش نشان ندهد. در این صورت بهتر است که منتظر بمانید تا بازار به یک SR دیگر برسد و ناحیه زون جدیدی تشکیل دهد. این احتمال وجود دارد که بازار در آینده به ناحیه زون جدید واکنش نشان دهد.
مثال هایی برای توضیح بیشتر الگوی FL
تصویر بالا نشانگر نمودار یکساعته اونس طلا است. بعد از شکل گیری SR ماژور، ابتدا قیمت با کندل مومنتوم نزولی به زیر آن عبور کرده و بعد از برخورد مجدد به آن، کندل بیس تشکیل داده و قیمت با کندل مومنتوم قوی سقوط کرده است. کندل بیس در طول الگوی DBD شکل گرفته که نشانگر ناحیه زون FL است. در ادامه ملاحظه می کنید که قیمت در برخورد اول یا FTB و اینگالف ناحیه زون، حرکت نزولی جدید به راه انداخته و تا کف قیمتی اخیر حرکت است.
تصویر فوق نیز نمودار چهارساعته GBPUSD است که یک سطح SR ماژور در آن مشخص شده است. قیمت در برخورد دوم به این سطح مقاومتی، اینگلوف کرده و دوباره سقوط کرده است. اما در برخورد سوم، نرخ برابری با کندل مومنتوم صعودی به بالای SR عبور کرده و بالای آن، کندل بیس شکل گرفته است. در برخورد مجدد بازار به این ناحیه بیس، حرکت صعودی جدید شروع شده است.
الگوی FTR برای معامله از پولبک ها!
کلمه FTR مخفف fail to return است. بدین معنی که قیمت از یک سطح حمایتی یا مقاومتی عبور می کند اما در پولبک به آن سطح SR ناموفق می ماند. FTR دومین الگوی قدرتمند سبک RTM بعد از الگوی فلگ لیمیت است. این الگو مانند الگوهای کلاسیک سروشانه، اوج/کف دوقلو، مثلثی و… شماتیک واحد ندارد و بر اساس ساختار کندل های قیمتی است. تشخیص این الگو نیز به تمرین و تکرار زیاد نیاز دارد.
شناسایی الگوی FTR
در الگوی FTR ابتدا یک SR مینور یا ماژور داریم که قیمت با کندل مومنتوم قوی این سطح را اینگالف می کند و یک SR مینور/ماژور جدید تشکیل می دهد. بعد از شکل گیری سطح SR جدید، قیمت به سمت SR اول بازمی گردد. اما بازار نمی تواند به این سطح برخورد مجدد کند و در میانه راه وارد محدوده بیس می شود. در ادامه قیمت از از این ناحیه بیس خارج می شود، مجدداً با قدرت SR دوم را اینگولف می کند و به حرکت اولیه بازار ادامه می دهد. انتظار می رود که در آینده قیمت به ناحیه زونی که بین دو سطح SR شکل گرفته است، بازگردد و به این ناحیه واکنش نشان دهد. در واقع به ناحیه بیس شکل گرفته FTR گفته می شود.
با توجه به مطالب فوق، پنج شرط برای شکل گیری الگوی FTR وجود دارد:
- تشکیل SR اول
- اینگولف قوی SR اول
- تشکیل دومین SR مینور یا ماژور
- برگشت بازار از دومین SR و تشکیل ناحیه زون
الگوی FTR تقاضا (سیگنال خرید)
در واقع دو نوع الگوی FTR داریم: FTR تقاضا و FTR عرضه که در ادامه ساختارهای این دو الگو آورده شده است:
شکل فوق ساختار الگوی FTR تقاضا را نشان می دهد که ناحیه زون بین دو SR مقاومتی شکل گرفته است. معامله گران می توانند منتظر برخورد قیمت به ناحیه تقاضا بمانند و سپس وارد معامله خرید شوند.
الگوی FTR عرضه (سیگنال فروش)
FTR عرضه نیز بین دو سطح SR حمایتی تشکیل می شود. بدین صورت که قیمت از سطح حمایتی با کندل مومنتوم قوی عبور می کند و بعد از تشکیل SR جدید به سمت بالا باز می گردد اما در برخورد مجدد به سطح حمایتی اول ناموفق می ماند و وارد ناحیه بیس می شود. بازار بعد از خروج از ناحیه زون، سطح حمایتی دوم را اینگولف می کند. معامله گران می توانند در برخورد قیمت به بیس (عرضه) به فکر معامله فروش باشند.
این نکته را به خاطر بسپارید که فرقی ندارد که ناحیه بیس بین دو SR تشکیل شود یا زیر SR اول. ابتدا باید مراحل تشکیل FTR به ترتیب طی شوند و سپس اینگولف هر دو سطح SR بایستی با کندل مومنتوم قوی باشد.
در شکل بالا هر دو شکل نشان دهنده FTR تقاضا هستند. زیرا شامل شرایط شکل گیری ساختار الگوی FTR است. ناحیه زون FTR عرضه نیز برعکس زون تقاضا است.
مثال هایی از الگوی FTR
تصویر زیر نشانگر نمودار چهارساعته ETH (اتریوم) است. همانطور که می بینید ناحیه FTR عرضه شکل گرفته است. قیمت با کندل مومنتوم قوی از سطح SR1 عبور کرده و بعد از تشکیل SR2 به سمت بالا بازگشته است. در ادامه ناحیه بیس شکل گرفته و رمز ارز با کندل مومنتومی سطح SR را اینگولف کرده است. در برخورد مجدد قیمت به ناحیه زون، اتریوم بعد از اینگولف به این ناحیه سقوط کرده است. از آنجایی که ناحیه زون در نزدیکی سطح SR1 قرار گرفته است، معامله گران می توانستند حدضرر خود را بالای سطح SR قرار دهند تا SL معامله فروش اتریوم فعال نشود.
در زیر نمودار چهارساعته AUDUSD آورده شده است که شکل دیگر الگوی FTR در آن تشکیل شده است. بدین صورت که جفت ارز با کندل مومنتوم قوی از SR1 عبور کرده و بعد از شکل گیری SR2، قیمت به زیر سطح مقاومتی اول بازگشته است. ناحیه زون زیر SR1 تشکیل شده و در ادامه دلار استرالیا سطح SR2 را کندل مومنتوم صعودی شکسته است. در برخورد قیمت به محدوده FTR تقاضا، دلار استرالیا در برابر دلار آمریکا جهش کرده است.
در نمودار یکساعته اونس طلا نیز الگوی FTR عرضه تشکیل شده است. هر دو سطح SR با کندل های مومنتوم قوی اینگولف شده اند و قیمت در برخورد مجدد به ناحیه زون تا کف قیمتی اخیر سقوط کرده است.
تصویر زیر نشان دهنده نمودار یکساعته بیت کوین است که الگوی FTR تقاضا در آن تشکیل شده است. همانطور که مشاهده می کنید تمام مراحل الگو: ۱-وجود سطح حمایت/مقاومت، ۲-اینگولف سطح مقاومتی با کندل مومنتوم قوی، ۳-تشکیل SR جدید، ۴-بازگشت بازار به سمت پایین و ورود به بیس و ۵-شکست SR2 با کندل مومنتوم صعودی در این الگو وجود دارد. بنابراین در برخورد مجدد قیمت به ناحیه تقاضا، ارزش بیت کوین افزایش یافته است.
نواحی حرکات قیمتی یا PAZ
واژه PAZ مخفف Price Action Zone است و به نواحی بین زون های FTR، سطح PAZ گفته می شود. در تصویر زیر سطوح PAZ بین نواحی زون مشخص شده است. هم چنین شکل زیر نشانگر FTR پلکانی است. بدین معنی که در طول روند نزولی یا صعودی، چندین ناحیه زون FTR پشت سرهم تشکیل می شوند و به همین دلیل به آن FTR پلکانی گفته می شود.
به کمک سطوح PAZ برای تغییر روند بازار آماده شوید!
در سطوح PAZ حرکات قیمتی بازار اتفاق می افتند یا به عبارتی قیمت در این نواحی شروع به حرکت می کند. بعد از اینکه FTR پلکانی به همراه نواحی PAZ مشخص شد، بهتر است منتظر تغییر روند بازار باشیم. فرض کنید که روند فعلی بازار نزولی باشد و این روند به صورت پلکانی حرکت کند. زمانی که قیمت به بالای آخرین زون FTR عبور کند، می توان گفت که روند نزولی به پایان رسیده است. اگر شکست زون با کندل مومنتوم قوی همراه باشد، در این صورت می توان انتظار حرکت قیمت تا FTR بعدی را داشت یا قیمت بین سطوح PAZ نوسان خواهد کرد.
در تصویر زیر، روند اولیه بازار نزولی بوده و FTR ها به صورت متوالی شکل گرفته اند. در ادامه بازار به بالای آخرین FTR عبور کرده که نشانگر پایان حرکت نزولی و شروع روند صعودی است. در واقع FTR در روند نزولی از نوع زون عرضه بوده است اما با شکست به زون تقاضا تبدیل می شود. با شکست FTR، قیمت وارد سطوح PAZ می شود و انتظار می رود که قیمت حرکت جدیدی به راه بیندازد و تا زون FTR بعدی حرکت کند. هم چنین بهتر است که بعد از شکست FTR های قبلی، منتظر تشکیل زون های جدید بمانید.
مثالی از تغییر روند در بازار اونس طلا
در ادامه برای درک بهتر مطالب فوق، مثالی از نمودار چهارساعته اونس طلای جهانی آورده شده است. همانطور که در تصویر زیر می بینید، روند بازار صعودی بوده و FTR ها به صورت پلکانی شکل گرفته اند و نواحی PAZ نیز بین زون ها قرار دارند. برای توضیح بیشتر می توان گفت که سطح SR1 با کندل مومنتوم صعودی شکسته شده و بعد از شکل گیری SR2، قیمت به سمت پایین بازگشته و ناحیه زون FTR تشکیل شده است. در ادامه ناحیه زون دوم بین دو سطح SR2 و SR3 به وجود آمده است.
ناحیه FTR (کادر بنفش رنگ) بعدی زیر SR3 تشکیل شده است. اگر به حرکات قیمتی دقت کنید، بازار بعد از شکل گیری SR4 به سمت ناحیه FTR بازگشته و در اطراف آن نوسان کرده است. از این رو می توانستیم ناحیه زون جدید نیز مشخص کنیم که با FTR قبلی انطباق دارد. اگر به حرکت بعدی بازار نگاه کنید، خواهید دید که قیمت به زون بنفش رنگ واکنش نشان داده و به سمت بالا بازگشته است. در واقع می توانستیم بعد از تشکیل SR5، مجدداً یک زون تقاضای جدید رسم کنیم که این ناحیه با دو زون قبلی منطبق خواهد بود.
شاید برایتان سوال باشد که چگونه می توان تشخیص داد که قیمت از زون تقاضا به سمت بالا حرکت خواهد کرد؟ به ناحیه FTR که زیر SR3 شکل گرفته است، نگاه کنید. همانطور که می بینید قیمت بالای این ناحیه نوسان کرده و در هر بار برخورد به آن، کندل قیمتی با دنباله بلند به سمت بالا بازگشته است که می توان به عنوان نشانه ای از افزایش قیمت طلا دانست.
در تصویر زیر حرکت بعدی بازار آورده شده است: همانطور که ملاحظه می کنید، قیمت با کندل مومنتوم نزولی به زیر آخرین FTR عبور کرده که نشانگر تغییر روند صعودی به نزولی است. در ادامه بازار تا ناحیه زون بعدی حرکت کرده و سپس در PAZ بین دو ناحیه FTR نوسان کرده است. بعد از تغییر روند بازار، بهتر است که معامله گران به دنبال معامله فروش طلا باشند. بدین معنی که در برگشت قیمت به سمت نواحی زون و صدور سیگنال فروش، می توانیم وارد معامله فروش طلا شویم.
الگوی Caps، سیگنال بازگشتی!
الگوی Caps سومین الگو از سبک RTM است و این ساختار به ندرت در بازار های مالی پیدا می شود، به همین دلیل یکی از قدرتمندترین الگوها به شمار می رود. Caps بر خلاف دو الگوی FL و FTR، یک الگوی بازگشتی به شمار می رود و بعد از شکست آن، روند بازار برعکس می شود.
در واقع هدف این الگو، رو کردن دست بازیگران بزرگ بازار (موسسات مالی و بانکها) می باشد. همانطور که می دانید در بازارهای مالی، معامله گران بزرگ سعی می کنند که معامله گران خرد را فریب دهند، اما Caps از به دام افتادن تریدرهای تازه کار جلوگیری می کند.
ساختار الگوی Caps
الگوی Caps بر اساس دو ساختار RBR یا DBD شکل می گیرد. بدین معنی که ابتدا یک کندل مومنتوم قوی (رالی قوی) می بینیم که نشانگر حضور بازیگران بزرگ در بازار است. در ادامه برخی از این معامله گران سیو سود می کنند که نتیجه آن ورود قیمت به بیس می شود. سپس موسسات مالی و بانک ها برای فریب معامله گران، قیمت را به سمت بالا/پایین می کشانند تا تریدرهای خرد وارد بازار شوند. اما مجدداً این بازیگران سیو سود می کنند و بازار با یک حرکت شارپ تغییر مسیر می دهد.
با توجه به مطالب بالا، ما دو نوع زون در این الگو خواهیم داشت: زون سیو سود و زون فریب معامله گران. زمانی که زون فریب شکل گرفت، معامله گران بزرگ وارد بازار می شوند و اگر زون سیود سود با کندل مومنتوم قوی اینگالف شود، می توان گفت که الگوی Caps شکل گرفته است. در ادامه منتظر خواهیم ماند تا قیمت به زون فریب بازگردد تا دوباره وارد معامله شویم.
مراحل تشکیل الگو Caps
- تشکیل بیس سیود سود: اگر این بیس از نوع آتنتیک باشد، حضور بازیگران بزرگ در بازار حتمی خواهد بود.
- ساختار RBR یا DBD تکمیل شده باشد.
- اینگولف زون سیو سود با کندل مومنتوم انجام شود، که این مرحله نیز نشانگر وجود موسسات مالی و بانک ها در بازار است.
مثال الگوی Caps در نمودار یک ساعته بیت کوین
تصویر زیر نشانگر نمودار یکساعته بیت کوین است که الگوی caps در آن تشکیل شده است. همانطور که می بینید روند اولیه بازار صعودی بوده و کندل های مومنتوم صعودی شکل گرفته که نشان دهنده حضور بازیگران بزرگ در بازار است. سپس این معامله گران سیو سود کرده و قیمت وارد بیس شده است. در ادامه بازار از ناحیه بیس خارج شده، یک کندل صعودی تشکیل داده و مجدداً قیمت وارد فاز خنثی کوتاه مدت شده که به معنای شکل گیری بیس فریب (ناحیه بنفش رنگ) است. در بیس فریب معامله گران خرد انتظار دارند که بیس به سمت بالا شکسته شود و حرکت صعودی ادامه یابد، از این رو وارد معامله خرید بیت کوین می شوند.
اما موسسات مالی و بانک ها پس از سیو سود، وارد معامله فروش می شوند که نتیجه آن ورود تریدرهای خرد به ضرر است. در ادامه می بینید که قیمت با کندل مومنتوم نزولی قوی به زیر بیس سیو سود عبور کرده است. شکست قوی این زون، تائیدی بر تشکیل الگوی caps می باشد. در برخورد مجدد قیمت به زون فریب، ارزش بیت کوین کاهش یافته است.
در صورت ورود به معامله فروش: حدضرر بالای زون فریب می باشد و نقطه ورود به خود معامله گر بستگی دارد. برخی از معامله گران نقططه ورود خود را در محدوده ۵۰ درصدی ناحیه زون، برخی در ابتدای زون و بعضی در انتهای زون قرار می دهند.
این نکته را به خاطر بسپارید: اگر زون سیو سود به مقاومت یا حمایت تبدیل شود و قیمت به حرکت اولیه خود ادامه دهد، می توان گفت که معامله گران بزرگ در بازار حضور ندارند.
مدل دیگر الگوی Caps
مدل دیگری از الگوی Caps وجود دارد که ساختار آن در شکل زیر نشان داده شده است:
در الگوی caps نزولی، بعد از این که قیمت از بیس فریب خارج شد، به صورت شارپ حرکت نمی کند و مجدداً کندل بیس تشکیل می دهد. سپس قیمت با کندل مومنتوم نزولی قوی، بیس سیو سود را اینگلوف می کند. در واقع می توان گفت که ساختار DBD شکل گرفته است. در این الگو، سه بیس ساخته می شود اما منتظر خواهیم ماند که قیمت به بیس فریب برسد و سپس معامله خواهیم کرد. Bullish Caps نیز کاملاً عکس کپس نزولی است.
الگوی SWAP
کلمه swap به معنای مبادله یا عوض کردن است. در واقع این ساختار در سبک RTM نشانگر تغییر نقش زون ها است. بدین معنی که زون تقاضا به زون عرضه و زون عرضه به زون تقاضا تبدیل می شود. هم چنین می توان گفت که در الگوی swap، قیمت بدون توجه به زون های عرضه و تقاضا حرکت می کند.
الگوی SWAP چیست؟
فرض کنید که یک ناحیه زون عرضه داریم و منتظر هستیم که با برخورد قیمت به آن وارد معامله فروش شویم. در این حین اخبار اقتصادی مهمی منتشر می شوند و در نتیجه قیمت بدون توجه به ناحیه زون، جهش می کند. از آنجایی که زون عرضه با حرکت شارپ صعودی شکسته شده است، بنابراین به زون تقاضا تغییر نقش داده است.
اما در این بین، معامله گرانی که سفارشات فروش خود را تنظیم کرده بودند، با شکست ناحیه عرضه، وارد ضرر خواهند شد. برخی از تریدرها منتظر برخورد مجدد بازار به ناحیه زون جدید می مانند تا با حداقل ضرر از بازار خارج شوند. از آنجایی که ناحیه جدید به وجود آمده، زون تقاضا است، بدین ترتیب می توان در پولبک قیمت به این ناحیه وارد معامله خرید شد.
شناسایی الگوی SWAP
الگوی swap می تواند در الگوهای FL،FTR و.. رخ بدهد که در ادامه مثال هایی آورده شده است:
الگوی SWAP در نمودار اتریوم
در تصویر زیر نمودار چهارساعته رمز ارز ETH آورده شده است. ابتدا سطح SR ماژور داشتیم که قیمت با کندل مومنتوم صعودی این سطح مقامتی را اینگالف کرده و با تشکیل بیس به سمت بالا حرکت کرده است که نشانگر تشکیل الگوی فلگ لیمیت یا FL می باشد.
از آنجایی که ناحیه زون تقاضا شکل گرفته، انتظار می رفت که قیمت در برخورد مجدد به این زون، به سمت بالا بازگردد. اما زون FL با کندل قوی نزولی شکسته شده است و ارزش رمز ارز در لمس مجدد این محدوده افت کرده است. در واقع الگوی swap اتفاق افتاده و ناحیه زون تقاضا به زون عرضه تبدیل شده است.
این نکته را به خاطر بسپارید که اگر ناحیه swap با قدرت بیشتری شکسته شود، اعتبار آن ناحیه بیشتر خواهد بود.
در ادامه نمودار چهارساعته بیت کوین را مشاهده می کند که الگوی FTR در یک رالی صعودی تشکیل شده است. ناحیه زون تقاضا به وسیله کندل مونتوم نزولی شکسته شده و می توان گفت که الگوی swap شکل گرفته است. ناحیه زون تقاضا تغییر ماهیت داده، به زون عرضه تبدیل شده و در برخورد مجدد بازار به این زون، قیمت بیت کوین کاهش یافته است.
در ادامه می بینید که در تاریخ ۲۹ مارس ۲۲، قیمت دوباره به ناحیه زون عرضه رسیده و بازار در واکنش به آن مجدداً سقوط کرده است.
نکته مهم: به ساختار زیر نگاه کنید، به عنوان مثال، بازار الگوی FL تشکیل داده و بعد از شکست زون به سمت بالا/پایین حرکت کرده است. در برخورد مجدد قیمت به این زون، قیمت اندکی به سمت بالا/پایین حرکت کرده و بعد از تشکیل ناحیه زون جدید، ناحیه تقاضای اولیه را SWAP کرده است. در این شرایط ما دو ناحیه زون خواهیم داشت و بهتر است که معامله گران ناحیه زون جدید را در نظر بگیرند. در صورتی که سیگنال معاملاتی از اطراف این زون صادر شود، حدضرر خود را بالای یا پایین آن تنظیم کنند.
الگوی فشردگی یا CP
کلمه Compression به معنای فشردگی است و در این الگو حرکات قیمتی به صورت فشرده هستند. CP در سبک RTM مانند الگوی wedge در تحلیل تکنیکال کلاسیک عمل می کند. همانطور که می دانید در الگوی wedge حرکات قیمتی بین دو خط روند صعودی یا نزولی محدود می شوند و یک الگوی بازگشتی است. بدین معنی که اگر الگوی wedge نزولی تشکیل شود، حرکت بعدی بازار پس از شکست الگو، صعودی خواهد بود.
الگوی فشردگی زون تقاضا
در الگوی فشردگی در سبک RTM، قیمت بین دو ناحیه اصلی عرضه و تقاضا حرکت می کند. بدین منظور یک حرکت صعودی را در نظر بگیرد که قیمت به صورت پلکانی رالی صعودی تشکیل می دهد. در طول این حرکت، زون های تقاضا به صورت متوالی شکل می گیرند. در CP قیمت به ناحیه های تقاضای شکل گرفته نفوذ می کند و سپس به حرکت قبلی خود ادامه می دهد یا به عبارتی قیمت به حریم SR قبلی وارد می شود. در واقع می توان گفت که زون ها خاصیت فِرش بودن خود را از دست می دهند و FTB (برخورد اول) به تمام زون ها اتفاق می افتد. به این فشردگی، فشردگی زون تقاضا گفته می شود.
در تصویر فوق، الگوی CP تقاضا آورده شده است. همانطور که می بینید، قیمت بعد از برخورد به ناحیه زون عرضه، به سمت پایین حرکت کرده و در برخورد اول (FTB) به ناحیه تقاضای اصلی، رالی صعودی به راه انداخته است. این حرکت به صورت پلکانی بوده است. قیمت به زیر سطوح SR بازگشته و با تشکیل زون های تقاضای جدید به حرکت خود ادامه داده است. از آنجایی که بازار به زون های تقاضای قبلی برخورد کرده و یا به حریم سطوح SR وارد شده است، می توان گفت که تمام سفارشات خریداران جمع آوری شده است و انتظار می رود که در برخورد قیمت به ناحیه عرضه اصلی، شاهد حرکت شارپ قیمت و شروع حرکت نزولی قوی باشیم.
بنابراین این نکته را به خاطر بسپارید: در صورتی که فشردگی وجود داشته باشد و تمام سفارشات جمع آوری شده باشد، احتمال حرکت شارپ در جهت مخالف الگوی CP وجود دارد. یه به عبارتی، از آنجایی که قیمت با فشردگی حرکت کرده است، رالی بعدی بازار شارپ خواهد بود.
الگوی فشردگی زون عرضه
فشردگی عرضه نیز عکس فشردگی تقاضا است که در زیر ساختار آن آورده شده است:
نکته: زمانی که الگوی CP اتفاق می افتد، هدف قیمتی بازار همان زونی خواهد بود که فشردگی از آن آغاز شده است.
شناسایی الگوی CP
اگر بخواهید الگوی CP را به راحتی در بازار تشخیص دهید، می توانید از مراحل زیر استفاده کنید:
- اگر ساختارهای عرضه و تقاضا (RBR، DBD، RBD و DBR) را در بازار مشاهده کردید، زون ها را در مسیر حرکت قیمت رسم کنید و منتظر بمانید که این زون ها توسط قیمت تست شوند. (بهترین روش)
- اگر بیس های متوالی تشکیل شده باشند، می توان گفت که الگوی فشردگی شکل گرفته است.
- وجود حرکت زیگزاگی یا پلکانی در بازار نیز نشانگر شکل گیری الگوی فشردگی است.
الگوی CP ناقص!
فرض کنید که یک رالی صعودی از زون تقاضا شروع شده باشد، اما الگوی فشردگی در قسمتی از رالی صعودی شکل گرفته باشد. بنابراین زمانی که قیمت به به زون عرضه اصلی برسد، به آن واکنش نشان می دهد و به سمت پایین باز می گردد. اما از آنجایی که فشردگی در قسمتی از حرکت بازار تشکیل نشده بود، بنابراین در بین راه ناحیه تقاضایی (کادر بنفش رنگ) خواهیم داشت که سفارشات در آن جمع آوری نشده است. بدین ترتیب قیمت به این زون تقاضا واکنش نشان خواهد داد و می تواند مجدداً به سمت زون عرضه اصلی جهش کند.
مثال از الگوی CP
در تصویر زیر نمودار یکساعته اتریوم آورده شده است. ابتدا قیمت یک ناحیه عرضه پیش رو داشته است که بعد از برخورد اول به آن، به سمت پایین حرکت کرده است. در برخورد مجدد بازار به ناحیه عرضه، قیمت با کندل مومنتوم صعودی به بالای آن عبور کرده و در نتیجه زون عرضه به زون تقاضا تبدیل شده است. اتریوم جهش کرده و ناحیه زون جدید بر اساس ساختار RBD تشکیل داده است.
رمز ارز بعد از شکل گیری زون عرضه به سمت پایین بازگشته و زون تقاضا رسیده است. بعد از برخورد به این زون، قیمت به صورت فشرده تا زون عرضه حرکت کرده و بعد از شکست خط روند صعودی، بازار سقوط کرده است.
الگوی ۳DRIVE
الگوی ۳DRIVE نیز مانند الگوی فشردگی نحوه حرکت قیمت به سمت نواحی زون را مشخص می کند. در این الگو، قیمت با سه موج یا سه حرکت همسو به سمت زون حرکت می کند. اگر یک ناحیه زون داشته باشیم و قیمت با الگوی ۳D به آن نزدیک شود، حرکت بعدی بازار حتما شارپ خواهد بود.
ساختار الگوی ۳Drive
به تصویر فوق نگاه کنید، به عنوان مثال قیمت بعد از تشکیل زون تقاضا با سه موج صعودی به سمت زون عرضه حرکت کرده است. واکنش قیمت به زون عرضه منفی بوده و در ادامه بازار با حرکت شارپ نزولی تا زون تقاضا اولیه سقوط کرده است.
الگوی LQ
واژه Liqudity به معنای نقدینگی و Spike نشانگر جهش قیمتی در بازار است. در واقع الگوی LQ نشان دهنده افزایش نقدینگی در بازار است و هم چنین آخرین قدرت فروشندگان/خریداران قبل از یک حرکت بزرگ بر اساس این الگو مشخص می شود. یا به عبارتی می توان گفت که در الگوی LQ قیمت قبل از اینکه تغییر مسیر دهد، یک حرکت شارپ نزولی/ جهش صعودی در بازار اتفاق می افتد.
الگوی LQ آخرین تلاش بازار برای رسیدن سریع به زون تقاض/عرضه است!
به عنوان مثال، یک حرکت نزولی را در نظر بگیرید که در بین راه الگوی فشردگی رخ می دهد اما قیمت با یک حرکت شارپ نزولی تا زون تقاضا سقوط می کند. در واقع این حرکت شارپ نشانگر آخرین تلاش فروشندگان در بازار است و قیمت بعد از برخورد به زون تقاضا، به سمت بالا جهش می کند.
در تصویر فوق، ابتدا قیمت ساختار الگوی فشردگی یا CP تشکیل داده و سپس با یک حرکت صعودی قوی به سمت زون عرضه حرکت کرده است. حرکت صعودی نشان دهنده LQ در بازار است و در واقع می توان گفت که خریداران آخرین قدرت های خود را برای افزایش قیمت در بازار به کار گرفته اند. بعد از برخورد قیمت به ناحیه تقاضا، بازار حرکت نزولی به راه انداخته است.
بنابراین در سبک RTM قیمت می تواند با سه نوع حرکت (تصویر زیر) به سمت نواحی زون حرکت کند. اما پیشنهاد می شود که ذهن خود را به این سه مدل محدود نکنید. سعی کنید که زون ها را رسم کنید، سپس به گذشته بازار نگاه کنید و در نهایت به نحوه حرکت قیمت تا زون دقت کنید، شاید بتوانید الگوی جدیدی به دست آورید.
الگوی QM، سیگنال بازگشتی!
الگوی QM یا Quasimodo یکی دیگر از الگوهای قدرتمند سبک RTM است. QM از نظر ساختاری با الگوی کلاسیک سروشانه شباهت دارد. همانطور که می دانید در روند صعودی: اوج ها و کف های قیمتی بالاتر از یکدیگر شکل می گیرند و در روند نزولی: کف ها و اوج های قیمتی پایین تر از یکدیگر تشکیل می شوند. الگوی QM نیز در انتهای روند نزولی/صعودی اتفاق می افتد و یک الگوی بازگشتی است. بدین معنی که بعد از تشکیل این الگو، روند بازار عکس می شود.
الگوی QM چیست؟
الگوی QM خرید، زمانی تشکیل می شود که روند بازار نزولی است و در انتهای حرکت، بازار به زیر کف قیمتی اخیر Low عبور می کند و کف قیمتی جدید LL (Lower Low) تشکیل می دهد. در ادامه بازار به سمت بالا می آید. هر چند انتظار می رود که بازگشت قیمت از سوی اوج قیمتی High بین دو سطح قیمتی L و LL محدود شود، اما قیمت سطح H را می شکند و اوج جدید HH (Higher High) تشکیل می دهد. به ناحیه ای که بین دو کف قیمتی L و LL شکل گرفته است، QM تقاضا گفته می شود. در برخورد مجدد قیمت به این زون، می توان شاهد جهش قیمتی بود. یعنی محدوده بین L و LL همان محدوده سیگنال خرید است!
الگوی QM عرضه نیز کاملاً عکس QM تقاضا است و این الگو در انتهای رالی صعودی شکل می گیرد.
مرور اینگالف در الگوی های آر تی ام!
در الگوی QM نیز اینگالف اتفاق می افتد، برای یادآوری اینگالف، ساختار الگوهایی که تا اینجای کار آموزش دیده ایم را مرور می کنیم:
- در الگوی FL، یک اینگالف در جهت موافق روند اولیه بازار داشتیم. قیمت سطح SR ماژور را با کندل مومنتوم قوی اینگالف می کرد.
- در الگوی FTR دو اینگالف یا بیشتر در جهت موافق روند اولیه قیمت اتفاق می افتاد.
- در الگوی Caps یک اینگالف در جهت مخالف روند قبلی قیمت وجود دارد.
- در الگوی QM یک اینگالف در جهت موافق روند و یک اینگالف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد. در جهت موافق: قیمت به زیر L عبور می کند و LL جدید تشکیل می دهد. در جهت مخالف: قیمت بر خلاف روند نزولی به بالای H عبور می کند و HH جدید شکل می گیرد.
دلیل اصلی شکل گیری الگوی QM در بازار چیست؟
نکته ای که در رابطه با اینگالف ها در الگوی QM می توان گفت، این است که این الگو معامله گرانی که بر اساس سطوح شکست قیمتی ترید می کنند را به دام می اندازد. به عنوان مثال در QM عرضه، وقتی که اوج قیمتی H شکسته می شود، Breakout Traders وارد معامله خرید می شوند و حد ضرر خود را زیر L قرار می دهند. اما قیمت اندکی بالا می رود، سپس با تشکیل HH به سمت پایین بازمی گردد و L را اینگالف می کند. بنابراین حدضرر معامله گران فعال می شود و نتیجه آن خروج از معامله با ضرر می باشد.
در تصویر زیر الگوی QM صعودی یا زون تقاضا در آن تشکیل شده است. قیمت در انتهای روند نزولی بعد از شکل گیری سطح قیمتی L به سمت بالا بازگشته و به سطح H رسیده است. در ادامه بازار تضعیف شده و قیمت با اینگالف L، کف قیمتی جدید در LL تشکیل داده است. سپس اونس طلا سطح قیمتی H را اینگالف کرده و در نتیجه با تشکیل HH، الگوی QM تائید شده است. در ادامه زمانی که قیمت به زون تقاضا رسیده، جهش قیمتی در بازار رخ داده است.
حالت ایده آل QM
در ادامه به معرفی حالت ایده آل الگوی QM پرداخته شده است. همانطور که دیدید این الگو در انتهای حرکت صعودی یا نزولی شکل می گیرد و به صورت عکس عمل می کند. در صورتی که قبل از تشکیل L یا H، یکی از ساختارهای DBD یا RBR شکل گرفته باشد و قیمت بعد از تشکیل HH یا LL، این ناحیه زون را اینگالف کند، می توان گفت که الگوی QM بسیار قدرتمند خواهد بود.
اگر فاصله دو قله یا دو کف زیاد بود چه کنیم؟ آشنایی با سطوح MPL و QML
وقتی که فاصله دو قله یا دو کف در الگوی QM زیاد باشد، در این شرایط ریسک معامله زیاد خواهد بود و نمی توان موقعیت معاملاتی مناسبی به دست آورد. برای حل این مسئله، می توان دو ناحیه زون در الگوی QM مشخص کرد.:
- MPL (maximum pain level): این ناحیه بیشتر آسیب را به معامله گران وارد می کند و همان سطوح قیمتی LL یا HH است. می توان بیس این سطوح را به عنوان یک زون رسم کرد.
- QML (Quasimodo level): اگر در اولین کف/اوج یا L/H بیس تشکیل شده باشد، می توان آن را به عنوان ناحیه زون تعیین کرد.
در این صورت معامله گران می توانند سه نقطه ورود بر حسب الگوی QM تنظیم کنند:
۱-نقطه ورود در زون MPL
۲-نقطه ورود در زون QML
۳-نقطه ورود بین دو زون
در تصویر فوق، الگوی QM نزولی تشکیل شده است. از آنجایی که فاصله بین سطوح قیمتی H و HH زیاد بوده، نواحی زون MPL و QML رسم شده اند. در ادامه ملاحظه می کنید که قیمت به زون عرضه QML واکنش نشان داده و بازار سقوط کرده است.
الگوی QM در تایم فریم های بلندمدت چگونه تشکیل می شود؟
اگر به تصویر زیر نگاه کنید، الگوی پوششی (Engulf) نزولی تشکیل شده است. بنابراین الگوی QM در تایم فریم های بالاتر بدین صورت شکل می گیرد. یا به عبارتی هر QM می تواند در نمودار قیمتی بالاتر نشانگر یک الگوی پوششی باشد. در این صورت بهتر است که به تایم فریم های پایین تر نگاه کنید و به دنبال الگوی QM باشید.
آیا داخل الگوی QM، یک QM دیگر نیز تشکیل می شود؟
اگر در داخل الگوی QM بزرگ، یک الگوی QM دیگر تشکیل شود و نواحی زون آنها روی هم بیفتند، این الگو خیلی قویتر از خود الگوی QM است و احتمال بُرد و موفقیت آن بیشتر خواهد بود.
نکته: اگر الگوی QM تشکیل شده باشد و در بین راه چندین کندل بیس شکل بگیرد، می توان ناحیه زون جدید را رسم کرد که این ناحیه برای ورود به معامله منطقی است.
در تصویر زیر، الگوی QM عرضه در انتهای حرکت صعودی شکل گرفته است. اما یک ناحیه بیس جدید بین دو سطح قیمتی L و HH ایجاد شده است که می توان این ناحیه بیس را به عنوان زون عرضه در نظر گرفت. در ادامه قیمت به این زون واکنش نشان داده و بازار سقوط کرده است.
الگوی الماس یا Diamond
بعد از بررسی و آموزش الگوی قدرتمند QM، به الگوی الماس می رسیم. این الگو نیز ارتباط مستقیمی با الگوی QM دارد و یک الگوی بسیار فریبنده است که به نفع بازیگران بزرگ بازار کار می کند. در واقع زمانی که الگوی QM فیل (fail) شود، الماس شکل می گیرد.
الگوی الماس چیست؟
الگوی الماس تقاضا
یک روند نزولی را در نظر بگیرید که در انتهای آن سطوح L، LL، H و HH تشکیل شده اند. با توجه به آنها می توان گفت که احتمال شکیل گیری الگوی QM وجود دارد. اما زمانی که قیمت به زون MPL می رسد، آن را اینگالف می کند و کف قیمتی جدید یا LLL (Lower Lower Low) می سازد. پس از شکل گیری LLL، قیمت به سمت بالا بازمی گردد. این اینگاف معمولاً به صورت فشردگی یا CP اتفاق می افتد.
الگوی الماس عرضه
اما الگوی الماس عرضه کاملاً عکس الماس تقاضا است. قیمت زون MPL را اینگالف می کند و بعد از تشکیل اوج قیمتی جدید HHH (Higher Higher High) به سمت پایین بازمی گردد. در الگوی الماس چهار اینگالف رخ می دهد و حدضرر Breakout Traders فعال می شود. در واقع موسسات مالی و بانکها (بازیگران بزرگ) سرمایه های معامله گران خُرد را جمع آوری می کنند تا در نهایت بازار را به سمتی که می خواهند ببرند. اگر بخواهید ناحیه زون الگوی الماس را رسم کنید، زون عرضه شامل محدوده HHH و زون تقاضا شامل محدوده LLL خواهد شد.
نقطه ورود در الگوی الماس به چه صورت است؟
همانطور که در مطالب فوق اشاره شده، قیمت با یک الگوی فشردگی سطوح قیمتی HHH یا LLL را اینگالف می کند. از آنجایی که این حرکت با یک رالی صعودی/نزولی همراه است، پس می توان خط روند صعودی/نزولی رسم کرد. زمانی که قیمت از خط روندی عبور می کند و چهارمین اینگالف در الگوی الماس اتفاق می افتد، می توانیم ناحیه زون جدید را ترسیم کنیم و منتظر برخورد مجدد قیمت به آن بمانیم. در صورتی که سیگنال بازگشتی صادر شود، می توانیم به فکر معامله باشیم.
نکته: اگر بعد از شکل گیری HHH/LLL خط روند صعودی/نزولی شکسته شود، همان محدوده می تواند نقطه ورود به معامله باشد.
مراحل شکل گیری Diamond را می توان در مراحل زیر خلاصه کرد:
- الگوی QM ساخته می شود.
- الگوی QM نقض می شود و یک اوج/کف جدید (HHH/LLL) شکل می گیرد.
- قیمت تغییر جهت می دهد و خط روند صعودی/نزولی شکسته می شود.
- در نتیجه الگوی الماس تشکیل می شود و در برخورد مجدد قیمت به خط روندی شکسته شده، می توان وارد معامله شد.
در ادامه برای شفافیت موضوع مثال های آورده شده است:
اگر به رالی نزولی از سطح HH تا سطح LLL توجه کنید، خواهید دید که می توان یک خط روند نزولی کوتاه مدت رسم کرد. شکست این خط روندی می تواند نقطه ورود به شمار رود. در ادامه ملاحظه می کنید که خط روند نزولی شکسته شده و زون ورود به معامله خرید رسم شده است. قیمت بعد از چندین برخورد به این زون، رالی صعودی شدید به راه انداخته است.
در ادامه الگوی الماس عرضه در نمودار ۱۵ دقیقه بیت کوین شکل گرفته است. بعد از این که سطح LL، سطح قیمتی L را اینگالف کرده است، انتظار می رفت که الگوی QM عمل کند اما HH اینگالف شده و ااوج قیمتی جدید HHH تشکیل شده است.
در ادامه، زمانی که قیمت به سمت پایین بازگشته، یک ناحیه بیس در ساختار DBD شکل گرفته است که از این بیس می توان به عنوان زون عرضه (نقطه ورود به معامله فروش) استفاده کرد. همانطور که می بینید، قیمت بعد از نوسان کوتاه مدت زیر این زون، سقوط کرده است.
در واقع نکته ای که می توان به آن اشاره کرد، این است که اگر بعد از شکل گیری الگوی الماس، یک ناحیه بیس تشکیل شده باشد، آن ناحیه بیس می تواند به عنوان نقطه ورود در نظر گرفته شود.
الگوی CAN CAN
الگوی CAN CAN آخرین الگوی قدرتمند سبک RTM است و نام دیگر آن dancing lady است. این الگو ترکیب دو الگوی CAPS با CP است. بدین صورت که ابتدا ساختار RBR یا DBD داریم و سپس الگوی فشردگی اتفاق می افتد. در این شرایط حرکت بعدی بازار به صورت شارپ خواهد بود.
الگوی CAN CAN چیست؟
الگوی CAN CAN عرضه
همانطور که می بینید ابتدا ساختار عرضه RBR شکل گرفته است که ناحیه بیس به عنوان زون تقاضا به شمار می رود. در ادامه قیمت به سمت بالا حرکت کرده و سپس زون تقاضا را اینگالف کرده است که تائیدی بر شکل گیری الگوی CAPS است. در ادامه قیمت با فشردگی به سمت زون فریب در الگوی CAPS حرکت کرده و سپس قیمت به صورت شارپ ریزش ریزش کرده است.
الگوی CAN CAN تقاضا
این الگو نیز کاملاً برعکس الگوی CAN CAN عرضه عمل می کند. در این الگو، ابتدا ساختار DBD داریم و سپس قیمت ناحیه بیس را اینگولف می کند. در نهایت بازار با الگوی فشردگی به سمت زون فریب CAPS حرکت می کند و قیمت با یک جهش صعودی به سمت بالا باز می گردد.
نکته: از آنحایی که قیمت به صورت فشردگی حرکت می کند، بنابراین می توان خط روند صعودی یا نزولی رسم کرد. اینگولف این خط روندی و برخورد مجدد به آن نیز می تواند نقطه ورود به معامله به شمار برود.
نکته دیگری که می توان به آن اشاره کرد: اگر الگوی CAPS تشکیل شود و در ادامه بیسی وجود داشته باشد، قیمت با فشردگی به سمت آن بیس حرکت خواهد کرد. تصویر زیر نشانگر نمودار پنج دقیقه Binance است. همانطور که می بینید بعد از یک ساختار RBR، الگوی CAPS تشکیل شده است. بعد از اینگالف زون سیو سود CAPS، قیمت به سمت بالا بازگشته و بیس جدید (بنفش رنگ) اتفاق افتاده است. از آنجایی که یک بیس جدید تشکیل شده است، انتظار می رود که قیمت تا این ناحیه با فشردگی حرکت کند. بدین ترتیب رمز ارز با فشردگی به سمت این زون عرضه حرکت کرده و بعد از شکست خط روند صعودی، ارزش بایننس در برابر تتر سقوط کرده است.