به غیر از تغییرات نرخ بهره و تورم، نرخ ارز هم یکی از بخشهای مهم هر اقتصادی است. نرخ ارز نقش کلیدی در بخش تجارت خارجی کشور دارد. به همین دلیل نرخ ارز همیشه در کانون توجهات قرار دارد و تحلیل آن برای حفظ ثبات در سایر شاخصهای اقتصادی مهم است. با این حال نرخ ارز در مقیاسهای خرد هم اهمیت دارد. تغییرات نرخ ارز میتواند بازدهی واقعی سرمایهگذاری در اوراق بهادار را هم تغییر دهد.
نرخ ارز نقش حیاتی در روابط تجاری کشور با دنیا دارد. هر چه ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی بالاتر باشد، واردات برای مردم آن کشور ارزان خواهد بود و در عین حال محصولات و خدمات آن کشور هم برای خارجیها گران تمام خواهد شد. در مقابل اگر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها پایین باشد، واردات برای مردم آن کشور گران تمام خواهد شد و در عین حال محصولات و خدمات صادراتی به سایر کشورها ارزان خواهد بود.
تفاوت نرخ تورم میان دو کشور
معمولاً کشوری که نرخ تورم پایینتری دارد، پول ملی آن ارز قوی محسوب میشود. تورم ضعیف باعث میشود تا قدرت خرید پول در مقایسه با سایر ارزها افزایش یابد. در مقال کشورهایی که تورم بالایی دارند، ارزش پول ملی آنها هم در برابر ارزهای خارجی پایین است. تورم بالا باعث کاهش قدرت خرید آن ارز میشود و در نتیجه در برابر ارزهای خارجی تضعیف میشود.
تفاوت نرخ بهره
نرخ بهره، نرخ تورم و نرخ ارز همبستگی بالایی با یکدیگر دارند. بانک مرکزی با تغییر نرخ بهره میتواند هم بر نرخ تورم و هم بر نرخ ارز تأثیر بگذارد. در واقع تغییر نرخ بهره علاوه بر اینکه تورم را تحت تأثیر قرار میدهد، ارزش پول ملی را هم در برابر ارزهای خارجی تغییر میدهد. هر چه نرخ بهره بالا باشد، بازدهی آن ارز در برابر رقبا هم بیشتر خواهد بود. بازدهی بالا باعث جذب سرمایههای خارجی میشود و در نتیجه ارز با نرخ بهره بالا در برابر ارزهایی با نرخ بهره پایین تقویت خواهد شد. با این حال توجه داشته باشید که اگر نرخ بهره بالا همراه با نرخ تورم بالا باشد و یا عوامل دیگری مثل جریانات ریسکی بر بازار تأثیر بگذارند، شاید مزیت نرخ بهرهای تأثیری بر نرخ ارز نگذارد. اگر نرخ بهره ارزی پایین باشد یا به مرور زمان کاهش یابد، ارزش آن ارز در برابر رقبا هم به تدریج کاهش خواهد یافت.
تراز حسابجاری
حسابجاری، تراز تجاری میان یک کشور با شرکای تجاری آن است و نشانگر تمامی پرداختهای میان کشورهاست. این پرداخت شامل پرداختها برای کالا، خدمات، بهره و سود تقسیمی است. کسری حسابجاری نشان میدهد که کشور بیش از درآمد خود خرج میکند و در حال استقراض سرمایه از منابع خارجی است. این موضوع موجب تشدید کسری حسابجاری میشود. به عبارت دیگر کشور به ارز خارجی بیشتری برای پرداخت بدهیهای خود نیاز دارد، اما از آنجایی که درآمد کشور کمتر از مخارج آن است، کشور مجبور میشود که عرضه پول خود را بالا ببرد و بیشتر از تقاضای خارجیها پول چاپ کند. مازاد تقاضا برای ارز خارجی و کمبود تقاضا برای پول ملی باعث میشود تا ارزش پول ملی سقوط کند. سقوط ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی تا زمانی ادامه خواهد یافت که کالاها و خدمات داخلی به حدی برای خارجیها ارزان شود که صادرات را تقویت کند و به نوعی تقاضا برای پول ملی دوباره تقویت شود.
بدهی عمومی
کشورها برای تأمین مالی پروژههای عمومی و دولتی به حجم زیادی از پول نیاز دارند. هرچند که بالا رفتن مخارج دولت موجب بهبود شرایط اقتصاد داخلی میشود، اما افزایش بدهی عمومی دولت یا همان کسری بودجه برای سرمایه گذاران خارجی چندان جالب نیست. چرا؟ هر چه بدهی عمومی کشوری بیشتر باشد، تورم آن کشور هم بالاتر خواهد بود و اگر تورم بالا باشد، بدهیهای دولت با پول ارزانتری در آینده تسویه خواهند شد. اگر دولت امروز ۱۰۰ میلیارد بدهی داشته باشد و تورم هم به حدی بالا باشد که ارزش پول ملی در هر سه سال نصف شود، یعنی بدهی دولت در سه سال آینده با نصف ارزش واقعی تسویه خواهد شد.
بدهی بالای دولت میتواند باعث افزایش چاپ اسکناس برای بازپرداخت بدهیها شود و عرضه بالای پول هم در نهایت تورم را تشدید کند. اگر دولت نتواند به کمک ابزارهای مالی داخلی مثل فروش اوراق قرضه یا افزایش حجم نقدینگی بدهی خود را تسویه کند، مجبور خواهد شد تا عرضه اوراق قرضه به خارجیها را بالا ببرد. این کار باعث افت قیمت اوراق قرضه خواهد شد. در نهایت خارجیها به خاطر وخیمتر شدن وضعیت بدهی دولت نگران خواهند شد. این نگرانی بی مورد هم نیست. کشوری با چنین وضعیتی شاید نتواند بدهیهای خود را تسویه کند. در این صورت خارجیها تمایلی به خرید اوراق قرضه دولت نخواهند داشت. این کار باعث کاهش رتبه اعتباری کشور هم خواهد شد. رتبه اعتباری هر کشوری یکی از عوامل تأثیرگذار بر نرخ ارز است. کشوری که رتبه اعتباری خوبی ندارد، یعنی احتمال ورشکستگی دولت و بی ارزش شدن پول ملی آن وجود دارد.
نسبت شاخص قیمتی صادرات به واردات
نسبت بهای صادرات به بهای واردات هر کشوری میتواند تأثیر قوی بر نرخ ارز بگذارد. اگر قیمت محصولات و خدمات صادراتی کشوری با سرعت بیشتری نسبت به قیمت کالاها و خدمات وارداتی افزایش یابد، میتوان گفت که شرایط تجاری این کشور بهبود یافته است. بهبود شرایط تجاری نشانگر افزایش تقاضای خارجی برای صادرات آن کشور است. در نتیجه درآمدهای صادراتی کشور افزایش خواهد یافت و تقاضا برای پول ملی آن کشور را بالا خواهد برد. در نتیجه ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها تقویت خواهد شد. اما اگر سرعت افزایش بهای کالاها و خدمات صادراتی کمتر از رشد بهای واردات باشد، ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها پایین خواهد آمد.
ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی
سرمایه گذاران خارجی همواره به دنبال کشورهایی با ثبات سیاسی و اقتصادی بالا هستند. کشوری که ثبات سیاسی و اقتصادی قوی داشته باشد، سرمایه خارجی بیشتری را جذب خواهد کرد. بحرانهای سیاسی میتوانند اعتمادها به پول ملی یک کشور را از بین ببرند و در نتیجه خروج سرمایههای خارجی موجب کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها خواهد شد.